noteworthy

/ˈnoʊtwɜːði//ˈnəʊtwɜːði/

معنی: مورد توجه، با ارزش، قابل توجه، قابل دقت
معانی دیگر: برجسته، چشمگیر، درخور توجه، جالب توجه، مهم

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: noteworthily (adv.), noteworthiness (n.)
• : تعریف: deserving notice; remarkable; notable.
مترادف: conspicuous, eminent, extraordinary, important, marked, notable, noticeable, remarkable, salient, signal
متضاد: unexceptional, unnoteworthy
مشابه: considerable, especial, impressive, memorable, momentous, observable, outstanding, particular, prominent, pronounced, significant, singular, special, striking, unforgettable, unusual

- The old church building has many noteworthy features, such as the unique stained glass windows and the ornately carved pulpit.
[ترجمه گوگل] ساختمان قدیمی کلیسا دارای بسیاری از ویژگی های قابل توجه است، مانند پنجره های شیشه ای منحصر به فرد و منبر حکاکی شده با تزئینات
[ترجمه ترگمان] ساختمان کلیسای قدیمی دارای ویژگی های قابل توجه بسیاری است، از قبیل پنجره های شیشه ای منحصر به فرد و منبر کنده کاری شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The speech was long but contained few noteworthy remarks.
[ترجمه گوگل] سخنرانی طولانی بود اما حاوی نکات قابل توجه کمی بود
[ترجمه ترگمان] سخنرانی طولانی بود اما حاوی نکات قابل توجه و قابل توجه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The press found it noteworthy that the candidate did mention his stand on immigration.
[ترجمه گوگل] مطبوعات این نکته را قابل توجه یافتند که نامزد به موضع خود در مورد مهاجرت اشاره کرد
[ترجمه ترگمان] مطبوعات دریافتند که این کاندیدا به موضع خود در مورد مهاجرت اشاره کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a noteworthy success
موفقیت چشمگیر

2. his paintings are noteworthy for their colors and perfection of design
نقاشی های او به خاطر رنگ آمیزی و طرح عالی خود قابل توجه است.

3. The bridge is noteworthy for its sheer size.
[ترجمه گوگل]این پل به دلیل بزرگی بسیار قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]این پل به خاطر اندازه محض آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is noteworthy that one-third of students do not pay any tuition fees.
[ترجمه گوگل]قابل ذکر است که یک سوم دانشجویان هیچ شهریه ای پرداخت نمی کنند
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که یک سوم از دانشجویان هیچ هزینه شهریه را پرداخت نمی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. His reign has never been considered particularly noteworthy.
[ترجمه گوگل]دوران سلطنت او هرگز قابل توجه نبوده است
[ترجمه ترگمان]سلطنت او هرگز به خصوص قابل توجه نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It is noteworthy that the programme has been shifted from its original August slot to July.
[ترجمه گوگل]قابل ذکر است که این برنامه از جایگاه اصلی آگوست به ژوئیه منتقل شده است
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که این برنامه از بازه زمانی اصلی ماه اوت تا ماه ژوئیه تغییر کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. King Darius I is noteworthy for his administrative reforms, military conquests, and religious toleration.
[ترجمه گوگل]شاه داریوش اول به دلیل اصلاحات اداری، فتوحات نظامی و مدارا مذهبی قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]پادشاه (داریوش اول)به خاطر اصلاحات اداری، فتوحات نظامی، و رواداری مذهبی حائز اهمیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The most noteworthy feature of the list is that there are no women on it.
[ترجمه گوگل]قابل توجه ترین ویژگی این لیست این است که هیچ زن در آن وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]مهم ترین ویژگی این فهرست این است که هیچ زنی روی آن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is also noteworthy that Hill was vehemently opposed to the statutory monopoly.
[ترجمه گوگل]همچنین قابل توجه است که هیل به شدت با انحصار قانونی مخالف بود
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که هیل به شدت با انحصار قانونی مخالف است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It was particularly noteworthy since not only was Andree more famous than Amelia, but her plane was better known.
[ترجمه گوگل]این امر به ویژه قابل توجه بود زیرا نه تنها آندری از آملیا مشهورتر بود، بلکه هواپیمای او بیشتر شناخته شده بود
[ترجمه ترگمان]جالب توجه بود، چون نه تنها از آملیا بیشتر شهرت داشت، اما plane بهتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What is particularly noteworthy about this category of stations is the wide range of uses covered.
[ترجمه گوگل]آنچه در مورد این دسته از ایستگاه ها قابل توجه است، طیف گسترده ای از کاربردهای تحت پوشش است
[ترجمه ترگمان]چیزی که به طور خاص در مورد این دسته از ایستگاه ها قابل توجه است گستره وسیعی از کاربردها می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gernsheim reproduces a noteworthy example dating from 187
[ترجمه گوگل]Gernsheim نمونه قابل توجهی از سال 187 را بازتولید می کند
[ترجمه ترگمان]Gernsheim یک مثال قابل توجه را تولید می کند که از ۱۸۷ نفر تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. On the other hand, it has noteworthy thermal characteristics and feels remarkably warm to the touch.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، ویژگی های حرارتی قابل توجهی دارد و در لمس گرمای قابل توجهی احساس می شود
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، با توجه به ویژگی های حرارتی قابل توجه و به طور قابل ملاحظه ای گرم به تماس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Hot Properties publishes a select number of noteworthy real estate industry-related promotions and personnel changes.
[ترجمه گوگل]Hot Properties تعدادی منتخب از تبلیغات و تغییرات پرسنل مرتبط با صنعت املاک و مستغلات را منتشر می کند
[ترجمه ترگمان]ویژگی های گرم، تعدادی از گزینه های قابل توجه مربوط به صنعت املاک و مستغلات و تغییرات پرسنلی را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It is also noteworthy that A and the related T are the most conserved bases in the natural operators.
[ترجمه گوگل]همچنین قابل توجه است که A و T مرتبط با آن، حفظ شده ترین پایه ها در عملگرهای طبیعی هستند
[ترجمه ترگمان]همچنین لازم به ذکر است که A و T مربوطه most پایه در اپراتورهای طبیعی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مورد توجه (صفت)
attractive, noteworthy

با ارزش (صفت)
noteworthy, big-ticket, valuable, worth, valorous, chi-chi, chichi

قابل توجه (صفت)
significant, striking, noteworthy, substantial, considerable, remarkable, notable, noticeable

قابل دقت (صفت)
noteworthy

انگلیسی به انگلیسی

• worthy of notice, remarkable, significant
a noteworthy fact or event is interesting or significant; a formal word.

پیشنهاد کاربران

درخور درنگ
قابل توجه
Striking
Remarkable
This army was noteworthy because it included war elephants, which were seen for the first time in Macca on this occasion.
این سپاه درخورتوجه بود چون شامل فیلهای جنگی بود که برای نخستین بار در این واقعه در مکه دیده می شدند.
با ارزش
قابل ذکر
درخور توجه
شایان ذکر

بپرس