nsc


مخفف: (امریکا) هیات مشاوران عالی رئیس جمهور، شورای امنیت ملی

جمله های نمونه

1. Today's NSC is overcome by day-to-day crisis management.
[ترجمه گوگل]NSC امروز با مدیریت بحران روزانه غلبه کرده است
[ترجمه ترگمان]کمیته امنیت ملی امروز بر مدیریت بحران روزمره غلبه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The NSC has taken an active and consequential role in providing guidance.
[ترجمه گوگل]شورای امنیت ملی در ارائه رهنمودها نقش فعال و مؤثری داشته است
[ترجمه ترگمان]کمیته امنیت ملی نقشی فعال و مهم در ارائه راهنمایی داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. ConclusionsThe cultured NSC express nestin and have the ability of self - renewing and multi - directional differentiation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری NSC کشت‌شده نستین را بیان می‌کند و توانایی خود تجدید و تمایز چند جهته را دارد
[ترجمه ترگمان]کمیته امنیت ملی ConclusionsThe nestin بیان می کند و توانایی تجدید تمایز و differentiation چند جهتی را دارا می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Aim:To explore the feasibility of neural stem cells (NSC) derived from both fetal rat ependyma and adult rat bone marrow.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی امکان سنجی سلول های بنیادی عصبی (NSC) مشتق شده از هر دو اپاندیم جنین موش صحرایی و مغز استخوان موش بالغ
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی امکان پذیری سلول های بنیادی عصبی (NSC)از هر دو استخوان جنین موش صحرایی و مغز استخوان موش بالغ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The NSC team became convinced that Adams favored an end to IRA violence, full participation by Sinn Fein in the peace process, and a democratic future for Northern Ireland.
[ترجمه گوگل]تیم شورای امنیت ملی متقاعد شد که آدامز طرفدار پایان دادن به خشونت IRA، مشارکت کامل سین ​​فین در روند صلح و آینده دموکراتیک برای ایرلند شمالی است
[ترجمه ترگمان]اعضای کمیته امنیت ملی متقاعد شدند که آدامز طرفدار پایان خشونت IRA، مشارکت کامل شین فین در روند صلح و آینده ای دموکراتیک برای ایرلند شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Peng's situation. A NSC staff sent Mr. Yokobori a form letter thanking him for "calling our attention to Professor Peng's problem. "
[ترجمه گوگل]وضعیت پنگ یکی از کارکنان NSC فرم نامه ای به آقای یوکوبوری فرستاد و از او به خاطر "توجه ما به مشکل پروفسور پنگ" تشکر کرد
[ترجمه ترگمان]موقعیت پنگ یک کارمند کمیته امنیت ملی یک نامه فرم را برای آقای Yokobori فرستاد و از او بابت \"تماس ما به مشکل پروفسور پنگ\" تشکر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the Nixon NSC there was the additional factor that every participant suspected.
[ترجمه گوگل]در NSC نیکسون عامل دیگری وجود داشت که هر شرکت کننده به آن مشکوک بود
[ترجمه ترگمان]در کمیته امنیت ملی (سی ان ان)عامل دیگری وجود داشت که هر شرکت کننده در آن مشکوک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Neural stem cell ( NSC ) is recently one of the cutting - edge fields in neuroscience research.
[ترجمه گوگل]سلول های بنیادی عصبی (NSC) اخیراً یکی از زمینه های پیشرو در تحقیقات علوم اعصاب است
[ترجمه ترگمان]سلول بنیادی عصبی (NSC)اخیرا یکی از رشته های عصبی در زمینه علوم اعصاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Based on this analysis, the NSC determined that we should grant the visa, because it would boost Adams's leverage within Sinn Fein and the IRA, while increasing American influence with him.
[ترجمه گوگل]بر اساس این تحلیل، شورای امنیت ملی تصمیم گرفت که ما باید ویزا را اعطا کنیم، زیرا این امر اهرم آدامز را در سین فین و IRA افزایش می‌دهد و در عین حال نفوذ آمریکا را با او افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]کمیته امنیت ملی براساس این تحلیل تصمیم گرفت که ما باید ویزا را اعطا کنیم، چرا که قدرت نفوذ آدامز در شین فین و IRA را افزایش می دهد، در حالی که نفوذ آمریکا با او را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It will even mean that the NSC has a role in economic policymaking.
[ترجمه گوگل]حتی به این معنی است که شورای امنیت ملی در سیاست گذاری اقتصادی نقش دارد
[ترجمه ترگمان]این بدان معنا خواهد بود که کمیته امنیت ملی نقشی در سیاست گذاری اقتصادی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. AIM: To explore the effect of neural stem cells (NSC) transfected with vascular endothelial growth factor (VEGF) on brain injury irradiated by radioaction.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر سلول های بنیادی عصبی (NSC) ترانسفکت شده با فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) بر آسیب مغزی تابش شده توسط رادیواکشن
[ترجمه ترگمان] AIM: برای بررسی اثر سلول های بنیادی عصبی (NSC)با عامل رشد اندوتلیال عروق (VEGF)در آسیب مغزی که توسط radioaction آلوده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At present, NSC used for treating cerebral ischemia including extrinsic NSC transplantation and endogenous NSC.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، NSC برای درمان ایسکمی مغزی از جمله پیوند NSC بیرونی و NSC درون زا استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، کمیته امنیت ملی از آن برای درمان کم خونی موضعی از جمله پیوند بیرونی کمیته امنیت ملی و کمیته امنیت ملی استفاده کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. CONCLUSION: NURR1 gene combined with NSC can effectively ameliorate PD models symptoms and elevate the number of tyrosine hydroxylase positive neurons after transplantation.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: ژن NURR1 همراه با NSC می‌تواند به طور موثر علائم مدل‌های PD را بهبود بخشد و تعداد نورون‌های مثبت تیروزین هیدروکسیلاز را پس از پیوند افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: ژن NURR۱ ترکیب شده با کمیته امنیت ملی می تواند به طور موثر علائم مدل های PD را بهبود بخشد و تعداد نورون های مثبت hydroxylase را بعد از پیوند بالا ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Objective Study the action of Neural stem cell (NSC) conditioned culture medium on promoting corticospinal tract (CST) in rats with injured spinal cord (SCI).
[ترجمه گوگل]مطالعه هدفی اثر محیط کشت شرطی‌شده سلول‌های بنیادی عصبی (NSC) بر تقویت دستگاه کورتیکو نخاعی (CST) در موش‌های مبتلا به نخاع آسیب دیده (SCI)
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه عملی رفتار سلول بنیادی عصبی (کمیته امنیت ملی)در ترویج دستگاه گوارش (CST)در موش های مبتلا به طناب نخاعی آسیب دیده (SCI)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

