1. But when be was seventeen, he entered the novitiate.
[ترجمه گوگل]اما وقتی بی هفده ساله بود، وارد نوآموز شد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی هفده ساله می شد، وارد یک راهبه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. And so, it began: after the novitiate, classical and humane studies, and then philosophy.
[ترجمه گوگل]و به این ترتیب، شروع شد: پس از مطالعات نوآموز، کلاسیک و انسانی، و سپس فلسفه
[ترجمه ترگمان]و بدین ترتیب، پس از دوره کارآموزی، کلاسیک و انسانی، و سپس فلسفه آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The novitiate over, they are permitted to make their first vows.
[ترجمه گوگل]تازه کار، آنها اجازه دارند اولین نذر خود را بکنند
[ترجمه ترگمان]این دوره کارآموزی به پایان می رسد، آن ها اجازه دارند تا اولین پیمان خود را انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. His thoughts drifted forward in time from his novitiate.
[ترجمه گوگل]افکارش به مرور زمان از نوآموزش به جلو رفت
[ترجمه ترگمان]افکارش در زمان from به جلو حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He completed, took orders and entered the novitiate all within a couple of years.
[ترجمه گوگل]او تکمیل کرد، سفارشات را پذیرفت و در عرض چند سال وارد نوآوری شد
[ترجمه ترگمان]او تکمیل شد، دستور داد و در عرض چند سال وارد دوره کارآموزی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He entered the Jesuit novitiate on 2May 158
[ترجمه گوگل]او در 2 مه 158 وارد نوآموزان یسوعی شد
[ترجمه ترگمان]وی در ۲ مه ۱۵۸ به مدرسه یسوعی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Ed had entered the Jesuit novitiate in the summer of 197 just one month after his high school graduation.
[ترجمه گوگل]اد در تابستان 197 تنها یک ماه پس از فارغ التحصیلی از دبیرستان وارد نوآموزان یسوعی شده بود
[ترجمه ترگمان]اد، در تابستان سال ۱۹۷، درست یک ماه پس از فارغ التحصیلی دبیرستان به مدرسه یسوعی وارد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Inside novitiate but the probation that set does not exceed 6 months.
[ترجمه گوگل]در داخل تازه کار اما مشروط که مجموعه بیش از 6 ماه نیست
[ترجمه ترگمان]در دوره کارآموزی، دوره بازپروری که تنظیم گردید از ۶ ماه تجاوز نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Except probation, the salary between novitiate also cannot under minimum wage standard.
[ترجمه گوگل]به جز مشروط، حقوق و دستمزد بین تازه کار نیز تحت استاندارد حداقل دستمزد نمی تواند باشد
[ترجمه ترگمان]به جز دوره مشروط، حقوق دوره کارآموزی هم نمی تواند تحت استانداردهای حداقل دست مزد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Your novitiate would even then be long and exhausting.
[ترجمه گوگل]تازه کار شما حتی در این صورت طولانی و طاقت فرسا خواهد بود
[ترجمه ترگمان]آن وقت راهبه novitiate شما حتی بعد از آن هم طولانی و خسته کننده خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. An entrance procedure requiring a three-year novitiate and solemn vows ensured a committed membership.
[ترجمه گوگل]یک رویه ورودی که مستلزم یک نذر تازه کار و رسمی سه ساله بود، عضویت متعهد را تضمین می کرد
[ترجمه ترگمان]یک روند ورودی که نیازمند یک دوره کارآموزی سه ساله و جدی است، عضویت متعهد را تضمین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. No longer could he fall back on the comforting routines of the novitiate to give structure to his life.
[ترجمه گوگل]دیگر نمیتوانست به روالهای آرامشبخش تازهکار بازگردد تا به زندگیاش ساختار بدهد
[ترجمه ترگمان]دیگر نمی توانست به برنامه های تسلی بخش دوره کارآموزی تکیه کند تا به زندگی او ساختار ببخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In 1974 the church spent $ 1 million for an old Jesuit novitiate in Oregon.
[ترجمه گوگل]در سال 1974 کلیسا یک میلیون دلار برای یک تازه کار قدیمی یسوعی در اورگان هزینه کرد
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۴، کلیسا یک میلیون دلار برای یک کارآموزی قدیمی یسوعی در اورگون گذراند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The air of assurance and dignity about it all was exceedingly noticeable to the novitiate.
[ترجمه گوگل]هوای اطمینان و وقار در همه چیز برای تازه کار به شدت قابل توجه بود
[ترجمه ترگمان]این حالت اطمینان و وقاری که همه را به خود جلب کرده بود، جلب توجه راهبه novitiate را جلب می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The test objective of probation period makes it different from novitiate and apprentice period.
[ترجمه گوگل]هدف آزمون دوره آزمایشی آن را از دوره نوآموز و کارآموز متفاوت می کند
[ترجمه ترگمان]هدف آزمون دوره بازپروری این دوره را متفاوت از دوره کارآموزی و دوره کارآموزی می داند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید