numerator

/ˈnjuːməreɪtər//ˈnjuːməreɪtə/

معنی: شمارنده، صورت کسر، برخه شمار، شمارشگر
معانی دیگر: (شخص یا ماشین) شماره گذار، شماره نویس، شماره انداز

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the number in a fraction that appears above the line, over the denominator.

(2) تعریف: a number to be divided by another; dividend.

(3) تعریف: someone or something that counts or numbers; enumerator.

جمله های نمونه

1. The introduction of numerator dynamics would further reduce the value of n needed to produce dynamical behavior.
[ترجمه گوگل]معرفی دینامیک شمارشگر مقدار n مورد نیاز برای تولید رفتار دینامیکی را بیشتر کاهش می دهد
[ترجمه ترگمان]معرفی دینامیک صورت، مقدار n مورد نیاز برای تولید رفتار دینامیکی را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Numerator data are based on registration returns about child deaths, whereas denominator data are obtained from the 1981 census.
[ترجمه گوگل]داده های شمارنده بر اساس بازده ثبت نام در مورد مرگ کودکان است، در حالی که داده های مخرج از سرشماری سال 1981 به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]داده های numerator مبتنی بر بازده های ثبت نام در مورد مرگ و میر کودکان است در حالی که داده های مخرج از سرشماری سال ۱۹۸۱ بدست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The numerator of this expression, M is the magnet flux linked with the phase winding.
[ترجمه گوگل]شمارنده این عبارت، M شار آهنربایی است که با سیم پیچ فاز مرتبط است
[ترجمه ترگمان]صورت صورت این حالت، M شار مغناطیسی متصل به سیم پیچ فاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Yttrium oxide Numerator formula: Y 2 O 3 Description: white powder.
[ترجمه گوگل]فرمول شمارنده اکسید ایتریوم: Y 2 O 3 توضیحات: پودر سفید
[ترجمه ترگمان]فرمول numerator اکسید Yttrium: Y ۲ O ۳ توضیح: پودر سفید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Method:With the FIB-R, CD62P as the numerator marking things, FCM three-color immunity fluorescence, analyze the CAP.
[ترجمه گوگل]روش: با FIB-R، CD62P به‌عنوان علامت‌گذار شمارنده، فلورسانس ایمنی سه رنگ FCM، CAP را تجزیه و تحلیل کنید
[ترجمه ترگمان]روش: با the - R، CD۶۲P به عنوان کسر صورت، FCM سه رنگ مبتنی بر ایمنی (FCM، تجزیه و تحلیل CAP است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You have to enter numerator and denominator.
[ترجمه گوگل]شما باید صورت و مخرج را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]باید صورت و مخرج کسر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This article defined constant in numerator of simplest fraction by the way of resolve proper fraction to simplest fraction.
[ترجمه گوگل]این مقاله از طریق تفکیک کسر مناسب به ساده‌ترین کسر، ثابت را در صورت‌گر ساده‌ترین کسر تعریف می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله در صورت کسر ساده ترین بخش به وسیله روش حل کردن کسر مناسب به ساده ترین بخش تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The numerator of the fraction is an integer.
[ترجمه گوگل]صورت کسری یک عدد صحیح است
[ترجمه ترگمان]کسر کسر کسر یک عدد صحیح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Divides one number ( numerator ) by another number ( denominator ).
[ترجمه گوگل]یک عدد (صورتگر) را بر عدد دیگری (مخرج) تقسیم می کند
[ترجمه ترگمان]کسر یک عدد (کسر)با عدد دیگری (مخرج کسر)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. One can show that the discriminant of the numerator is positive.
[ترجمه گوگل]می توان نشان داد که ممیز ممیز مثبت است
[ترجمه ترگمان]می توان نشان داد که تفکیک این صورت مثبت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such splitting is feasible if the polynomial on the numerator is of lower degree than that on the denominator.
[ترجمه گوگل]اگر چندجمله‌ای روی صورت‌گر از درجه‌ای پایین‌تر از مخرج باشد، چنین تقسیم‌بندی امکان‌پذیر است
[ترجمه ترگمان]چنین splitting در صورتی امکان پذیر است که چند جمله ای در صورت کسر از درجه پایین تر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. AD534 used as a divider, providing differential operation on both numerator and denominator Fig.
[ترجمه گوگل]AD534 به عنوان یک تقسیم کننده استفاده می شود که عملکرد دیفرانسیل را بر روی صورت و مخرج ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]AD۵۳۴ به عنوان تقسیم کننده تقسیم می شود و عملیات افتراقی را در صورت صورت و هم مخرج کسر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective: Search after method to differentiate Tetrandra Root on the numerator level.
[ترجمه گوگل]هدف: روش جستجو برای متمایز کردن ریشه تتراندرا در سطح شمارنده
[ترجمه ترگمان]هدف: جستجو به دنبال روشی برای متمایز کردن Tetrandra ریشه در سطح صورت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The fractions selected for comParison must require pupils to consider both numerator and denominator.
[ترجمه گوگل]کسرهای انتخاب شده برای مقایسه باید از دانش‌آموزان بخواهد که هم صورت و هم مخرج را در نظر بگیرند
[ترجمه ترگمان]کسر بودجه انتخاب شده برای comparison باید به دانش آموزان نیاز داشته باشد که صورت و مخرج کسر را در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Common fraction :a fraction having an integer as a numerator and an integer as a denominator.
[ترجمه گوگل]کسری مشترک: کسری که یک عدد صحیح به عنوان صورت و یک عدد صحیح به عنوان مخرج دارد
[ترجمه ترگمان]کسر عمومی: کسر داشتن عدد صحیح به صورت کسر و عدد صحیح به عنوان مخرج کسر نامیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمارنده (اسم)
counter, computer, numerator

صورت کسر (اسم)
numerator

برخه شمار (اسم)
numerator, submultiple

شمارشگر (اسم)
tally, numerator

تخصصی

[کامپیوتر] صورت کسر .
[برق و الکترونیک] صورت کسر
[بهداشت] صورت کسر - شمارنده
[ریاضیات] صورت کسر، برخه شمار
[آمار] صورت کسر

انگلیسی به انگلیسی

• number above the line in a fraction which indicates how many parts of the denominator are being counted (mathematics); that which counts

پیشنهاد کاربران

numerator ( ریاضی )
واژه مصوب: صورت 2
تعریف: در کسر، عبارتی که بالای خط کسری نوشته می‏شود
قابل شمارش ( در آمار )

بپرس