nutria

/ˈnuːtriə//ˈnjuːtrɪə/

(جانورشناسی) نوتریا (myocastor coypus از تیره ی myocastoridae که از جوندگان آبزی و بومی آمریکای جنوبی هستند و به آنها coypu هم می گویند)، پوست سگ آبی امریکایی جنوبی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a South American water animal similar to the beaver; coypu.

(2) تعریف: the fur or skin of this animal, often used to make fur coats.

جمله های نمونه

1. We have mink, we have nutria, we have muskrat, coyote, dear, wild pig, said Blaize.
[ترجمه گوگل]بلیز گفت: ما راسو داریم، نوتریا داریم، مشک، کایوت، خوک وحشی داریم
[ترجمه ترگمان]مثل موش صحرایی، موش صحرایی، حیوان وحشی و حیوان وحشی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The results indicated that nutria oocytes, like other rodent oocytes, can be matured in vitro, complete first meiotic division and discharge first polar body.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تخمک‌های نوتریا مانند سایر تخمک‌های جوندگان می‌توانند در شرایط آزمایشگاهی بالغ شوند، اولین تقسیم میوز را کامل کرده و اولین جسم قطبی را تخلیه کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که nutria oocytes مانند سایر oocytes موش، می تواند در محیط آزمایشگاه، ابتدا تقسیم meiotic اولیه و اولین جسم قطبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Soup braise Nutria meat: Sauce 5%, sugar 6%, cooking wine 4%.
[ترجمه گوگل]سوپ سوپ گوشت Nutria: سس 5٪، شکر 6٪، شراب پخت و پز 4٪
[ترجمه ترگمان]سوپ braise سوپ سوپ: سس ۵ %، شکر ۶ %، پختن شراب ۴ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The meat color is really good, and the nutria meat have lowest tenderness than beef, mutton and pork.
[ترجمه گوگل]رنگ گوشت واقعاً خوب است و گوشت نوتریا نسبت به گوشت گاو، گوسفند و خوک نرمی کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]رنگ گوشت بسیار خوب است و گوشت خوک هم کم تر از گوشت گاو و گوشت خوک و گوشت خوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Famous New Orleans chefs have come up with recipes for cooking nutria.
[ترجمه گوگل]سرآشپزهای معروف نیواورلئان دستور العمل هایی برای پختن nutria ارائه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آشپزهای مشهور نیواورلئان با دستور العمل های آشپزی برای پخت وپز به اینجا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Famous New Orleans chefs have come up with recipes for cooking nutria, but that's done nothing to control the pest.
[ترجمه گوگل]سرآشپزهای معروف نیواورلئان دستور العمل هایی برای پختن nutria ارائه کرده اند، اما هیچ کاری برای کنترل آفت انجام نداده است
[ترجمه ترگمان]آشپزهای مشهور نیواورلئان با دستور العمل های آشپزی برای پخت وپز سر و کار پیدا کرده اند، اما برای کنترل آفت هیچ کاری انجام نداده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I begin to do aquaculture from 198 had raised snail, muskrat, sweet pig, nutria to wait early or late.
[ترجمه گوگل]من شروع به انجام آبزی پروری از سال 198 حلزون، مشک، خوک شیرین، nutria برای صبر زود یا دیر بزرگ شده بود
[ترجمه ترگمان]شروع به پرورش آبزیان از ۱۹۸ حلزون، موش آبی، خوک شیرین، nutria برای انتظار زود یا دیر کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But at present a series of study that the carcass quality, meat quality characteristic, nourishment composition, mincemeat quality, the product processes of nutria is beginning.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر یک سری مطالعه که کیفیت لاشه، ویژگی کیفیت گوشت، ترکیب تغذیه، کیفیت گوشت چرخ کرده، فرآیندهای محصول نوتریا آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر یک سری مطالعه نشان می دهد که کیفیت لاشه، مشخصه کیفیت گوشت، ترکیب تغذیه، کیفیت mincemeat، فرآیند تولید of آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This theme mainly researched three angles of the fleshy quality, mincemeat quality and product developing of the nutria meat as its basis theory .
[ترجمه گوگل]این موضوع عمدتاً سه زاویه کیفیت گوشتی، کیفیت گوشت چرخ کرده و توسعه محصول گوشت نوتریا را به عنوان نظریه پایه آن مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع به طور عمده در مورد سه زاویه از کیفیت گوشت، کیفیت mincemeat و رشد محصول گوشت خوار به عنوان نظریه پایه آن تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Shandong that held in Jinan on January 18 saves nutria breed aquatics to develop a seminar also emersion breed aquatics future and dawn.
[ترجمه گوگل]شاندونگ که در 18 ژانویه در جینان برگزار شد، آبزیان نژاد nutria را نجات می‌دهد تا سمیناری نیز برای پرورش آبزیان در آینده و سپیده دم برگزار شود
[ترجمه ترگمان]این شاندونگ که در Jinan در روز ۱۸ ژانویه در Jinan برگزار شد، از نژاد nutria برای توسعه یک سمینار که آینده و آینده aquatics را پرورش می دهد، جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. My mother said, "I watched a fascinating show on the influx of nutria and armadillos down in Louisiana, which made me think of your fucking father, which made me think of you.
[ترجمه گوگل]مادرم گفت: "من یک نمایش جذاب در مورد هجوم نوتریا و آرمادیلوها در لوئیزیانا تماشا کردم، که باعث شد به پدر لعنتی تو فکر کنم، که باعث شد به تو فکر کنم
[ترجمه ترگمان]مادرم گفت: من یک نمایش جالب در influx nutria و armadillos در لوئیزیانا دیدم، که باعث شد به پدرت فکر کنم، که باعث شد به تو فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. For example, an invasive South American rodent called the nutria is destroying wetlands across the southeastern United States.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک جونده مهاجم آمریکای جنوبی به نام nutria در حال تخریب تالاب ها در سراسر جنوب شرقی ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک موش South آمریکای جنوبی به نام the، زمین های مرطوب را در سرتاسر جنوب شرقی ایالات متحده نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For example, an invasive South America rodent called the nutria is destroying wetlands across the Southeastern United States.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک جونده مهاجم آمریکای جنوبی به نام nutria در حال تخریب تالاب ها در سراسر جنوب شرقی ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک rodent آمریکای جنوبی که the نامیده می شود، سرزمین های جنوب شرقی آمریکا را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Red wolves primarily prey on white-tailed deer, raccoons, rabbits, nutria and other rodents.
[ترجمه گوگل]گرگ های قرمز عمدتاً گوزن های دم سفید، راکون ها، خرگوش ها، نوتریا و سایر جوندگان را شکار می کنند
[ترجمه ترگمان]گرگ ها عمدتا شکار گوزن دم سفید، raccoons، خرگوش ها، nutria و جوندگان دیگر را شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• aquatic rodent similar to the beaver which is bread for its fur, coypu; fur of the coypu

پیشنهاد کاربران