notarial

/noʊˈteriːəl//nəʊˈteərɪəl/

وابسته به دفتر اسناد رسمی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: notarially (adv.)
(1) تعریف: of, pertaining to, or characteristic of a notary public.

(2) تعریف: drawn up or executed by a notary public.

جمله های نمونه

1. If there are other mistakes in the notarial certificate, the notary organization shall rectify such mistakes.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود اشتباهات دیگری در گواهی سردفتر، سازمان سردفتر موظف است این اشتباهات را اصلاح کند
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه ات دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، سازمان ثبت اسناد چنین اشتباهاتی را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Article 3 A notarial office shall comply with the law and shall stick to the principle of objectiveness and impartiality when performing notarial acts.
[ترجمه گوگل]ماده 3 دفاتر اسناد رسمی موظف به رعایت قانون و رعایت اصل عینی و بی طرفی در انجام امور اسناد رسمی می باشد
[ترجمه ترگمان]ماده ۳ یک دفتر notarial باید با قانون مطابقت داشته باشد و در هنگام انجام اقدامات notarial به اصل of و بی طرفی پایبند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If there is any other mistake in the notarial certificate, the notarial office shall correct it.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود اشتباه دیگری در گواهی سردفتر، دفتر اسناد رسمی آن را اصلاح می کند
[ترجمه ترگمان]اگر اشتباه دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، دفتر notarial آن را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Which country will your notarial certificate be used in?
[ترجمه گوگل]گواهی محضر شما در کدام کشور مورد استفاده قرار می گیرد؟
[ترجمه ترگمان]گواهی notarial شما در کدام کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Dealing with donative when, must want to pass notarial branch notarization.
[ترجمه گوگل]برخورد با اهدای زمانی، باید بخواهد به تصویب دفتر اسناد رسمی شعبه اسناد رسمی
[ترجمه ترگمان]با donative سر و کار دارم، باید از شاخه notarial بگذرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A notarial certificate shall be made in the written language commonly used nationwide.
[ترجمه گوگل]گواهی محضری باید به زبان نوشتاری که در سراسر کشور استفاده می شود تهیه شود
[ترجمه ترگمان]یک گواهی نامه notarial باید در زبان نوشتاری که معمولا در سراسر کشور استفاده می شود، ساخته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The notarial certificate comes into effect as of the date of issuance.
[ترجمه گوگل]سند رسمی از تاریخ صدور لازم الاجرا است
[ترجمه ترگمان]گواهی نامه notarial از تاریخ صدور به اجرا در می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Article 17 A notarial will is one made by a testator through a notary agency.
[ترجمه گوگل]ماده 17 وصیت اسناد رسمی وصیت نامه ای است که وصی از طریق دفتر اسناد رسمی تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]ماده ۱۷ یک notarial از طریق a از طریق یک سازمان ثبت اسناد تشکیل خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A notarial will is one made by a testator through a notary agency.
[ترجمه گوگل]وصیت نامه اسناد رسمی وصیت نامه ای است که توسط وصی از طریق دفتر اسناد رسمی تنظیم می شود
[ترجمه ترگمان]شخصی بنام testator از طریق یک بنگاه اسناد رسمی به ارث برده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The very large proportion that notarial cost and retaining fee held our dimension authority to throw.
[ترجمه گوگل]نسبت بسیار بزرگی که هزینه های اسناد رسمی و حق ابقاء، اختیارات بعدی ما را به خود اختصاص داد
[ترجمه ترگمان]بخش بسیار بسیار زیادی که هزینه نگهداری و حفظ هزینه قدرت بعدی ما را به سوی پرتاب نگه می داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Do I need to submit another corrected Notarial Certificate of Academic Record?Or I simply send DIMIA an email to explain this mistake?
[ترجمه گوگل]آیا لازم است گواهی محضری تصحیح شده دیگری از سوابق تحصیلی ارائه کنم؟ یا برای توضیح این اشتباه به سادگی یک ایمیل برای DIMIA ارسال کنم؟
[ترجمه ترگمان]آیا لازم است مدرک تصحیح شده دیگری از بایگانی آکادمیک را ارائه کنم؟ یا من به سادگی یک ایمیل برای توضیح این اشتباه بفرستم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Referred notarial deed to serve as evidence namely, on the court, the accused also just can is opposite notarial deed is captious, have a bit omit advocate notarial deed is invalid at every turn.
[ترجمه گوگل]سند ارجاعی به عنوان مدرک یعنی در دادگاه، متهم نیز فقط می تواند در مقابل سند محضری است، یک ذره وکالت اسناد رسمی را حذف کرده در هر نوبت باطل است
[ترجمه ترگمان]اقدام به عمل کردن به عنوان مدرک در دادگاه، متهم نیز تنها می تواند مخالف عمل notarial باشد، با این حال، حذف یک بیت از عمل notarial در هر چرخش، کمی حذف شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. If there is any other error in the notarial certificate, the notarial institution shall correct it.
[ترجمه گوگل]در صورت وجود اشتباه دیگری در گواهی سردفتر، مؤسسه اسناد رسمی نسبت به اصلاح آن اقدام می کند
[ترجمه ترگمان]اگر خطای دیگری در گواهی notarial وجود داشته باشد، موسسه notarial آن را اصلاح خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If the party concerned satisfies the conditions for obtaining a legal aid, the notarial office shall decrease or remit the notarial fees.
[ترجمه گوگل]در صورتی که طرف ذینفع شرایط اخذ معاضدت حقوقی را داشته باشد، دفتر اسناد رسمی هزینه های سردفتری را کاهش می دهد یا استرداد می کند
[ترجمه ترگمان]اگر حزب نگران شرایط دستیابی به یک کمک قانونی باشد، دفتر notarial هزینه های notarial را کاهش یا پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Written translation: construction project, Technical manual, economy and trade, laws and regulations, notarial information, dub document, publish and localization service.
[ترجمه گوگل]ترجمه مکتوب: پروژه ساختمانی، راهنمای فنی، اقتصاد و تجارت، قوانین و مقررات، اطلاعات اسناد رسمی، سند دوبله، انتشار و خدمات بومی سازی
[ترجمه ترگمان]ترجمه کتبی: پروژه ساخت وساز، کتابچه راهنمای فنی، اقتصاد و تجارت، قوانین و مقررات، notarial اطلاعات، سند داب، انتشار و خدمات مکان یابی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] محضری

انگلیسی به انگلیسی

• of a notary public, authorized by a notary public

پیشنهاد کاربران

بپرس