کلمات اختصاری

عبارت کامل: National Security Council
موضوع: سازمانی
شورای ملی امنیت ایالات متحده آمریکا یک شورای عالی دولتی آمریکا است.وظیفه این شورا اطلاعات دهی و شور با رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا در مسائل ملی و امنیتی کشور آمریکا است.

پیشنهاد کاربران

National security council
A national security council ( NSC ) is usually an executive branch governmental body responsible for coordinating policy on national security issues and advising chief executives on matters related to national security. An NSC is often headed by a national security advisor and staffed with senior - level officials from military, diplomatic, intelligence, law enforcement and other governmental bodies.
...
[مشاهده متن کامل]

شورای امنیت ملی ( NSC ) معمولاً یک نهاد دولتی قوه مجریه است که مسئول هماهنگی سیاست در مورد مسائل امنیت ملی و مشاوره مدیران ارشد اجرایی در مورد مسائل مربوط به امنیت ملی است. یک NSC اغلب توسط مشاور امنیت ملی اداره می شود و با کارکنانی از مقامات ارشد نظامی، دیپلماتیک، اطلاعاتی، مجری قانون و سایر نهادهای دولتی تشکیل می شود.
**در ایران اصطلاحاً به عنوان شورای عالی امنیت ملی شناخته می شود که ریاست آن با رییس جمهور و یک نفر هم به عنوان دبیر شورا انتخاب می شود.
For these reasons, the principal members of the NSC ( secretary of defense, director of the CIA, and the chairman of the joint chiefs of staff ) opposed the idea of an enhanced military and nuclear alert.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/National_security_council

بپرس