not optimal

پیشنهاد کاربران

کمتر از حد مطلوب، غیر بهینه، نه در بهترین وضعیت ممکن، غیر ایده آل
مثال؛
This solution is not optimal, but it works for now. ( این راه حل ایده آل نیست، ولی فعلاً جواب می ده. )
The system is running in a nonoptimal configuration. ( سیستم در حالتی غیر بهینه اجرا می شه. )
...
[مشاهده متن کامل]

Delaying the treatment could lead to not optimal outcomes. ( به تعویق انداختن درمان ممکنه به نتایج نامطلوب منجر بشه. )