nothing of the kind

جمله های نمونه

1. There is nothing of the kind in what they said; you always try to misinterpret the words of others.
[ترجمه گوگل]در سخنانشان چیزی شبیه به آن نیست; شما همیشه سعی می کنید حرف های دیگران را اشتباه تفسیر کنید
[ترجمه ترگمان]تو همیشه سعی می کنی کلمات دیگران را به غلط تعبیر کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It does nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]هیچ کاری از این دست انجام نمی دهد
[ترجمه ترگمان]هیچ ربطی به این جور چیزها ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In reality, of course, Pooley had done nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]در واقعیت، البته، پولی هیچ کاری از این دست انجام نداده بود
[ترجمه ترگمان]در واقع Pooley هیچ کاری را انجام نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, we have done nothing of the kind!
[ترجمه گوگل]با این حال، ما هیچ کاری از این دست انجام نداده ایم!
[ترجمه ترگمان]با این حال، ما هیچ کاری از این قبیل انجام نداده ایم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It is nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]چیزی از این دست نیست
[ترجمه ترگمان]این چیزی نیست که از آن نوع باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. But nothing of the kind has happened.
[ترجمه گوگل]اما هیچ اتفاقی از این دست نیفتاده است
[ترجمه ترگمان]اما هیچ اتفاقی نیافتاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Who sey marriage is a failure? it's nothing of the kind - provided you let it alone.
[ترجمه گوگل]چه کسی ازدواج شکست خورده است؟ هیچ چیز از این نوع نیست - به شرطی که آن را رها کنید
[ترجمه ترگمان]چه کسی ازدواج می کند شکست است؟ این چیزی نیست که تو به تنهایی اجازه بدی این کار را بکنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Catherine could think of nothing of the kind, and Morris's luminosity seemed almost pitiless.
[ترجمه گوگل]کاترین نمی توانست به هیچ چیز مشابه فکر کند و درخشندگی موریس تقریباً بی رحم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]کاترین نمی توانست به هیچ چیز فکر کند، و با این حال، این نور به نظر بی رحما نه می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. No, nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]نه هیچ چیز از این قبیل
[ترجمه ترگمان]نه، به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nothing of the kind!
[ترجمه گوگل]هیچ چیز از نوع!
[ترجمه ترگمان]به هیچ وجه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. People had told me the girl was very pleasant but she's nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]مردم به من گفته بودند که دختر بسیار خوشایند است، اما او چیزی شبیه به آن نیست
[ترجمه ترگمان]مردم به من گفته بودند که دختر بسیار خوشایند است، اما از این نوع آدم ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. People had told me she was very pleasant but she's nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]مردم به من گفته بودند که او بسیار خوشایند است، اما او چیزی شبیه به آن نیست
[ترجمه ترگمان]مردم به من گفته بودند که او خیلی مطبوع است، اما از این نوع آدم ها نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This report is positively denied in official circles, who affirm that nothing of the kind occurred, but that the story is made out of whole cloth.
[ترجمه گوگل]این گزارش به طور مثبت در محافل رسمی تکذیب می شود و آنها تأیید می کنند که هیچ اتفاقی از این دست رخ نداده است، اما داستان از پارچه کامل ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]این گزارش به طور مثبتی در محافل رسمی انکار شده است که تایید می کنند که هیچ چیز از این نوع رخ نداده است، اما این داستان از کل پارچه ساخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Even apparent moves by the regime to resolve the crisis turn out on closer inspection to be nothing of the kind.
[ترجمه گوگل]حتی حرکات آشکار رژیم برای حل بحران با بررسی دقیق‌تر، چیزی از این دست نیست
[ترجمه ترگمان]حتی حرکت ظاهری رژیم برای حل بحران، به بازرسی دقیق تر نگاه می کند تا چیزی از این نوع نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• never happened

پیشنهاد کاربران

همچین چیزی نیست
I’m going to watch TV. You’ll do nothing of the sort
ترجمه اینجانب: می رم تلویزیون ببینم. همچین کاری نمی کنی!
I told him nothing of the kind
ترجمه اینجانب: همچین چیزی بهش نگفتم.
...
[مشاهده متن کامل]

I'm quitting school. You'll do nothing of the sort
ترجمه اینجانب: همچین کاری نمی کنی!
You said you would give me a loan. I said nothing of the sort
ترجمه اینجانب: شما گفتی که به من وام می دی. من همچین چیزی نگفتم.

It was supposed to be a gourmet meal, but it was nothing of the kind .
قرار بود یک وعده مفصل و لذیذ باشد اما اینطور نبود
اینطور نبودن

بپرس