nova

/ˈnoʊvə//ˈnəʊvə/

معنی: نو اختر، ستاره موقتی، فانی ستاره
معانی دیگر: (نجوم) نواختر، ستاره ای که نور ان چند روزی زیاد شده ودوباره کم شود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: novae, novas
• : تعریف: a star that suddenly becomes many times brighter and then gradually, in several weeks, months, or years, returns to its original magnitude. (Cf. supernova.)

جمله های نمونه

1. The nearest safe anchorage was in Halifax, Nova Scotia.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین لنگرگاه امن در هالیفاکس، نوا اسکوشیا بود
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین لنگرگاه امن در هالیفاکس، نوا اسکوشیا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ms Nova is the proud possessor of a truly incredible voice.
[ترجمه گوگل]خانم نوا صاحب افتخار یک صدای واقعا باورنکردنی است
[ترجمه ترگمان]خانم Nova، صاحب مفتخر یک صدای واقعا باور نکردنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The masters of noir are obvious influences on Nova; his prose races with a fast pulse.
[ترجمه گوگل]استادان نوآر تأثیرات آشکاری بر نوا دارند نثر او با نبض تند می چرخد
[ترجمه ترگمان]استادان نوار بر روی نوا تاثیر دارند؛ نثر او با یک تپش سریع رقابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But before Rainbow can reply, a star goes nova on her near-side window, courtesy of a broken brick.
[ترجمه گوگل]اما قبل از اینکه رنگین کمان بتواند پاسخ دهد، ستاره ای به خاطر یک آجر شکسته، روی پنجره نزدیک خود به نوا می رود
[ترجمه ترگمان]اما قبل از این که رنگین کمان بتواند پاسخ دهد، یک ستاره بر روی یک پنجره نزدیک به او، با نزاکت یک آجر شکسته، حرف می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The long established Opera Nova have a reputation for presenting good quality opera performance using local musicians in conjunction with some professional aid.
[ترجمه گوگل]اپرا نوا که مدت‌ها تاسیس شده بود به ارائه اجرای اپرا با کیفیت خوب با استفاده از نوازندگان محلی و کمک‌های حرفه‌ای شهرت دارد
[ترجمه ترگمان]اپرای long مشهور، شهرتی به خاطر نشان دادن عملکرد اپرا با کیفیت خوب با استفاده از نوازندگان محلی در ارتباط با برخی کمک های حرفه ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. One businessman was fishing in Nova Scotia but would be home on Tuesday.
[ترجمه گوگل]یک تاجر در نوا اسکوشیا ماهیگیری می کرد اما روز سه شنبه به خانه می رفت
[ترجمه ترگمان]یک تاجر در نوا اسکوشیا ماهیگیری می کرد، اما سه شنبه در خانه خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nova was developing in parallel as a booster capable of hurling a spacecraft to the Moon on a direct flight mission.
[ترجمه گوگل]Nova به طور موازی به عنوان یک تقویت کننده که قادر به پرتاب یک فضاپیما به ماه در یک ماموریت پرواز مستقیم بود، توسعه می یافت
[ترجمه ترگمان]نوا در حال توسعه به موازات یک تقویت کننده با قابلیت پرتاب یک سفینه فضایی به ماه در یک ماموریت پرواز مستقیم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Here, attempts to bossa nova merely produced a self-conscious lateral sway.
[ترجمه گوگل]در اینجا، تلاش برای بوسا نوا صرفاً یک نوسان جانبی خودآگاه ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]در اینجا، تلاش برای bossa نوا صرفا یک برتری جانبی خود را ایجاد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They already seen U-boats off Nova Scotia.
[ترجمه گوگل]آنها قبلاً U-boats را در نوا اسکوشیا دیده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها پیش از این قایق U را از نوا اسکوشیا دیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The only object of interest is the recurrent nova T Pyxidis.
[ترجمه گوگل]تنها موضوع مورد توجه نوا تی پیکسیدیس مکرر است
[ترجمه ترگمان]تنها موضوع مورد علاقه عبارت است از نوا T
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then, having no inclination for Elle or Nova, he sat down and viewed the room.
[ترجمه گوگل]بعد که هیچ تمایلی به ال یا نوا نداشت، نشست و اتاق را تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]بعد، چون میلی به رفتن به سل یا نوا نداشت، نشست و اتاق را نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Nova will have unmanned launches next year followed by a manned mission, which Bennett himself wants to pilot.
[ترجمه گوگل]نوا سال آینده پرتاب های بدون سرنشین خواهد داشت و به دنبال آن یک ماموریت سرنشین دار، که خود بنت می خواهد آن را به صورت آزمایشی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]نوا اسکوشیا در سال آینده آغاز به کار خواهد کرد و پس از آن یک هیات با سرنشین، که بنت خود می خواهد خلبان باشد، راه اندازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Apparently a nova is a close binary system, made up of a cool, normal star and a White Dwarf.
[ترجمه گوگل]ظاهراً نوا یک سیستم دوتایی نزدیک است که از یک ستاره معمولی سرد و یک کوتوله سفید تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ظاهرا نوا یک سیستم دوتایی نزدیک است که از یک ستاره سرد، معمولی و یک کوتوله سفید تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The next rocket planned is the Nova, which will be unveiled later this year.
[ترجمه گوگل]موشک بعدی برنامه ریزی شده نوا است که اواخر امسال رونمایی خواهد شد
[ترجمه ترگمان]موشک بعدی برنامه ریزی شده، نوا اسکوشیا قرار دارد که در اواخر سال جاری رونمایی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نواختر (اسم)
nova

ستاره موقتی (اسم)
nova

فانی ستاره (اسم)
nova

انگلیسی به انگلیسی

• star which suddenly becomes very bright and then returns to its previous brightness over a period of time (astronomy)

پیشنهاد کاربران

( Noun ) ( نج. ) ستاره ای که نور ان چند روزی زیاد شده ودوباره کم شود، فانی ستاره، نو اختر
ستاره ی براق
نوح ستاره فانی
nova ( نجوم )
واژه مصوب: نواختر
تعریف: ستارۀ متغیری که به طور ناگهانی روشنایی آن به اندازۀ 10 تا 12 قدر افزایش می یابد

بپرس