1. We have mink, we have nutria, we have muskrat, coyote, dear, wild pig, said Blaize.
[ترجمه گوگل]بلیز گفت: ما راسو داریم، نوتریا داریم، مشک، کایوت، خوک وحشی داریم
[ترجمه ترگمان]مثل موش صحرایی، موش صحرایی، حیوان وحشی و حیوان وحشی داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The results indicated that nutria oocytes, like other rodent oocytes, can be matured in vitro, complete first meiotic division and discharge first polar body.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تخمکهای نوتریا مانند سایر تخمکهای جوندگان میتوانند در شرایط آزمایشگاهی بالغ شوند، اولین تقسیم میوز را کامل کرده و اولین جسم قطبی را تخلیه کنند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که nutria oocytes مانند سایر oocytes موش، می تواند در محیط آزمایشگاه، ابتدا تقسیم meiotic اولیه و اولین جسم قطبی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Soup braise Nutria meat: Sauce 5%, sugar 6%, cooking wine 4%.
[ترجمه گوگل]سوپ سوپ گوشت Nutria: سس 5٪، شکر 6٪، شراب پخت و پز 4٪
[ترجمه ترگمان]سوپ braise سوپ سوپ: سس ۵ %، شکر ۶ %، پختن شراب ۴ %
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The meat color is really good, and the nutria meat have lowest tenderness than beef, mutton and pork.
[ترجمه گوگل]رنگ گوشت واقعاً خوب است و گوشت نوتریا نسبت به گوشت گاو، گوسفند و خوک نرمی کمتری دارد
[ترجمه ترگمان]رنگ گوشت بسیار خوب است و گوشت خوک هم کم تر از گوشت گاو و گوشت خوک و گوشت خوک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Famous New Orleans chefs have come up with recipes for cooking nutria.
[ترجمه گوگل]سرآشپزهای معروف نیواورلئان دستور العمل هایی برای پختن nutria ارائه کرده اند
[ترجمه ترگمان]آشپزهای مشهور نیواورلئان با دستور العمل های آشپزی برای پخت وپز به اینجا آمده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Famous New Orleans chefs have come up with recipes for cooking nutria, but that's done nothing to control the pest.
[ترجمه گوگل]سرآشپزهای معروف نیواورلئان دستور العمل هایی برای پختن nutria ارائه کرده اند، اما هیچ کاری برای کنترل آفت انجام نداده است
[ترجمه ترگمان]آشپزهای مشهور نیواورلئان با دستور العمل های آشپزی برای پخت وپز سر و کار پیدا کرده اند، اما برای کنترل آفت هیچ کاری انجام نداده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I begin to do aquaculture from 198 had raised snail, muskrat, sweet pig, nutria to wait early or late.
[ترجمه گوگل]من شروع به انجام آبزی پروری از سال 198 حلزون، مشک، خوک شیرین، nutria برای صبر زود یا دیر بزرگ شده بود
[ترجمه ترگمان]شروع به پرورش آبزیان از ۱۹۸ حلزون، موش آبی، خوک شیرین، nutria برای انتظار زود یا دیر کرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But at present a series of study that the carcass quality, meat quality characteristic, nourishment composition, mincemeat quality, the product processes of nutria is beginning.
[ترجمه گوگل]اما در حال حاضر یک سری مطالعه که کیفیت لاشه، ویژگی کیفیت گوشت، ترکیب تغذیه، کیفیت گوشت چرخ کرده، فرآیندهای محصول نوتریا آغاز شده است
[ترجمه ترگمان]اما در حال حاضر یک سری مطالعه نشان می دهد که کیفیت لاشه، مشخصه کیفیت گوشت، ترکیب تغذیه، کیفیت mincemeat، فرآیند تولید of آغاز شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. This theme mainly researched three angles of the fleshy quality, mincemeat quality and product developing of the nutria meat as its basis theory .
[ترجمه گوگل]این موضوع عمدتاً سه زاویه کیفیت گوشتی، کیفیت گوشت چرخ کرده و توسعه محصول گوشت نوتریا را به عنوان نظریه پایه آن مورد بررسی قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع به طور عمده در مورد سه زاویه از کیفیت گوشت، کیفیت mincemeat و رشد محصول گوشت خوار به عنوان نظریه پایه آن تحقیق کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Shandong that held in Jinan on January 18 saves nutria breed aquatics to develop a seminar also emersion breed aquatics future and dawn.
[ترجمه گوگل]شاندونگ که در 18 ژانویه در جینان برگزار شد، آبزیان نژاد nutria را نجات میدهد تا سمیناری نیز برای پرورش آبزیان در آینده و سپیده دم برگزار شود
[ترجمه ترگمان]این شاندونگ که در Jinan در روز ۱۸ ژانویه در Jinan برگزار شد، از نژاد nutria برای توسعه یک سمینار که آینده و آینده aquatics را پرورش می دهد، جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. My mother said, "I watched a fascinating show on the influx of nutria and armadillos down in Louisiana, which made me think of your fucking father, which made me think of you.
[ترجمه گوگل]مادرم گفت: "من یک نمایش جذاب در مورد هجوم نوتریا و آرمادیلوها در لوئیزیانا تماشا کردم، که باعث شد به پدر لعنتی تو فکر کنم، که باعث شد به تو فکر کنم
[ترجمه ترگمان]مادرم گفت: من یک نمایش جالب در influx nutria و armadillos در لوئیزیانا دیدم، که باعث شد به پدرت فکر کنم، که باعث شد به تو فکر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. For example, an invasive South American rodent called the nutria is destroying wetlands across the southeastern United States.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک جونده مهاجم آمریکای جنوبی به نام nutria در حال تخریب تالاب ها در سراسر جنوب شرقی ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک موش South آمریکای جنوبی به نام the، زمین های مرطوب را در سرتاسر جنوب شرقی ایالات متحده نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. For example, an invasive South America rodent called the nutria is destroying wetlands across the Southeastern United States.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، یک جونده مهاجم آمریکای جنوبی به نام nutria در حال تخریب تالاب ها در سراسر جنوب شرقی ایالات متحده است
[ترجمه ترگمان]به عنوان مثال، یک rodent آمریکای جنوبی که the نامیده می شود، سرزمین های جنوب شرقی آمریکا را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Red wolves primarily prey on white-tailed deer, raccoons, rabbits, nutria and other rodents.
[ترجمه گوگل]گرگ های قرمز عمدتاً گوزن های دم سفید، راکون ها، خرگوش ها، نوتریا و سایر جوندگان را شکار می کنند
[ترجمه ترگمان]گرگ ها عمدتا شکار گوزن دم سفید، raccoons، خرگوش ها، nutria و جوندگان دیگر را شکار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید