nothing to write home about


غیرجالب توجه، پیش پا افتاده، آنچه که آش دهان سوزی نیست

جمله های نمونه

1. The play was nothing to write home about.
[ترجمه اتنا] حرفی برای گفتن نداشتن
|
[ترجمه گوگل]نمایشنامه چیزی برای نوشتن نبود
[ترجمه ترگمان]این نمایش چیزی برای نوشتن به خانه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. So a dreary Monday afternoon in Walthamstow is nothing to write home about, right?
[ترجمه گوگل]بنابراین یک بعدازظهر دلگیر دوشنبه در والتامستو چیزی برای نوشتن نیست، درست است؟
[ترجمه ترگمان]پس یک بعد از ظهر روز دوشنبه وحشتناک در Walthamstow چیزی نیست که در مورد آن بنویسید، درست است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their performance was nothing to write home about.
[ترجمه tala] اجرای انها جای حرفی باقی نگذاشت ( فوق العاده بود )
|
[ترجمه گوگل]اجرای آنها چیزی برای نوشتن نبود
[ترجمه ترگمان]عملکرد آن ها چیزی برای نوشتن به خانه نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The town was nothing to write home about.
[ترجمه akram] شهر چیز جالبی ( برای دیدن ) نداشت
|
[ترجمه گوگل]شهر چیزی برای نوشتن در خانه نبود
[ترجمه ترگمان]شهر چیزی برای نوشتن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The hotel was good, but the food was nothing to write home about.
[ترجمه حنا] هتل خوب بود ، اما غذای هتل جالب نبود
|
[ترجمه فرزادفراهانی] چنگی به دل نمیزد
|
[ترجمه گوگل]هتل خوب بود، اما غذا چیزی برای نوشتن در خانه نبود
[ترجمه ترگمان]هتل خوب بود، اما غذا چیزی برای نوشتن نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The team's performance was nothing to write home about.
[ترجمه akram] عملکرد تیم چنگی به دل نمیزد ( جالب نبود )
|
[ترجمه گوگل]عملکرد تیم جای نوشتن نداشت
[ترجمه ترگمان]عملکرد تیم چیزی برای نوشتن درباره آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A few long-range efforts, but nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]چند تلاش درازمدت، اما چیزی برای نوشتن نیست
[ترجمه ترگمان]چند تلاش طولانی، اما هیچ چیز برای نوشتن به خانه وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Jim and Marcia's new house is nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]خانه جدید جیم و مارسیا چیزی برای نوشتن نیست
[ترجمه ترگمان]خانه جدید جیم و مارشا، چیزی برای نوشتن وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Three, it is nothing to write home about . . . Home . . . What's the first thing you remember?
[ترجمه گوگل]سه، چیزی برای نوشتن در مورد آن نیست خانه اولین چیزی که به یاد می آورید چیست؟
[ترجمه ترگمان]سه، چیزی برای نوشتن در خانه نیست … اولین چیزی است که به یاد می آورید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This is nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]این چیزی نیست که در مورد آن خانه بنویسم
[ترجمه ترگمان]این چیزی نیست که در مورد آن بنویسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The food in the hotel was nothing to write home about. It was never very interesting.
[ترجمه گوگل]غذای هتل چیزی برای نوشتن در خانه نبود هیچ وقت خیلی جالب نبود
[ترجمه ترگمان]غذا در هتل چیزی برای نوشتن درباره آن نبود هیچ وقت خیلی جالب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It is nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]چیزی نیست که در مورد آن خانه بنویسم
[ترجمه ترگمان]نوشتن خانه چیزی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The goal itself was nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]هدف خود چیزی برای نوشتن نبود
[ترجمه ترگمان]خود هدف چیزی نبود که بتوان آن را به خانه نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The entertainment at the embassy was nothing to write home about.
[ترجمه گوگل]سرگرمی در سفارت چیزی برای نوشتن نبود
[ترجمه ترگمان]سرگرمی سفارت چیزی برای نوشتن درباره آن نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nothing special, nothing to get too excited about

پیشنهاد کاربران

🔸 **معادل فارسی:**
چیز خاصی نیست / معمولی است / ارزش خاصی ندارد
در زبان محاوره ای:
به چیزی گفته می شود که معمولی، متوسط یا خنثی است و هیچ نکته ی برجسته ای ندارد که ارزش گفتن یا تعریف کردن داشته باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
🔸 **تعریف ها:**
1. ** ( عمومی – ارزشیابی ) :**
چیزی که به طور کلی خنثی، معمولی یا متوسط است و ویژگی خارق العاده ای ندارد.
مثال: The movie was okay, but nothing to write home about.
فیلم خوب بود، اما چیز فوق العاده ای نداشت.
2. ** ( استعاری – محاوره ای ) :**
وقتی کسی می خواهد بگوید تجربه یا شیء خاص و یادداشت برداری برانگیزی نداشت.
مثال: The hotel was clean, but really nothing to write home about.
هتل تمیز بود، اما واقعاً چیز خاصی برای تعریف نداشت.
- - -
🔸 **مترادف ها:**
ordinary – mediocre – average – unremarkable – nothing special

You think there is nothing special about something
مالی نبود
خیلی هم چیز شاهکاری نبود
خیلی هم خاص نبود
چیز دندون گیری نیست
خیلی تاثیر گذار نبود . . . خیلی تعریفی نداشت