nuclear winter

/ˈnuːkliərˈwɪntər//ˈnjuːklɪəˈwɪntə/

زمستان اتمی (حالت فرضی جنگ اتمی و تبدیل جهان به بیابان منجمد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a hypothesized result of a major nuclear war, wherein massive cloud covers of dust and smoke would block out sunlight, lowering the earth's temperature and destroying most living things.

جمله های نمونه

1. Just 12 days after talks broke down and Stern declared the NBA could be headed to a "nuclear winter," he sat next to union executive director Billy Hunter to announce the deal.
[ترجمه گوگل]تنها 12 روز پس از شکست مذاکرات و اعلام اینکه استرن اعلام کرد NBA ممکن است به سمت "زمستان هسته ای" پیش رود، او در کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر نشست تا قرارداد را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]درست ۱۲ روز پس از اینکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA می تواند به سوی \"زمستان هسته ای\" حرکت کند او در کنار مدیر اجرایی اتحادیه بیلی هانتر نشست تا معامله را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. "It's like a nuclear Winter morning, " tourist Peter Wilson, 5 at Circular Quay in central Sydney told Reuters, "It is so eeie ".
[ترجمه گوگل]پیتر ویلسون، توریست 5 ساله در سیرکولار اسکله در مرکز سیدنی به رویترز گفت: "این مانند یک صبح هسته ای زمستانی است "
[ترجمه ترگمان]پیتر ویلسون ۵ ساله در بندرگاه مدور در مرکز سیدنی به رویترز گفت: \" این مانند یک بامداد هسته ای است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Recent advances on "nuclear winter" study are introduced.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در مورد مطالعه "زمستان هسته ای" معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در زمینه مطالعات \"زمستان هسته ای\" معرفی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. If nuclear winter really is here, it may be safer to be a cockroach even than to keep your job.
[ترجمه گوگل]اگر واقعاً زمستان هسته ای فرا رسیده است، ممکن است سوسک بودن حتی از حفظ شغلتان امن تر باشد
[ترجمه ترگمان]اگر زمستان هسته ای واقعا در اینجا باشد، بهتر است یک سوسک باشید تا این که شغل خود را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The nuclear winter theory also remains controversial, with some scientists saying the predicted effects have been exaggerated.
[ترجمه گوگل]نظریه زمستان هسته ای نیز بحث برانگیز است و برخی از دانشمندان می گویند که اثرات پیش بینی شده اغراق آمیز بوده است
[ترجمه ترگمان]نظریه زمستان هسته ای نیز بحث برانگیز است و برخی از دانشمندان می گویند که تاثیرات پیش بینی شده اغراق شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However this did not occur until the nuclear winter of earth set in motion by the Annanuki in their warfare.
[ترجمه گوگل]با این حال، این اتفاق نیفتاد تا اینکه زمستان هسته‌ای زمین توسط Annanuki در جنگ خود به حرکت درآمد
[ترجمه ترگمان]با این حال این اتفاق تا زمانی رخ نداد که زمستان هسته ای زمین توسط the در جنگ آن ها حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was a mini nuclear winter.
[ترجمه گوگل]یک زمستان کوچک هسته ای بود
[ترجمه ترگمان] یه زمستون اتمی کوچیک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Nuclear Winter - Semi-Polished Basmati Rice?
[ترجمه گوگل]زمستان هسته ای - برنج باسماتی نیمه جلا داده شده؟
[ترجمه ترگمان]زمستان هسته ای - نیمه نهایی - رایس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Twelve days after talks broke down and Stern declared the NBA might be heading for a "nuclear winter", he sat next to the union executive director, Billy Hunter, to announce the deal.
[ترجمه گوگل]دوازده روز پس از اینکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد NBA ممکن است به سمت "زمستان هسته ای" پیش برود، او در کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر، نشست تا قرارداد را اعلام کند
[ترجمه ترگمان]دوازده روز پس از اینکه مذاکرات شکست خورد و استرن اعلام کرد که NBA ممکن است برای \"زمستان هسته ای\" حرکت کند، کنار مدیر اجرایی اتحادیه، بیلی هانتر نشست تا معامله را اعلام کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This would result from a "nuclear winter", when huge clouds of sooty black somke from nuclear blasts would envelop the earth and rob global crops of warmth and light from the sun.
[ترجمه گوگل]این امر از یک "زمستان هسته ای" ناشی می شود، زمانی که ابرهای عظیمی از سمک سیاه دوده ای ناشی از انفجارهای هسته ای زمین را در بر می گیرد و گرما و نور خورشید را از محصولات جهانی می گیرد
[ترجمه ترگمان]این منجر به \"زمستان هسته ای\" خواهد شد، زمانی که ابره ای عظیم دود سیاه دود زده از انفجارهای هسته ای زمین را فرا می گیرند و محصولات جهانی گرما و نور خورشید را از خورشید می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A smoke pall spread over the region like the prototype of a nuclear winter.
[ترجمه گوگل]یک انبار دود مانند نمونه اولیه یک زمستان هسته ای در منطقه پخش شد
[ترجمه ترگمان]پوشش دودی بر روی منطقه مانند نمونه اولیه یک زمستان هسته ای گسترده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. But it has its very own radioactive quality, a kind of nuclear winter of the soul.
[ترجمه گوگل]اما کیفیت رادیواکتیو خاص خود را دارد، نوعی زمستان هسته ای روح
[ترجمه ترگمان]اما آن کیفیت رادیو اکتیو خود را دارد، نوعی زمستان هسته ای روح
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In this manner, the collective violence need not manifest as a global nuclear winter.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، خشونت جمعی نیازی به تجلی یک زمستان جهانی هسته ای ندارد
[ترجمه ترگمان]به این ترتیب، خشونت جمعی نباید به عنوان یک زمستان هسته ای جهانی آشکار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In the 1980s, the prophets of doom found another theme: the imminent danger of nuclear winter, the potential end of life on Earth resulting from a Soviet-American nuclear war.
[ترجمه گوگل]در دهه 1980، پیامبران عذاب موضوع دیگری پیدا کردند: خطر قریب الوقوع زمستان هسته ای، پایان بالقوه زندگی بر روی زمین ناشی از جنگ هسته ای شوروی و آمریکا
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰، پیامبران تقدیر موضوع دیگری را یافتند: خطر قریب الوقوع در زمستان هسته ای، پایان بالقوه زندگی در زمین که ناشی از جنگ هسته ای شوروی - آمریکایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• theoretical cool down of the earth's climate that would occur following a nuclear war (as a result of dust and airborne particles blocking the sun's heat and light)
nuclear winter refers to the possible effects on the environment of a war in which large numbers of nuclear weapons were used. it is thought that there would be very low temperatures and very little light during a nuclear winter.

پیشنهاد کاربران

بپرس