numismatic

/ˌnuːˌmɪˈsmætɪk//ˌnjuːmɪzˈmætɪks/

وابسته به سکه و مدال و نشان، وابسته به سکه شناسی، مسکوک شناسی، مدال شناسی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: numismatically (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or consisting of coins, medals, tokens, or currency.

(2) تعریف: of or relating to numismatics.

جمله های نمونه

1. Combining knowledge of materials science with extensive numismatic experience, they strive to the fullest extent possible to return your coin to its original appearance.
[ترجمه گوگل]با ترکیب دانش علم مواد با تجربه سکه شناسی گسترده، آنها تا حد ممکن تلاش می کنند تا سکه شما را به ظاهر اصلی خود بازگردانند
[ترجمه ترگمان]با ترکیب دانش علم مواد با تجربه گسترده numismatic، آن ها تا حد ممکن تلاش می کنند تا سکه خود را به ظاهر اصلی خود باز گردانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The author investigates the numismatic market, and points out that it is necessary to administrate the numismatic market.
[ترجمه گوگل]نویسنده به بررسی بازار سکه شناسی پرداخته و به مدیریت بازار سکه شناسی اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]نویسنده درباره بازار numismatic تحقیق می کند و اشاره می کند که لازم است که بازار numismatic را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In October 200 the Philatelic and Numismatic Office of the Vatican City State produced a CD with a selection of musical works by Handel, Haydn and Mendelssohn-Bartholdy.
[ترجمه گوگل]در اکتبر 200، دفتر فیلاتلیس و سکه شناسی ایالت شهر واتیکان یک سی دی با گزیده ای از آثار موسیقی هندل، هایدن و مندلسون-بارتولدی تولید کرد
[ترجمه ترگمان]در اکتبر دویست و Philatelic و numismatic اداره ایالت واتیکان یک سی دی با مجموعه آثار موسیقی هندل، هایدن و مندلسون - Bartholdy تولید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We also provideconservationand authentication through NCS, or Numismatic Conservation Services, foundedin200
[ترجمه گوگل]ما همچنین حفاظت و احراز هویت را از طریق NCS، یا خدمات حفاظت سکه‌شناسی، که در 200 تأسیس شده است، ارائه می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همچنین تایید اعتبار سنجی از طریق NCS، یا خدمات حفاظت numismatic، foundedin۲۰۰ ها را تایید می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Smithsonian houses the National Numismatic Collection of the United States .
[ترجمه گوگل]اسمیتسونیان مجموعه ملی سکه شناسی ایالات متحده را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]موزه ملی اسمیت سونیان از ایالات متحده آمریکا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The American Numismatic Association, a coin collectors organization based in Colorado Springs, said it planned to put the coin on public display beginning in mid-April.
[ترجمه گوگل]انجمن سکه شناسی آمریکا، یک سازمان جمع آوری سکه مستقر در کلرادو اسپرینگز، گفت که قصد دارد این سکه را از اواسط آوریل در معرض دید عموم قرار دهد
[ترجمه ترگمان]انجمن numismatic آمریکا، مجموعه ای از مجموعه داران آمریکایی مستقر در \"کلورادو اسپرینگز\"، اظهار داشت که این سازمان قصد دارد در اواسط ماه آوریل سکه ای را بر روی نمایش عمومی بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. We look forward to servicing the needs of numismatic professionals and collectors here, and we are very appreciative of the opportunities you have made available to us.
[ترجمه گوگل]ما مشتاقانه منتظر پاسخگویی به نیازهای متخصصان و مجموعه داران سکه شناسی در اینجا هستیم و از فرصت هایی که در اختیار ما قرار داده اید بسیار قدردان هستیم
[ترجمه ترگمان]ما مشتاقانه منتظر ارائه نیازهای متخصصان و مجموعه داران در اینجا هستیم و از فرصت هایی که برای ما در اختیار دارید، بسیار سپاسگزار هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A numismatic item that has full detail. The metal flows into all areas of the die.
[ترجمه گوگل]یک آیتم سکه شناسی که دارای جزئیات کامل است فلز به تمام قسمت های قالب جریان می یابد
[ترجمه ترگمان]یک مورد numismatic که جزئیات کامل دارد فلز به همه مناطق مرگ نفوذ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Numismatic evidence of the advances made by smelting technology in ancient India.
[ترجمه گوگل]شواهد سکه‌شناسی از پیشرفت‌های حاصل از فناوری ذوب در هند باستان
[ترجمه ترگمان]این شواهد حاکی از پیشرفت های فن آوری smelting در هند باستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Our host was Mr. Zhou Xiang, who is head of the numismatic department of the museum.
[ترجمه گوگل]میزبان ما آقای ژو شیانگ بود که رئیس بخش سکه شناسی موزه است
[ترجمه ترگمان]میزبان ما Mr zhou که رئیس بخش ممتاز موزه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These $100 notes, depending on condition, may be of significant numismatic value.
[ترجمه گوگل]این اسکناس های 100 دلاری، بسته به شرایط، ممکن است ارزش سکه شناسی قابل توجهی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]این ۱۰۰ یادداشت، بسته به شرایط، ممکن است دارای ارزش numismatic قابل توجهی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Study of Bullion from the Tang and Song Dynasty written by a Japanese author sixty or seventy years ago is a very important work on the study of Chinese numismatic history.
[ترجمه گوگل]مطالعه شمش از سلسله تانگ و سونگ که توسط یک نویسنده ژاپنی شصت یا هفتاد سال پیش نوشته شده است، اثر بسیار مهمی در مطالعه تاریخ سکه شناسی چین است
[ترجمه ترگمان]مطالعه of از سلسله تانگ و سانگ که توسط یک نویسنده ژاپنی شصت یا هفتاد سال پیش نوشته شده، کار بسیار مهمی در زمینه مطالعه تاریخ numismatic چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Today they sell over 500 million dollars per year of rare and collectible numismatic coins and gold, silver, and platinum coins and bars to collectors and investors.
[ترجمه گوگل]امروزه بیش از 500 میلیون دلار در سال سکه های سکه شناسی کمیاب و کلکسیونی و سکه ها و شمش های طلا، نقره و پلاتین را به مجموعه داران و سرمایه گذاران می فروشند
[ترجمه ترگمان]امروزه بیش از ۵۰۰ میلیون دلار در سال از سکه های rare و سکه های طلا، نقره و پلاتین و بارها به جمع آورندگان و سرمایه گذاران می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That's foolish, says Steven Ellsworth, a coin dealer in Clifton, Va., who teaches security classes for the American Numismatic Assn.
[ترجمه گوگل]استیون الزورث، فروشنده سکه در کلیفتون ویرجینیا، که کلاس های امنیتی را برای Assn سکه شناسی آمریکایی تدریس می کند، می گوید: این احمقانه است
[ترجمه ترگمان]استیون Ellsworth، یک فروشنده سکه در کلیفتون، می گوید: این احمقانه است که کلاس های امنیتی برای the Assn آمریکایی را آموزش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or about numismatics (study of coins); of or pertaining to coins or medals; consisting of coins or medals; of or pertaining to currency

پیشنهاد کاربران

بپرس