nutation

/njuːˈteɪʃən//njuːˈteɪʃən/

معنی: گردش، خمیدگی، رقص محوری، اشاره با سر
معانی دیگر: سرتکان دادن، سرجنبانی، علامت دادن با سر، تصدیق با حرکت دادن سر، (گیاه شناسی) پیچش، سرخمیدگی، سر فرود اوردن

جمله های نمونه

1. People who have nutation this mutation need less sleep than other'sothers.
[ترجمه گوگل]افرادی که دارای این جهش هستند به خواب کمتری نسبت به دیگران نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]افرادی که از این جهش استفاده می کنند به خواب کمتری نسبت به سایر sothers نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People who have this nutation mutation need less sleep than others.
[ترجمه گوگل]افرادی که دارای این جهش nutation هستند نسبت به دیگران به خواب کمتری نیاز دارند
[ترجمه ترگمان]افرادی که این جهش ژنی را دارند به خواب کمتری نسبت به دیگران نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This paper deals with an active nutation control scheme by using the interaction of the geomagnetic field with a magnetic dipole on the satellite.
[ترجمه گوگل]این مقاله به یک طرح کنترل nutation فعال با استفاده از برهمکنش میدان ژئومغناطیسی با یک دوقطبی مغناطیسی در ماهواره می پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله با استفاده از برهمکنش میدان مغناطیسی با دو قطبی مغناطیسی بر روی ماهواره به یک طرح کنترل nutation فعال می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The computation of nutation series and the estimation of the earth orientation parameters (EOP) make use of an intermediate pole.
[ترجمه گوگل]محاسبه سری های nutation و تخمین پارامترهای جهت گیری زمین (EOP) از یک قطب میانی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]محاسبه سری های nutation و برآورد پارامترهای جهت گیری زمین (EOP)از یک قطب میانی استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This person says: " Do nutation only later and lie, not more was saved? "
[ترجمه گوگل]این شخص می‌گوید: آیا فقط بعداً نوتاسیون می‌کنید و دروغ می‌گویید، بیشتر نجات پیدا نکرد؟
[ترجمه ترگمان]این فرد می گوید: \"فقط بعد از این کار را انجام دهید و دروغ بگویید، نه بیشتر ذخیره شد؟\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper, some deficiencies in IAU nutation theory are discussed.
[ترجمه گوگل]در این مقاله، برخی از کاستی ها در نظریه nutation IAU مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، برخی کاستی ها در نظریه nutation اختر شناسی مورد بحث قرار گرفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A parameter design method of nutation cross - feedback control is investigated.
[ترجمه گوگل]یک روش طراحی پارامتر برای کنترل بازخورد متقاطع nutation بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]روش طراحی پارامتر کنترل متقابل nutation مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Because of the inner core of the earth, there will have two nutation modes related to the earth's rotation, i. e. a prograde free core nutation (PFCN) mode and a inner core wobble (ICW) mode.
[ترجمه گوگل]به دلیل هسته داخلی زمین، دو حالت nutation مربوط به چرخش زمین وجود خواهد داشت، i ه یک حالت نوتاسیون هسته آزاد (PFCN) و یک حالت لرزش هسته داخلی (ICW)
[ترجمه ترگمان]به دلیل هسته داخلی زمین، دو حالت nutation مربوط به چرخش زمین وجود دارد ای حالت nutation (PFCN)یک مدل هسته آزاد (PFCN)و یک لرزش هسته داخلی (icw)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The international research progress of the non - rigid Earth nutation is reviewed briefly.
[ترجمه گوگل]پیشرفت تحقیقات بین‌المللی مربوط به nutation غیر صلب زمین به طور خلاصه بررسی می‌شود
[ترجمه ترگمان]پیشرفت تحقیقات بین المللی در رابطه با زمین غیر صلب، بطور خلاصه مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Passive energy dissipation existing in the spinner of prolate dual-spin satellite will lead to nutation divergence.
[ترجمه گوگل]اتلاف انرژی غیرفعال موجود در اسپینر ماهواره دو اسپین پرولات منجر به واگرایی nutation خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اتلاف انرژی منفعل موجود در پرتاب کننده پیچشی دوگانه prolate، منجر به واگرایی nutation خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But keep at in mind that the scientists say this nutation mutated gene may be rare.
[ترجمه گوگل]اما به خاطر داشته باشید که دانشمندان می گویند این ژن جهش یافته nutation ممکن است نادر باشد
[ترجمه ترگمان]اما به خاطر داشته باشید که دانشمندان می گویند این ژن nutation یافته ممکن است نادر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. J 2 perturbation makes the relative orbit drift in the in track direction, nutation or procession.
[ترجمه گوگل]اغتشاش J 2 باعث رانش نسبی مدار در جهت مسیر، nutation یا روند می شود
[ترجمه ترگمان]اغتشاش سبب می شود که حرکت نسبی مدار در جهت مسیر، nutation یا procession حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Study was conducted on the change of fresh weight, moisture and the aril total-sugar of logan before and after the fruit cluster nutation by choosing the extremely serotinous variety-Lidongben.
[ترجمه گوگل]مطالعه بر روی تغییر وزن تر، رطوبت و کل آریل-قند لوگان قبل و بعد از دانه بندی خوشه میوه با انتخاب رقم بسیار سروتین دار-Lidongben انجام شد
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی تغییر وزن جدید، رطوبت و کل قند logan قبل و بعد از خوشه میوه با انتخاب انواع مختلف serotinous انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Earth dynamical flattening plays an important role in the computations of nutation theory.
[ترجمه گوگل]مسطح شدن دینامیکی زمین نقش مهمی در محاسبات تئوری nutation دارد
[ترجمه ترگمان]مسطح شدن دینامیکی زمین نقش مهمی در محاسبات نظریه nutation ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گردش (اسم)
flow, progress, operation, movement, travel, period, airing, circulation, turn, excursion, twirl, paseo, revolution, promenade, race, wrest, canter, roll, trip, circuit, circumvolution, itineracy, itinerancy, stroll, saunter, gyration, hike, jaunt, meander, nutation

خمیدگی (اسم)
incline, bend, slouch, bent, curve, flexure, batter, curvature, hogging, flexion, stoop, crankle, tortuosity, droop, circumflexion, inflection, crookedness, inflexion, flection, nutation

رقص محوری (اسم)
nutation

اشاره با سر (اسم)
nutation

تخصصی

[برق و الکترونیک] رقص محوری تغییرات متناوبی در تمایل مخور ژیروسکوپ گردان به خط عمود بین دو زاویه معین .
[ریاضیات] رقص محوری، ناوش

انگلیسی به انگلیسی

• movement of the earth; nodding of the head

پیشنهاد کاربران

nutation ( فیزیک )
واژه مصوب: ناوش 2
تعریف: تغییرات منظم زاویۀ بین محور چرخش و محور حرکت تقدیمی|||متـ . رقص محوری

بپرس