nutcracker

/ˈnətˌkrækər//ˈnʌtkrækə/

معنی: فندق شکن
معانی دیگر: گردو شکن، پندوک شکن، فندق شکن، یکجور پرنده اروپایی که مانند کلاهاست

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hinged implement for cracking the shell of a nut.

جمله های نمونه

1. Between his nutcracker lips was one of the thin twisted little cigarettes he made himself.
[ترجمه گوگل]بین لب های فندق شکن او یکی از سیگارهای کوچک پیچ خورده نازکی بود که خودش درست کرده بود
[ترجمه ترگمان]در میان لبه ای nutcracker یکی از سیگارهای کوچک پیچیده کوچکی بود که خود ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A huge nutcracker is thus being deployed to crack a relatively small administrative problem.
[ترجمه گوگل]بنابراین یک فندق شکن بزرگ برای حل یک مشکل اداری نسبتاً کوچک به کار گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]بنابراین یک nutcracker بزرگ برای ترک یک مشکل مدیریتی نسبتا کوچک بکار گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Cleveland's production of the "Nutcracker" is full of enchantment.
[ترجمه گوگل]تولید «فندق شکن» توسط کلیولند پر از افسون است
[ترجمه ترگمان]تولید \"Nutcracker\" \" در کلیولند پر از سحر و جادو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Despite that inconvenience, the potential savings offering by NuTcracker, should it prove viable, is not insignificant.
[ترجمه گوگل]علیرغم این ناراحتی، ارائه پس انداز بالقوه توسط NuTcracker، در صورتی که قابل اجرا باشد، ناچیز نیست
[ترجمه ترگمان]با وجود این ناراحتی، صرفه جویی بالقوه که توسط nutcracker ارائه می شود، نباید ثابت شود، مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Septime Webre is the artistic director of the Washington Ballet in Washington, DC His "Nutcracker" takes place in historical Washington.
[ترجمه گوگل]سپتایم وبر مدیر هنری باله واشنگتن در واشنگتن دی سی است
[ترجمه ترگمان]Septime Webre، کارگردان هنری گروه باله واشینگتون در واشنگتن دی سی است و می گوید: \"اجرای Nutcracker\" او در واشنگتن تاریخی اتفاق می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tchaikovsky Ballets the " Nutcracker " and'swan Lake "
[ترجمه گوگل]باله چایکوفسکی "فندق شکن" و دریاچه قو
[ترجمه ترگمان]چایکوفسکی اجرای \"Nutcracker\" \"و\" دریاچه قو \" را اجرا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Clara receives a nutcracker, shaped like a toy soldier.
[ترجمه گوگل]کلارا یک فندق شکن به شکل یک سرباز اسباب بازی دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]کلارا، مانند یک سرباز اسباب بازی، nutcracker را دریافت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Nutcracker and Hair. We have to Iie down in protest. Take out your mats.
[ترجمه گوگل]فندق شکن و مو ما باید در اعتراض به زمین بنشینیم تشک هایت را بیرون بیاور
[ترجمه ترگمان]آب شکن و مو ما مجبوریم اعتراض کنیم mats را بیرون ببر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Trolleys, nutcracker, bottle opener, paper knife is such a lever.
[ترجمه گوگل]چرخ دستی، فندق شکن، درب بازکن، چاقوی کاغذی چنین اهرمی است
[ترجمه ترگمان]trolleys، فندق شکن، بطری باز کن، چاقوی کاغذی مثل اهرم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In his performance of the Nutcracker, he showed great technical brilliance.
[ترجمه گوگل]او در اجرای فندق شکن، درخشش فنی زیادی از خود نشان داد
[ترجمه ترگمان]او در اجرای his Nutcracker، درخشندگی فنی بزرگی را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Think of The Nutcracker and you imagine chimes and snowflakes.
[ترجمه گوگل]به فندق شکن فکر کنید و صدای زنگ ها و دانه های برف را تصور کنید
[ترجمه ترگمان]به \"فندق شکن\" فکر کن و chimes و دونه های برف رو تصور کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Marie, upset, takes Nutcracker away and bandages him with a ribbon from her dress.
[ترجمه گوگل]ماری ناراحت، فندق شکن را برمی دارد و با روبانی از لباسش پانسمان می کند
[ترجمه ترگمان]ماری، ناراحت، فندق شکن را کنار می زند و با یک روبان از لباسش او را پانسمان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His face was ruddy and lined and he had a nutcracker nose and chin.
[ترجمه گوگل]صورتش گلگون و خط دار بود و بینی و چانه فندق شکنی داشت
[ترجمه ترگمان]صورتش سرخ و پرچین و چروک بود و بینی nutcracker داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One day when he was old this would be a nutcracker face but that was a long way off.
[ترجمه گوگل]یک روز که او پیر شده بود، این یک چهره فندق شکن بود، اما خیلی دور بود
[ترجمه ترگمان]یک روز که پیر بود چهره nutcracker داشت، اما راه درازی در پیش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فندق شکن (اسم)
cracker, nutcracker, nippers, nipper

انگلیسی به انگلیسی

• instrument used to crack nutshells; type of bird related to the crow that eats nuts and seeds of the pine tree
a nutcracker is a tool for cracking the shell of a nut to get to the part you can eat inside.

پیشنهاد کاربران

بپرس