1. We need the services of an authorized Notary public.
[ترجمه گوگل]به خدمات یک سردفتر رسمی نیازمندیم
[ترجمه ترگمان]ما به خدمات یکی از مراجع قانونی مجاز نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Mark was a duly commissioned. qualified and Notary public. in the State of California.
[ترجمه گوگل]مارک به درستی سفارش داده شده بود واجد شرایط و سردفتر در ایالت کالیفرنیا
[ترجمه ترگمان]مارک به موقع سفارش داده شد و به عنوان یکی از اسناد رسمی شرکت کند در ایالت کالیفرنیا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Translations need to be notarized by a notary public of BC.
[ترجمه گوگل]ترجمه ها باید توسط یک سردفتر اسناد رسمی BC تأیید شود
[ترجمه ترگمان]ترجمه باید توسط یک سردفتر اسناد رسمی (پیش از میلاد)ثبت شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Any attachment must be initialled by the Notary Public and the person completing this PIF.
[ترجمه گوگل]هر پیوست باید توسط سردفتر اسناد رسمی و شخصی که این PIF را تکمیل می کند پاراف شود
[ترجمه ترگمان]هر نوع دلبستگی باید توسط سردفتر اسناد رسمی و شخصی که این PIF را به پایان می رساند، صورت بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Note 4 : Witness must be a solicitor, or a notary public.
[ترجمه گوگل]تبصره 4: شاهد باید وکیل یا سردفتر اسناد رسمی باشد
[ترجمه ترگمان]نکته ۴: شاهد باید یک مشاور، یا یک سردفتر اسناد رسمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. After billions of years the Sun finally has an owner -- a woman from Spain's soggy region of Galicia said Friday she had registered the star at a local notary public as being her property.
[ترجمه گوگل]پس از میلیاردها سال بالاخره سان صاحب صاحب شد - زنی از منطقه نمناک گالیسیا در اسپانیا روز جمعه گفت که این ستاره را در یک دفتر اسناد رسمی محلی به عنوان ملک خود ثبت کرده است
[ترجمه ترگمان]پس از میلیاردها سال، خورشید صاحب یک مالک است - - زنی از ناحیه خیس از اسپانیا در گالیسیا، روز جمعه گفت که او این ستاره را در یک سردفتر اسناد رسمی محلی به عنوان دارایی خود ثبت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As Levy observes, This nonrepudiation feature is the electronic equivalent of a notary public seal.
[ترجمه گوگل]همانطور که لوی مشاهده می کند، این ویژگی عدم انکار معادل الکترونیکی مهر دفتر اسناد رسمی است
[ترجمه ترگمان]همانگونه که لوی ناظر است، این ویژگی nonrepudiation معادل الکترونیکی یک آب بند عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She is the town clerk and a certified public accountant and notary public.
[ترجمه گوگل]او منشی شهر و حسابدار رسمی و سردفتر اسناد رسمی است
[ترجمه ترگمان]او کارمند شهر و یک حسابدار رسمی عمومی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A declaration made in a prescribed form before a justice of the peace, notary public, or other person authorized to administer an oath.
[ترجمه گوگل]اعلامیه ای که به شکل مقرر در برابر قاضی صلح، سردفتر اسناد رسمی یا سایر اشخاصی که مجاز به ادای سوگند هستند
[ترجمه ترگمان]اعلامیه ای که در فرم تجویز شده قبل از اجرای عدالت، public، یا شخص دیگری که مجاز به اجرای سوگندی است، صورت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید