nubbin

/ˈnʌbɪn//ˈnʌbɪn/

معنی: میوه ناقص
معانی دیگر: هر چیز کوچک و ناقص، خرده ریزه، ذرت معیوب، ذرت بد رشد کرده، میوه نارس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a small, stunted ear of corn, piece of fruit, or the like.

(2) تعریف: a small piece or part; chunk; bit.

جمله های نمونه

1. What happens if you lose that nubbin or accidentally leave it in another laptop, though?
[ترجمه گوگل]اگر آن را گم کنید یا به طور تصادفی آن را در لپ‌تاپ دیگری رها کنید، چه اتفاقی می‌افتد؟
[ترجمه ترگمان]اگه اون میوه رو از دست بدی یا تصادفی تو یه لپ تاپ دیگه ولش کنی چی میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and d. . .
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیسم شکل نوبین را به نقل از خط پایه اخلاق پزشکی و د
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism شکل nubbin را شکل می دهد که از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و d
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mammonism phenomenon form a nubbin quoted by medical morality base line and duties of medical risk.
[ترجمه گوگل]پدیده مامونیسم یک نوبین را تشکیل می دهد که توسط خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف خطر پزشکی نقل شده است
[ترجمه ترگمان]پدیده Mammonism از طریق خط پایه اخلاق پزشکی و وظایف مربوط به ریسک پزشکی شکل می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The third part is the research's nubbin .
[ترجمه گوگل]بخش سوم، سرپیچ تحقیق است
[ترجمه ترگمان]بخش سوم nubbin تحقیقات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Everything on Nubbin Ridge—and on a majority of the small farms in Texas—was built around cotton as the money crop.
[ترجمه گوگل]همه چیز در Nubbin Ridge - و در اکثر مزارع کوچک در تگزاس - در اطراف پنبه به عنوان محصول پول ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]همه چیز در nubbin ریج - و بیشتر مزارع کوچک در تگزاس - در اطراف پنبه به عنوان محصول پول ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The ethic holds the nubbin status in the system info.
[ترجمه گوگل]Ethic وضعیت nubbin را در اطلاعات سیستم حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]این اصول اخلاقی وضعیت nubbin را در اطلاعات سیستم حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Joey, what did you think a nubbin was?
[ترجمه گوگل]جوی، فکر کردی نوبین چیست؟
[ترجمه ترگمان]جویی تو فکر کردی میوه چیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Falun Dafa's ideological nubbin is to strangle rational.
[ترجمه گوگل]هدف ایدئولوژیک فالون دافا خفه کردن عقلانیت است
[ترجمه ترگمان]Falun فکری فالون دافا می تواند به طور منطقی خفه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Zhejiang granite landforms may be classified into the granitic peak cluster, granitic hill, granite nubbin and collapse pile landforms and so on.
[ترجمه گوگل]لندفرم های گرانیتی ژجیانگ را می توان به خوشه قله گرانیتی، تپه گرانیتی، لندفرم های گرانیتی و شمع فروریخت و غیره طبقه بندی کرد
[ترجمه ترگمان]لند فرم های گرانیت Zhejiang ممکن است در خوشه پیک granitic، تپه granitic، گرانیت nubbin و لند فرم های توده زمین و غیره طبقه بندی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میوه ناقص (اسم)
nubbin

انگلیسی به انگلیسی

• undeveloped fruit; small ear of corn

پیشنهاد کاربران

بپرس