novation

/noʊˈveɪʃən//nəʊˈveɪʃən/

معنی: ابداع، ابتکار، نوسازی
معانی دیگر: (حقوق - قبول کردن تعهد یا مسئولیت جدید طبق توافق طرفین) تبدیل تعهد

جمله های نمونه

1. Farmers are introducing in novations which increase the productivity.
[ترجمه گوگل]کشاورزان در حال معرفی نوآوری هایی هستند که بهره وری را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در novations معرفی می شوند که بهره وری را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Adoption is different from novation and also appears to be distinguishable from merely acting as though the contract were binding on the company.
[ترجمه گوگل]پذیرش با نوآوری متفاوت است و همچنین به نظر می رسد که از صرفاً رفتاری که گویی قرارداد برای شرکت الزام آور است قابل تشخیص است
[ترجمه ترگمان]فرزند خواندگی با novation متفاوت است و همچنین به نظر می رسد که از رفتار صرفا به گونه ای تمیز می شود که گویی قرارداد برای شرکت الزام آور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Originated from Roman Law, novation of obligation is one cause of termination or obligation in the traditional civil law codes .
[ترجمه گوگل]نشات گرفته از حقوق روم، نوسازی تعهد یکی از علل فسخ یا تعهد در قوانین مدنی سنتی است
[ترجمه ترگمان]Originated از قانون روم، عدم تعهد یکی از علل انقضا یا تعهد در قوانین سنتی حقوق مدنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As the degree of financial reform and in novation is not enough, especially the system innovation obvious lag, restrict badly the development of our bill market.
[ترجمه گوگل]به عنوان درجه اصلاحات مالی و در نوآوری کافی نیست، به خصوص نوآوری سیستم تاخیر آشکار، محدود کردن بد توسعه بازار قبض ما
[ترجمه ترگمان]از آنجا که درجه اصلاحات مالی و در novation کافی نیست، به خصوص به دلیل تاخیر آشکار نوآوری سیستم، توسعه بازار bill را به شدت محدود می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Therefore, novation of obligation will still has it's own regulating range, even in the modern legal system .
[ترجمه گوگل]بنابراین، نوسازی تعهد، حتی در نظام حقوقی مدرن، همچنان محدوده تنظیمی خاص خود را دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، عدم تعهد هنوز هم دامنه کنترل خود را دارد، حتی در نظام حقوقی مدرن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Deutsche Bank agreed to many of these so-called novation requests, but charged more than usual to do so.
[ترجمه گوگل]دویچه بانک با بسیاری از این درخواست های به اصطلاح نوآوری موافقت کرد، اما برای انجام این کار بیش از حد معمول هزینه پرداخت کرد
[ترجمه ترگمان]بانک دویچه با بسیاری از این درخواست ها به اصطلاح novation موافقت کرد، اما بیش از حد معمول به این کار متهم شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Listing 14 shows the desired novation response.
[ترجمه گوگل]لیست 14 پاسخ نوآوری مورد نظر را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]لیست ۱۴ نشان دهنده پاسخ novation مطلوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A novation is an agreement to substitute an existing party to a contract with a new party.
[ترجمه گوگل]نوویشن توافقی است برای جایگزینی یک طرف موجود در قرارداد با یک طرف جدید
[ترجمه ترگمان]توافق بر سر جایگزین کردن یک حزب موجود به قرارداد با یک حزب جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In understanding assignment it is important to distinguish assignment from novation.
[ترجمه گوگل]در درک تکلیف، تشخیص تکلیف از نوآوری مهم است
[ترجمه ترگمان]در درک تکلیف، تشخیص تکلیف از novation مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Listing 15 shows how XQuery update can be used to produce the novation response or confirmation.
[ترجمه گوگل]فهرست 15 نشان می دهد که چگونه می توان از به روز رسانی XQuery برای تولید پاسخ نوآوری یا تأیید استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]شکل ۱۵ نشان می دهد که چگونه به روز رسانی XQuery می تواند برای تولید پاسخ یا تایید novation مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Holistically, the Chinese culture has a profound resource and is able to resist the global economy integration; yet it needs transformation and in- novation.
[ترجمه گوگل]از نظر کلی، فرهنگ چینی منبع عمیقی دارد و می تواند در برابر یکپارچگی اقتصاد جهانی مقاومت کند با این حال نیاز به دگرگونی و نوآوری دارد
[ترجمه ترگمان]فرهنگ چینی یک منبع عمیق دارد و قادر به مقاومت در برابر ادغام اقتصاد جهانی است؛ با این وجود، این فرهنگ نیازمند تغییر و تحول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Since the integrative innovation of technology relates to many aspects of the law of intellectual property, we should select the suitable measure concerning different subjects of in novation.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که نوآوری یکپارچه فناوری به بسیاری از جنبه های قانون مالکیت فکری مربوط می شود، باید معیار مناسبی را در رابطه با موضوعات مختلف در نوآوری انتخاب کنیم
[ترجمه ترگمان]از آنجا که نوآوری یکپارچه فن آوری به جنبه های بسیاری از حقوق مالکیت معنوی مرتبط است، باید معیار مناسب را در مورد موضوعات مختلف در novation انتخاب کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Inquiry Teaching has been considered an essential part of Fundamental Physics education in novation internationally.
[ترجمه گوگل]آموزش پرس و جو بخشی ضروری از آموزش فیزیک بنیادی در نوآوری در سطح بین المللی در نظر گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]تحقیق تحقیق به عنوان بخش مهمی از آموزش بنیادین فیزیک در novation در سطح بین المللی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The FpML XQuery update example in this article (see Figure illustrates producing a response to a novation request (see Resources).
[ترجمه گوگل]مثال به روز رسانی FpML XQuery در این مقاله (به شکل نگاه کنید به تولید پاسخ به یک درخواست نوآوری (به منابع مراجعه کنید)
[ترجمه ترگمان]مثال به روز رسانی FpML XQuery در این مقاله (مراجعه به شکل)تولید پاسخ به درخواست novation را نشان می دهد (منابع را ببینید)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ابداع (اسم)
authorship, innovation, introduction, novation

ابتکار (اسم)
shift, imagination, invention, contraption, improvisation, shebang, lash-up, industry, authorship, novation, initiative, originality, knack, gumption, resource

نوسازی (اسم)
novation, modernization, renovation, instauration, reconstruction, rehabilitation

تخصصی

[حقوق] تبدیل دین، قرارداد یا تعهد، تبدیل داین یا مدیون

انگلیسی به انگلیسی

• exchange of old obligations with new ones (law)

پیشنهاد کاربران

Novation:
A novation is an agreement to substitute an existing party to a contract with a new party.
توافق بر سر جایگزین کردن یکی از طرفین موجود قرارداد با یک طرف جدید است. به بیان دیگر، یک قرارداد تنها با تغییر عنوان یکی از طرفین قرارداد به یک عنوان جدید، تبدیل به قراردادی جدیدی می شود.
تبدیل تعهد

بپرس