notebook computer

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a thin, light computer .

جمله های نمونه

1. The notebook computer is small and compact and weighs only 6lb.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر نوت بوک کوچک و جمع و جور است و تنها 6 پوند وزن دارد
[ترجمه ترگمان]کامپیوتر نوت بوک کوچک و فشرده است و تنها ۶ پوند وزن دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Almost since the invention of the notebook computer, buyers have complained about its cost.
[ترجمه گوگل]تقریباً از زمان اختراع رایانه نوت بوک، خریداران از هزینه آن شکایت داشتند
[ترجمه ترگمان]تقریبا از زمان اختراع کامپیوتر نوت بوک، خریداران از هزینه آن شکایت کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Its SPARCbook 2 notebook computer is expected early next year.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر نوت بوک SPARCbook 2 آن اوایل سال آینده انتظار می رود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که اولین کامپیوتر نوت بوک ۲ نوت بوک در اوایل سال آینده انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Presario 1000, a multimedia notebook computer.
[ترجمه گوگل]Presario 1000، یک کامپیوتر نوت بوک چند رسانه ای
[ترجمه ترگمان]The ۱۰۰۰، یک کامپیوتر نوت چندرسانه ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Nearly 60 notebook computer models were introduced in 199
[ترجمه گوگل]نزدیک به 60 مدل کامپیوتر نوت بوک در سال 199 معرفی شد
[ترجمه ترگمان]حدود ۶۰ مدل کامپیوتر نوت بوک در ۱۹۹ مدل کامپیوتری معرفی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This notebook computer uses the microprocessor with functional compositive height.
[ترجمه گوگل]این کامپیوتر نوت بوک از ریزپردازنده با ارتفاع ترکیبی کاربردی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]این کامپیوتر نوت بوک از the با ارتفاع compositive کاربردی استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In the running gear (notebook computer, the 3G handset) watch the cable TV or individual exclusive frequency channel.
[ترجمه گوگل]در چرخ دنده (کامپیوتر نوت بوک، گوشی 3G) تلویزیون کابلی یا کانال فرکانس انحصاری را تماشا کنید
[ترجمه ترگمان]در لوازم اجرا (کامپیوتر نوت بوک، گوشی ۳ G)تلویزیون کابلی یا کانال فرکانس انحصاری شخصی را تماشا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And notebook computer needs more manostat, drive switch manostat to sell growth.
[ترجمه گوگل]و کامپیوتر نوت‌بوک برای فروش رشد نیاز به مانوستات بیشتری دارد، مانوستات سوئیچ درایو
[ترجمه ترگمان]و کامپیوتر نوت بوک به manostat بیشتری نیاز دارد، manostat را وادار به فروش می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. You may take this notebook computer home as long as you bring it back by Monday.
[ترجمه گوگل]می‌توانید این رایانه نوت‌بوک را به خانه ببرید تا زمانی که آن را تا دوشنبه بیاورید
[ترجمه ترگمان]ممکن است تا روز دوشنبه این دفترچه نوت بوک را به خانه ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A notebook computer with a low noise width band amplifier circuit, filter circuit and a PCMCIA A/D sample card, constitutes a pocket practical system.
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر نوت بوک با مدار تقویت کننده باند کم نویز، مدار فیلتر و یک کارت نمونه PCMCIA A/D، یک سیستم عملی جیبی را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]یک کامپیوتر نوت بوک با یک مدار تقویت کننده باند با پهنای نویز پایین، مدار فیلتر و یک کارت نمونه D \/ D، یک سیستم عملی جیبی تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I gave a notebook computer to her.
[ترجمه گوگل]یک کامپیوتر نوت بوک به او دادم
[ترجمه ترگمان]یک دفترچه یادداشت به او دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Besides mobile phone and notebook computer, service provider still will provide a service to afore - mentioned products.
[ترجمه گوگل]علاوه بر تلفن همراه و رایانه نوت بوک، ارائه دهنده خدمات همچنان خدماتی را به محصولات فوق ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر تلفن همراه و کامپیوتر نوت بوک، سرویس دهنده خدمات هنوز خدمتی به محصولات ذکر شده در پیش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Their acquaintance results from notebook computer is exhibited.
[ترجمه گوگل]نتایج آشنایی آنها از رایانه نوت بوک به نمایش گذاشته شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه آشنایی با کامپیوتر، نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This year, a lot of new face enter notebook computer market, want ambitiously to occupy position.
[ترجمه گوگل]در این سال، بسیاری از چهره های جدید وارد بازار کامپیوتر نوت بوک، می خواهند جاه طلبانه موقعیت را اشغال کنند
[ترجمه ترگمان]امسال، بسیاری از چهره های جدید وارد بازار کامپیوتر نوت بوک می شوند، می خواهند ambitiously موقعیت را اشغال کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lightweight computer which may be carried in a briefcase and operated anywhere

پیشنهاد کاربران

notebook computer ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: رایانۀ کتابی
تعریف: رایانۀ شخصی کوچک و سبک و قابلِ حمل که معمولاً به اندازۀ یک کتاب باشد

بپرس