o

/ˈoʊ//əʊ/

پیشوند: (شیمی) رجوع شود به: ortho-، صفر، (حرف ندا به نشان شگفتی یا ترس یا درد یا تاسف و غیره) آه !، وه !، ای !، آخ !، واه ! (oh هم می نویسند)، پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
o _
پسوند:، به صفت و اسم و حرف ندا حالت خودمانی می دهد [cheapo و freako]

بررسی کلمه

حرف ندا ( interjection )
(1) تعریف: in poetry, prayer, or solemn address, used before the name of the person or thing being spoken to.

- Have mercy, O God.
[ترجمه اسماعیل] خدایا رحم کن
|
[ترجمه گوگل] خدایا رحم کن
[ترجمه ترگمان] خداوندا، رحم کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: used to express distress, surprise, or the like.

- O dear, I'm late for the bus!
[ترجمه ♡𝓓𝓪𝓻𝔂𝓪] ای عزیزم من برای اتوبوس دیر آمدم!
|
[ترجمه گوگل] ای عزیز من برای اتوبوس دیر آمدم!
[ترجمه ترگمان] اوه، عزیزم، من برای اتوبوس دیرم شده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. o act for another person
از سوی شخص دیگری عمل کردن

2. O liberty, how many crimes have been committed in thy name!
[ترجمه گوگل]ای آزادی، چقدر به نام تو جنایت شده است!
[ترجمه ترگمان]ای آزادی، چه جنایاتی را به نام تو مرتکب شده اند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The year 1705 is usually pronounced seventeen o five.
[ترجمه گوگل]سال 1705 معمولاً هفده یا پنج تلفظ می شود
[ترجمه ترگمان]۱۷۰۵)معمولا در سن ۱۷ سالگی اعلام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The inspector chalked O. K. on my baggage.
[ترجمه گوگل]بازرس O K را روی چمدان من گچ زد
[ترجمه ترگمان]بازرس به فکر افتاد که او را به روی خود نگه دارد کی؟ روی چمدون هام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My phone number is six o four double two .
[ترجمه گوگل]شماره تلفن من شش چهار دو دو است
[ترجمه ترگمان]شماره موبایل من ساعت شش و دو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. O. K. I'll sign off. We'll talk at the beginning of the week.
[ترجمه گوگل]O K من امضا می کنم اول هفته با هم صحبت می کنیم
[ترجمه ترگمان]خب من امضا می کنم در آغاز هفته با هم صحبت خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He is so crazy about U. F. O. that he laps up all he can read about it.
[ترجمه گوگل]او آنقدر دیوانه U F O است که هر چه می تواند در مورد آن بخواند، می زند
[ترجمه ترگمان] اون خیلی در مورد \"یو\" دیوونه است صفر اه که هر چیزی که بتونه در موردش بخونه …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He's got an O level in Russian.
[ترجمه گوگل]او در زبان روسی سطح O دارد
[ترجمه ترگمان]او روسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The chemical formula for water is H 2 O.
[ترجمه گوگل]فرمول شیمیایی آب H 2 O است
[ترجمه ترگمان]فرمول شیمیایی آب H + ۲ O است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. O is the chemical symbol for oxygen.
[ترجمه گوگل]O نماد شیمیایی اکسیژن است
[ترجمه ترگمان]O نماد شیمیایی اکسیژن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Bicycle for sale: £60 o. n. o.
[ترجمه گوگل]فروش دوچرخه: 60 پوند n o
[ترجمه ترگمان]دوچرخه برای فروش: ۶۰ پوند - م
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She's got 10 O levels.
[ترجمه گوگل]او 10 سطح O دارد
[ترجمه ترگمان]او ۱۰ سطح (O)دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. O Lord, in you I put my trust.
[ترجمه گوگل]پروردگارا، بر تو توکل کردم
[ترجمه ترگمان]خداوندا، به تو اعتماد دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I can't make out whether this letter is an e or an o.
[ترجمه گوگل]من نمی توانم تشخیص دهم که این حرف e یا o است
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم بفهمم که این نامه یه ایمیل یا ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] اکسیژن - عنصر بی رنگ و بی بو و بی مزه و گاز مانند
[برق و الکترونیک] oxygen-اکسیژه عنصر گازی بی رنگ، بی بو و بی مزه با عد اتمی 8 و وزن اتمی 15/99 . اکسیژن فراوان ترین عنصر در زمن و دومین گاز آزاد در جو زمین ( درکنار نیتروژن ) است که حدود 21 در صد از حجم اتمسفر راتشکیل می دهد . اکسیژن عنصر بسیار فعالی است و تقریباً با تمام عناصر ترکیب می شود . این عنصر برای تمام فرایند های حیاتی و برای سوختن ضروری است . اکسیدهای آلومینیم . تانتالیم و سیلیسیم در الکترونیک مواد مهمی هستند .
[نساجی] پانزدهمین حرف لاتین
[ریاضیات] پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی
[خاک شناسی] حرف او(بزرگ) - حرف او(کوچک)
[آمار] پانزدهمین حرف الفبای انگلیسی

انگلیسی به انگلیسی

• nonmetallic diatomic element that is normally colorless odorless and tasteless and which is the most abundant element and is essential to life
15th letter of the alphabet; symbol for zero
oh! (expression of understanding); oh! (cry of surprise)

پیشنهاد کاربران

بکار بردن واژه "گویی، گویا، که اینچنین، که اینسان، که گویا، اِنگار، آهان، هان" به جای "که اینطور، عَجَب، اُ، جالب است، جِدی؟"
بِدرود
O god
ای خدا / یا خدا
حرف ندا به معنای "ای" یا "یا"

بپرس