nuanced
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
نیوانست
🔸 معادل فارسی:
• دارای ظرافت معنایی
• پر از ریزه کاری و پیچیدگی
• در زبان محاوره ای: چندلایه، با جزئیات دقیق، ظریف
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( عمومی – اصلی ) :** چیزی که تفاوت های ظریف و جزئیات دقیق دارد و نمی توان آن را ساده یا سطحی توصیف کرد.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: Her argument was nuanced and thoughtful.
استدلال او پر از ظرافت و اندیشه بود.
2. ** ( ادبی – فرهنگی ) :** توصیف متن، هنر یا زبان که دارای لایه های معنایی و جزئیات دقیق است.
- مثال: The novel offers a nuanced portrayal of human emotions.
رمان تصویری ظریف و چندلایه از احساسات انسانی ارائه می دهد.
3. ** ( اجتماعی – فلسفی ) :** دیدگاهی که پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف را در نظر می گیرد، نه فقط برداشت های ساده و کلی.
- مثال: We need a nuanced understanding of cultural differences.
ما به درکی ظریف و دقیق از تفاوت های فرهنگی نیاز داریم.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
subtle – refined – sophisticated – layered – delicate – complex
🔸 معادل فارسی:
• دارای ظرافت معنایی
• پر از ریزه کاری و پیچیدگی
• در زبان محاوره ای: چندلایه، با جزئیات دقیق، ظریف
- - -
## 🔸 تعریف ها:
1. ** ( عمومی – اصلی ) :** چیزی که تفاوت های ظریف و جزئیات دقیق دارد و نمی توان آن را ساده یا سطحی توصیف کرد.
... [مشاهده متن کامل]
- مثال: Her argument was nuanced and thoughtful.
استدلال او پر از ظرافت و اندیشه بود.
2. ** ( ادبی – فرهنگی ) :** توصیف متن، هنر یا زبان که دارای لایه های معنایی و جزئیات دقیق است.
- مثال: The novel offers a nuanced portrayal of human emotions.
رمان تصویری ظریف و چندلایه از احساسات انسانی ارائه می دهد.
3. ** ( اجتماعی – فلسفی ) :** دیدگاهی که پیچیدگی ها و تفاوت های ظریف را در نظر می گیرد، نه فقط برداشت های ساده و کلی.
- مثال: We need a nuanced understanding of cultural differences.
ما به درکی ظریف و دقیق از تفاوت های فرهنگی نیاز داریم.
- - -
## 🔸 مترادف ها:
موشکافانه
ریزبینانه
پرجزییات
ریزبینانه
پرجزییات
🔹 "ظریف"
🔹 "دارای جزئیات دقیق"
🔹 "چندلایه"
🔹 "پیچیده ولی دقیق"
🔹 "دارای جزئیات دقیق"
🔹 "چندلایه"
🔹 "پیچیده ولی دقیق"
nuanced: ظریف، دقیق، جزئی
Nuanced interactions تعاملات دقیق و ظریف
دقیق تر
A more nuance understanding
درک دقیق تر
درک دقیق تر
مثال از کاربردی که طرح یا بازگویی تفاوت ها یا تمایزها با دقت بسیار زیادی مورد نظر باشد:
In conclusion, the dialogue surrounding intermittent fasting and heart health deserves a nuanced, evidence - based approach.
... [مشاهده متن کامل]
در جمع بندی، بحث پیرامون روزه داری متناوب یا منقطع و سلامت قلب ارزش یک روش بسیاردقیق مبتنی بر شواهد را دارد.
... [مشاهده متن کامل]
در جمع بندی، بحث پیرامون روزه داری متناوب یا منقطع و سلامت قلب ارزش یک روش بسیاردقیق مبتنی بر شواهد را دارد.
ریز بینانه
ظریف
نسبتاً متفاوت
کم و بیش متفاوت
کم و بیش متفاوت
متنوع
دارای ریزه کاری و جزییات، دارای ظرافت یا ظرائف. مثلا
یک شعر پیچیده و دارای ظرائف:
a complex and nuanced poem
یک شعر پیچیده و دارای ظرائف:
متفاوت اما تفاوت های خیلی ظریف
تفاوت های ظریف
متفاوت ( با قید مختصر، نامحسوس و جزئی )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)