1. notes on a journey to chahbahar
یادداشت های سفر چابهار
2. interlinear notes and interpretations
حواشی و تفسیر میان سطری
3. marginal notes
یادداشت های داخل حاشیه
4. treasury notes
اسناد خزانه ی میان مدت
5. compare notes
تبادل نظر کردن،مشاوره و مباحثه کردن،کنکاش کردن
6. compare notes with
تبادل افکار کردن با
7. make notes
یادداشت کردن،خلاصه نویسی کردن
8. take notes
(به ویژه سرکلاس یا در کنفرانس ها) نت برداشتن،یادداشت برداشتن،خلاصه ی مطالب را نوشتن
9. the tender notes of spring birds
آهنگ های لطیف پرندگان بهاری
10. to take notes
نت برداشتن،یادداشت کردن
11. she made careful notes on the entire proceedings
از تمام آن جریان دقیقا یادداشت برداری کرد.
12. she takes careful notes in all her classes
در همه ی کلاس هایش یادداشت های دقیقی بر می دارد.
13. a bundle of five-dollar notes
یک دسته اسکناس پنج دلاری
14. he has written his notes on the margins of the book
او یادداشت های خود را در حواشی کتاب نوشته است.
15. the late gharib's marginal notes
حواشی نویسی های مرحوم قریب
16. a wad of dirty bank notes
یک دسته اسکناس کثیف
17. he could not distinguish musical notes into anything other than high or low
او نمی توانست نت های موسیقی را به چیزی جز زیر و بم طبقه بندی کند.
18. he paid the amount in notes and coin
آن مبلغ را به اسکناس و سکه پرداخت کرد.
19. the professor kept referring to his notes
استاد مرتبا به یادداشت های خود مراجعه می کرد.
20. her english was not good enough (for her) to take effective notes
انگلیسی او آن قدر خوب نبود که بتواند یادداشت های به درد خوری تهیه کند.
21. since i didn't understand the text, i kept referring to the notes
چون متن را نمی فهمیدم مرتبا به زیرنویس ها مراجعه می کردم.