oarsman

/ˈɔːrzmən//ˈɔːzmən/

معنی: پارو زن مسابقات قایقرانی، پارو زن
معانی دیگر: پارو زن (به ویژه کسی که در مسابقه ی قایقرانی پارو می زند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: oarsmen
مشتقات: oarsmanship (n.)
• : تعریف: someone who rows a boat.

جمله های نمونه

1. We had to admire his prowess as an oarsman / his rowing prowess.
[ترجمه گوگل]ما باید مهارت او را به عنوان یک پاروزن / قدرت قایقرانی او را تحسین می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما باید شجاعت او را به عنوان پارو بزنی و شجاعت او تحسین می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He was complimented on his prowess as an oarsman.
[ترجمه گوگل]از مهارتش به عنوان یک پاروزن تعریف می شد
[ترجمه ترگمان]از شجاعت او به عنوان پارو بزنی تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This oarsman says it took a bite out of his blade.
[ترجمه گوگل]این پاروزن می گوید که از تیغش گاز گرفته است
[ترجمه ترگمان]این پارو بزنی می گوید که از تیغ او گاز بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A first-rate swimmer and skilful oarsman, he loved the river as another might love a turbulent and demanding woman.
[ترجمه گوگل]او که یک شناگر درجه یک و پاروزن ماهر بود، رودخانه را دوست داشت، همانطور که دیگری ممکن است عاشق یک زن متلاطم و خواستار باشد
[ترجمه ترگمان]پارو بزن اول و ماهرانه پارو بزن، رودخانه را دوست داشت، زیرا یک زن دیگر ممکن بود زنی آشفته و پر توقع را دوست داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sculling is another kind, in which each oarsman controls two oars, one in each hand.
[ترجمه گوگل]اسکالینگ نوعی دیگر است که در آن هر پاروزن دو پارو را کنترل می کند، یکی در هر دست
[ترجمه ترگمان]از نوع دیگری است که هر پارو بزنی دو پاروها را در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Blue - robed oarsman seafarers travelling between Southeast Asia and the coast of Fujian, in southern China.
[ترجمه گوگل]آبی - دریانوردان پارو پوش که بین آسیای جنوب شرقی و سواحل فوجیان در جنوب چین سفر می کنند
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی Blue در حال سفر میان آسیای جنوب شرقی و ساحل فوجیان، در جنوب چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The oarsman found that the he had to pull against the tide.
[ترجمه گوگل]پاروزن متوجه شد که باید آن را در مقابل جزر و مد بکشد
[ترجمه ترگمان]پارو بزنان به این نتیجه رسیده بودند که کشتی باید در مقابل جزر و مد حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. What are the individual skills of an oarsman?
[ترجمه گوگل]مهارت های فردی یک پاروزن چیست؟
[ترجمه ترگمان]توانایی های فردی یک پارو بزنی چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The oarsman was feathering through the turbulent waves.
[ترجمه گوگل]پاروزن از میان امواج متلاطم پر می زد
[ترجمه ترگمان]پارو بزنی در میان امواج متلاطم موج می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He pulled, and managed to bend forwards at the waist like an oarsman.
[ترجمه گوگل]او خود را کشید و موفق شد مانند یک پاروزن از ناحیه کمر به جلو خم شود
[ترجمه ترگمان]کشید و مانند پارو بزنی خود را به جلو خم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I watched as the boat, propelled by a solitary oarsman, turned into the shore almost directly in front of me.
[ترجمه گوگل]دیدم که قایق که توسط یک پاروزن منفرد به حرکت در آمده بود، تقریباً در مقابل من به سمت ساحل چرخید
[ترجمه ترگمان]قایق را تماشا کردم که توسط یک پارو بزنی تنها به طرف ساحل متمایل شده و تقریبا درست جلوی من قرار گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You would not want to insult Redgrave by trying to call him the best oarsman in the world.
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید به ردگریو توهین کنید و سعی کنید او را بهترین پاروزن جهان بنامید
[ترجمه ترگمان]دلت نمی خواهد به او توهین کنی و سعی کنی بهترین پارو بزنی دنیا را به او بدهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پارو زن مسابقات قایقرانی (اسم)
oarsman

پارو زن (اسم)
oarsman, rower

انگلیسی به انگلیسی

• one who rows (especially on a rowing team), boat rower
an oarsman is someone who rows, especially in a racing boat.

پیشنهاد کاربران

بپرس