obligee

/ˌɑːbləˈdʒiː//ˌɒblɪˈdʒiː/

معنی: بستانکار، راهن، متعهدله
معانی دیگر: مضمون له

جمله های نمونه

1. Article 72 An obligee may reject the obligor's partial performance, except where such partial performance does not harm the obligee's interests.
[ترجمه گوگل]ماده 72 متعهدله می تواند ایفای جزئی متعهدله را رد کند مگر در مواردی که این ایفای جزئی به منافع متعهدله لطمه ای وارد نکند
[ترجمه ترگمان]ماده ۷۲ یک obligee ممکن است عملکرد نسبی obligor را رد کند، به جز مواردی که چنین عملکرد بخشی به منافع obligee آسیب نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The obligee may assert against the new obligor all its rights to payment or other performance under the contract in account of the obligation transferred.
[ترجمه گوگل]متعهد له می تواند در مقابل متعهد جدید تمام حقوق خود را برای پرداخت و یا سایر عملکردها طبق قرارداد به دلیل تعهد منتقل شده مطالبه کند
[ترجمه ترگمان]The ممکن است بر علیه obligor جدید تمام حقوق خود برای پرداخت یا عملکرد دیگر تحت قرارداد به حساب سپرده شده تاکید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Article 5 Where an obligee to compensation brings a lawsuit against some of the joint tortfeasors, the people's court shall add other joint tortfeasors as joint defendants.
[ترجمه گوگل]ماده 5- در صورتی که متعهد به جبران خسارت علیه برخی از متخلفین مشترک اقامه دعوی نماید، دادگاه مردم متخلفین دیگری را به عنوان مدعی متضامن اضافه می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۵ در جاییکه an برای جبران خسارت علیه برخی از the مشترک اقامه دعوی می کند، دادگاه مردم باید سایر tortfeasors مشترک را به عنوان متهمان مشترک اضافه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The obligee retains its claim against the obligor.
[ترجمه گوگل]متعهدله ادعای خود را در مقابل متعهدله حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]The ادعای خود را در برابر obligor حفظ کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The superficies or the permanent lease obligee shall claim for equivalent compensation to the landowner.
[ترجمه گوگل]مستضعفین یا مستأجر دائم باید از مالک زمین غرامتی معادل آن را مطالبه کنند
[ترجمه ترگمان]The یا مستاجر دایمی دایمی ادعای خسارت مساوی به مالک خواهند داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The new obligor may not exercise against the obligee any right of set-off available to the original obligor against the obligee.
[ترجمه گوگل]متعهد جدید نمی تواند در مقابل متعهدله از هیچ گونه حق تسویه در اختیار متعهد اصلی علیه متعهدله استفاده کند
[ترجمه ترگمان]The جدید ممکن است در برابر the هر حقی برای راه اندازی مجدد در برابر obligor اصلی در برابر obligee اعمال شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Article 107 An owner or any other obligee shall have the right to recover a lost-and-found thing.
[ترجمه گوگل]ماده 107 مالك یا هر متعهد دیگری حق استرداد مفقود شده را دارد
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۰۷ یک مالک یا هر obligee دیگری باید حق پیدا کردن یک چیز گم شده و گم شده را داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And the illegal earning of the loss to obligee and infringer all did not make clear a standard.
[ترجمه گوگل]و کسب غیرقانونی ضرر به متعهد و متخلف، همگی معیاری را روشن نمی‌کرد
[ترجمه ترگمان]و درآمد غیر قانونی تلفات جانی و infringer هیچ استانداردی را مشخص نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Obligee" as mentioned in this Article refers to the owner of business secrets and the person who is permitted by the owner to use the business secrets.
[ترجمه گوگل]منظور از مکلف در این ماده، صاحب اسرار تجاری و شخصی است که از طرف مالک اجازه استفاده از اسرار تجاری را داشته باشد
[ترجمه ترگمان]\"obligee\" همان طور که در این مقاله ذکر شد به مالک اسرار تجاری و فردی اشاره دارد که توسط مالک مجاز به استفاده از اسرار تجاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An obligee may reject the obligor's partial performance, except where such partial performance does not harm the obligee's interests.
[ترجمه گوگل]متعهدله می تواند ایفای جزئی متعهد را رد کند، مگر در مواردی که این اجرای جزئی به منافع متعهدله لطمه ای وارد نکند
[ترجمه ترگمان]یک obligee ممکن است عملکرد نسبی obligor را رد کند، به جز مواردی که چنین عملکرد نسبی به منافع obligee آسیب نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The obligee may demand specific performance by the obligor under the contract or law.
[ترجمه گوگل]متعهدله می تواند طبق قرارداد یا قانون، اجرای خاصی از متعهد را مطالبه کند
[ترجمه ترگمان]obligee ممکن است تقاضای ویژه ای از جانب the تحت قرارداد یا قانون داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Article 36 Where the immovables or movables are damaged or destroyed, the obligee may request repairs, reconstruction or remaking, replacement or restoration to their original state.
[ترجمه گوگل]ماده 36 - هرگاه اموال غیرمنقول یا منقول آسیب ببیند یا از بین برود، متعهدله می تواند درخواست تعمیر، بازسازی یا بازسازی، تعویض یا اعاده به حالت اولیه خود را بنماید
[ترجمه ترگمان]ماده ۳۶ جایی که immovables و اموال منقول صدمه دیده یا نابود شده اند، obligee ممکن است درخواست تعمیرات، بازسازی یا بازسازی، جایگزینی و یا بازسازی آن ها را بنماید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Article 72 Right to Reject Partial Performance; Exception An obligee may reject the obligor's partial performance, except where such partial performance does not harm the obligee's interests.
[ترجمه گوگل]ماده 72 حق رد اجرای جزئی استثنا متعهد له می تواند اجرای جزئی متعهد را رد کند، مگر در مواردی که این اجرای جزئی به منافع متعهدله لطمه ای وارد نکند
[ترجمه ترگمان]ماده ۷۲ حق دارد عملکرد نسبی را رد کند؛ استثنا یک obligee می تواند عملکرد نسبی obligor را رد کند، به جز مواردی که چنین عملکرد نسبی به منافع obligee آسیب نمی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بستانکار (اسم)
creditor, obligee

راهن (اسم)
obligee, mortgager, mortgagor

متعهدله (اسم)
obligee, promisee, warrantee

تخصصی

[حقوق] متعهد له، مضمون له، بستانکار

انگلیسی به انگلیسی

• receiver of a bond (law); person to whom something is owed (through a contract)

پیشنهاد کاربران

بپرس