nystagmus

/nɪsˈtæɡməs//nɪsˈtæɡməs/

(پزشکی - حرکت غیر ارادی تخم چشم معمولا به چپ و راست) جنبش کره ی چشم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: nystagmic (adj.)
• : تعریف: an involuntary twitching or vibrating movement of the eyeball, usu. from side to side.

جمله های نمونه

1. Congenital nystagmus starts soon after birth and is occasionally seen in an outpatient setting.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس مادرزادی بلافاصله پس از تولد شروع می شود و گاهی اوقات در یک محیط سرپایی دیده می شود
[ترجمه ترگمان]ناهنجاری های مادرزادی به زودی پس از تولد آغاز می شود و گاهی در یک محیط سرپایی دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The nystagmus may have a vertical component.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس ممکن است یک جزء عمودی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]The ممکن است یک مولفه عمودی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Amongst these are glaucoma and nystagmus.
[ترجمه گوگل]از جمله این موارد می توان به گلوکوم و نیستاگموس اشاره کرد
[ترجمه ترگمان]در میان این ها glaucoma و nystagmus هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The nystagmus consists of coarse oscillations that remain in the horizontal plane, even on upward and downward movements of the eyes.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس از نوسانات درشتی تشکیل شده است که در سطح افقی حتی در حرکات چشم به سمت بالا و پایین باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]The شامل نوسانات درشت است که در سطح افقی، حتی در حرکات رو به بالا و رو به پایین چشم ها باقی می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Downbeat nystagmus is a term used to describe nystagmus with fast-phase beating downward when the eyes are looking forward or down.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس ضعیف اصطلاحی است که برای توصیف نیستاگموس با ضربان سریع به سمت پایین، زمانی که چشم ها به جلو یا پایین نگاه می کنند، استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]downbeat nystagmus اصطلاحی است که برای توصیف nystagmus با ضربه سریع به پایین زمانی که چشم ها به جلو یا پایین نگاه می کنند، استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the preponderance of cases, marked nystagmus is accompanied by a very uncomfortable feeling of vertigo.
[ترجمه گوگل]در موارد غالب، نیستاگموس مشخص با احساس بسیار ناراحت کننده سرگیجه همراه است
[ترجمه ترگمان]در بسیاری از موارد، nystagmus با احساس ناراحتی و سرگیجه همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. By convention, the direction of the nystagmus is said to be toward the side of the fast phase.
[ترجمه گوگل]طبق قرارداد، جهت نیستاگموس به سمت فاز سریع گفته می شود
[ترجمه ترگمان]از طریق کنوانسیون، گفته می شود که جهت حرکت به سمت پهلوی مرحله سریع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nystagmus blockage syndrome ( Report of 3 cases ).
[ترجمه گوگل]سندرم انسداد نیستاگموس (گزارش 3 مورد)
[ترجمه ترگمان]سندرم blockage Nystagmus (گزارش ۳ مورد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Nystagmus causes the eyes uncontrollable manner, so that people condition cannot keep their eyes still.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس باعث غیرقابل کنترل شدن چشم می شود، به طوری که وضعیت افراد نمی تواند چشمان خود را ثابت نگه دارد
[ترجمه ترگمان]nystagmus به صورت غیرقابل کنترل هستند، برای همین وضع مردم هنوز نمی توانند چشم هایشان را باز نگه دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Perverted nystagmus pointed to central abnormality.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس منحرف به ناهنجاری مرکزی اشاره دارد
[ترجمه ترگمان]Perverted nystagmus به نا هنجاری مرکزی اشاره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Progresses to incoordination, tremors, nystagmus, head pressing, paralysis and convulsions.
[ترجمه گوگل]پیشرفت به ناهماهنگی، لرزش، نیستاگموس، فشار دادن سر، فلج و تشنج
[ترجمه ترگمان]progresses به incoordination، لرزش و لرزش و سر و تشنج و تشنج و تشنج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The effects of Nystagmus can also be reduced by drugs.
[ترجمه گوگل]اثرات نیستاگموس را نیز می توان با داروها کاهش داد
[ترجمه ترگمان]اثرات of نیز می تواند به وسیله مواد مخدر کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Nystagmus, irregular rapid movement of the eyes back and forth.
[ترجمه گوگل]نیستاگموس، حرکت سریع و نامنظم چشم ها به جلو و عقب
[ترجمه ترگمان]حرکت سریع و نامنظم چشم ها را به عقب و جلو برمی گرداند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. RESULTS: ENG recorded tow kinds of nystagmus waveform as saw tooth wave and pendulum waveformsinusoidal wave.
[ترجمه گوگل]نتایج: ENG دو نوع شکل موج نیستاگموس را به صورت موج دندان اره ای و موج سینوسی شکل موج آونگی ثبت کرد
[ترجمه ترگمان]نتایج: ENG، دو نوع از شکل موج nystagmus را به عنوان موج دندان و موج waveformsinusoidal ثبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Both eyes look in the front direction without nystagmus or with slight nystagmus.
[ترجمه گوگل]هر دو چشم بدون نیستاگموس یا با نیستاگموس خفیف به سمت جلو نگاه می کنند
[ترجمه ترگمان]هر دو چشم به سمت جلو بدون حرکت nystagmus یا حرکت nystagmus حرکت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nodding of the eyeball, reflexive movement of the eyeball

پیشنهاد کاربران

اولین تستی که پلیس برای مست بودن یا نبودن انجام می دهد .
به صورتی که انگشت خود را جلوی چشم حرکت میدهد و در صورت لرزش مکرر چشم طرف مست هست.
نیستاگموس ، حرکت پاندولی یا چرخی مداوم کره چشم ، حرکت موجی ، غیر ارادی و ناگهانی و مکرر کره چشم ، حرکت آونگی چشم ها بطور غیر ارادی معمولا از یک طرف بطرف دیگر است ممکن است از بالا به پائین یا دورانی باشد
nystagmus ( شنوایی شناسی )
واژه مصوب: دودوَک
تعریف: حرکات غیرارادی و ضرب آهنگی و سریع چشم ها که ممکن است افقی یا عمودی یا چرخشی یا ترکیبی از آنها باشد
نیستاگموس ( حرکات منظم و نوسانی و مکرر چشم در یک یا چند منطقه بینایی که به طور غیرارادی رخ می دهد و به صورت فیزیولوژیک یا پاتولوژیک می تواند رخ دهد را دودوئَک یا نیستاگموس ( Nystagmus ) گویند )

بپرس