notched

/ˈnɑːtʃt//nɒtʃt/

شکافدار، دندانه دار، دارای بریدگی، (خیاطی - یقه) چرت دار، دندان موشی

جمله های نمونه

1. he notched himself a lofty place in english history
او برای خودش در تاریخ انگلیس مقام رفیعی کسب کرد.

2. he notched his third victory
او به سومین پیروزی خود دست یافت.

3. the students had notched the edges of their desks with their knives
شاگردان لبه ی میزهای خود را با چاقو بریده بریده کرده بودند.

4. He had notched up more than 25 victories worldwide.
[ترجمه گوگل]او بیش از 25 پیروزی در سراسر جهان کسب کرده بود
[ترجمه ترگمان]او بیش از ۲۵ پیروزی در سراسر جهان کسب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He notched up ten points in the first five minutes of the game.
[ترجمه گوگل]او در 5 دقیقه ابتدایی بازی 10 امتیاز کسب کرد
[ترجمه ترگمان]او پنج امتیار در پنج دقیقه اول بازی را شکاف می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. With this performance, she has notched up her third championship title.
[ترجمه گوگل]او با این عملکرد به سومین عنوان قهرمانی خود دست یافت
[ترجمه ترگمان]با این عملکرد، او سومین عنوان قهرمانی خود را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She has recently notched up her third win at a major tennis tournament.
[ترجمه گوگل]او به تازگی سومین برد خود را در یک تورنمنت بزرگ تنیس به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]او اخیرا سومین پیروزی خود را در یک تورنمنت بزرگ تنیس به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Houston Astros have notched up another win .
[ترجمه گوگل]هیوستون آستروس یک برد دیگر به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]تیم هوستون Astros یک پیروزی دیگر را به دست آوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Astros have notched up another win.
[ترجمه گوگل]Astros یک برد دیگر به دست آورد
[ترجمه ترگمان]The شکاف دیگری را شکاف داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. On her bedpost, it was said, she notched up a mark for every new lover.
[ترجمه گوگل]می‌گفتند روی تختخوابش، برای هر عاشق جدید، علامتی می‌زد
[ترجمه ترگمان]گفته می شد که بر پایه تخت او یک نشانه برای هر معشوق جدید پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He had notched up 65 shots on this round so far and his total for the tournament was already 27
[ترجمه گوگل]او در این راند تاکنون 65 شوت زده بود و مجموع او در این مسابقات 27 شوت بود
[ترجمه ترگمان]وی تاکنون در این دور ۶۵ عکس نگرفته بود و در مجموع برای این تورنمنت ۲۷ توپ به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Maise Carney notched up 44 years office work at the docks.
[ترجمه گوگل]میز کارنی 44 سال کار اداری را در اسکله انجام داد
[ترجمه ترگمان]کارنی بیش از ۴۴ سال است که در بارانداز کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And indeed Britain has notched up an enviable record in the sport.
[ترجمه گوگل]و در واقع بریتانیا رکورد رشک برانگیزی در این ورزش به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]و در حقیقت بریتانیا رکورد enviable در این ورزش را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A long courtyard deck jutted forth like a notched broadsword.
[ترجمه گوگل]یک عرشه حیاط بلند مانند یک شمشیر بریده بریده بیرون آمده بود
[ترجمه ترگمان]یک عرشه بلند حیاط مثل یک شمشیر شکاف دار از جلو بیرون زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

بپرس