noxiousness


زیان آوری ضرر، مضرت

جمله های نمونه

1. About the noxiousness report of oxalic acid stone and iron bear excessive, also be considered as baseless .
[ترجمه گوگل]در مورد گزارش مضر بودن سنگ اسید اگزالیک و خرس آهن بیش از حد نیز بی اساس تلقی می شود
[ترجمه ترگمان]در مورد گزارش noxiousness اسید oxalic و حمل آهن بیش از حد به عنوان بی اساس نیز در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Is present cold of the ill still noxiousness of epidemic?
[ترجمه گوگل]آیا سرمای کنونی بیمار همچنان مضر بودن اپیدمی است؟
[ترجمه ترگمان]آیا در این حال سرد و سرد بیماری همه گیر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If waterproof coating contains noxiousness, what will become a be placed in the middle then is invisible killer.
[ترجمه گوگل]اگر پوشش ضد آب حاوی مضرات باشد، آنچه در وسط قرار می گیرد، قاتل نامرئی است
[ترجمه ترگمان]اگر پوشش ضد آب حاوی noxiousness باشد، چیزی که در وسط قرار داده می شود قاتل نامرئی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Boiling water will destroy most bacteria, virus, noxiousness and the like.
[ترجمه گوگل]آب جوش اکثر باکتری ها، ویروس ها، مواد مضر و موارد مشابه را از بین می برد
[ترجمه ترگمان]آب جوش بیشتر باکتری ها، ویروس، noxiousness و امثال آن را نابود می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hogwash is oily medium main harm content, the noxiousness of yellow aspergillus element is 100 times of arsenic .
[ترجمه گوگل]هوگواش دارای مضرات اصلی متوسط ​​روغنی است، مضر بودن عنصر آسپرژیلوس زرد 100 برابر آرسنیک است
[ترجمه ترگمان]Hogwash دارای مقدار چربی متوسط متوسط است و noxiousness عنصر aspergillus زرد ۱۰۰ برابر آرسنیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How is the brothers coma that medicaments noxiousness causes treated?
[ترجمه گوگل]اغمای برادران که مسمومیت دارویی باعث ایجاد آن می شود چگونه درمان می شود؟
[ترجمه ترگمان]دو برادر کما بیش از حد تحت درمان قرار می گیرند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Tumor is mushroom the noxiousness material that destroy and produces, can make patient is in tumor is terminal happen " cachexia " .
[ترجمه گوگل]تومور قارچی است ماده مضری که از بین می‌برد و تولید می‌کند، می‌تواند باعث شود که بیمار در تومور باشد و در نهایت «کاشکسی» رخ دهد
[ترجمه ترگمان]این Tumor قارچ ماده ای است که از بین می رود و تولید می کند، می تواند بیمار را در تومور ایجاد کند و پایانه آن \"cachexia\" باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If pathogenic bacteria noxiousness is acuteness, did not wear outwards in purulent fluid before defeating, inflammation already diffused, encroach whole eyelid board and form palpebral abscess.
[ترجمه گوگل]اگر باکتری های بیماری زا مضر بودن حاد باشد، قبل از شکست در مایع چرکی به بیرون ساییده نشده باشد، التهاب از قبل منتشر شده است، کل صفحه پلک را تحت تأثیر قرار داده و آبسه پالپبرال را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر باکتری های بیماری زا noxiousness باشد، قبل از شکست دادن، التهاب در مایع purulent قبل از شکست، التهاب پخش شده، تجاوز به تمام پلک چشم و شکل آبسه palpebral به سمت خارج از بدن استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The food that contains a lot ofcellulose or chlorophyll has alexipharmic function, eat more conduce to remove the noxiousness material that accumulates inside body.
[ترجمه گوگل]غذایی که حاوی مقدار زیادی سلولز یا کلروفیل است عملکرد الکسی فارمیک دارد، بیشتر بخورید تا مواد مضری که در داخل بدن تجمع می‌یابند از بین بروند
[ترجمه ترگمان]غذایی که حاوی مقدار زیادی ماهی و یا کلروفیل است دارای عملکرد alexipharmic است و منجر به این می شود که مواد noxiousness که در بدن انباشته می شوند را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The toxin that poisonous fungus produces has the quality that drafts chlorpromazine content, can produce noxiousness effect to central nervous system directly and appear mental symptom.
[ترجمه گوگل]سمی که قارچ سمی تولید می‌کند دارای کیفیتی است که محتوای کلرپرومازین را تولید می‌کند، می‌تواند مستقیماً برای سیستم عصبی مرکزی اثر مضر ایجاد کند و علائم ذهنی ظاهر شود
[ترجمه ترگمان]The که قارچ سمی تولید می کند دارای کیفیتی است که محتوای chlorpromazine را پیش نویس می کند و می تواند اثر noxiousness را به طور مستقیم به سیستم عصبی مرکزی تولید کند و نشانه های ذهنی به وجود آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Still the report uses lithium salt, magnesian salt, alleviate its give up breaks a symptom, but because noxiousness reaction makes application suffers, be restricted, still require further research.
[ترجمه گوگل]با این حال، این گزارش از نمک لیتیوم، نمک منیزین استفاده می کند، برای کاهش تسلیم شدن آن یک علامت، اما از آنجایی که واکنش مضر بودن باعث می شود کاربرد رنج بکشد، محدود شود، هنوز به تحقیقات بیشتری نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]با این وجود، این گزارش از نمک لیتیم، نمک magnesian، کاسته شدن و از بین بردن علائم آن استفاده می کند، اما به این دلیل که واکنش noxiousness باعث کاهش رنج اعمال می شود، همچنان نیاز به تحقیقات بیشتر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The expert is this appeal: Must improve the people knowledge to noxiousness of kidney of Chinese herbal medicine.
[ترجمه گوگل]متخصص این درخواست است: باید دانش مردم را نسبت به مضر بودن کلیه از داروهای گیاهی چینی بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]این متخصص این درخواست را دارد: باید دانش مردم را به noxiousness از کلیه داروهای گیاهی چین بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dinky part is as a result of the gill fungus with edible inferior noxiousness kind but because cook is undeserved and cause toxic.
[ترجمه گوگل]قسمت دنکی در نتیجه قارچ آبشش با نوع خوراکی مضر است، اما به دلیل اینکه آشپز سزاوار نیست و مسمومیت دارد
[ترجمه ترگمان]بخش Dinky ناشی از قارچ gill با نوع noxiousness inferior است، اما به این دلیل که آشپز undeserved و باعث سمی شدن آن می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But be in a lot of in officinal in contain vomiting nut, how take out Where is its noxiousness ?
[ترجمه گوگل]اما در بسیاری از در رسمی در حاوی آجیل استفراغ، چگونه از کجا خارج مضر آن است؟
[ترجمه ترگمان]اما در بسیاری از officinal ها در مهار آجیل (استفراغ)باشید، این که چطور از آن استفاده کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• state of being noxious, harmfulness, injuriousness

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : noxiousness
✅️ صفت ( adjective ) : noxious
✅️ قید ( adverb ) : noxiously

بپرس