not once

جمله های نمونه

1. You not once gave me one time to turn the head, I always in smiled actually to you.
[ترجمه گوگل]تو نه یک بار به من فرصت دادی تا سرم را برگردانم، من همیشه به تو لبخند می زدم
[ترجمه ترگمان]تو یه بار بهم وقت ندادی که سر رو عوض کنم همیشه به تو لبخند می زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He did not once glance at his listeners and seemed fiercely defensive.
[ترجمه گوگل]او یک بار هم به شنوندگانش نگاه نکرد و به شدت تدافعی به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]راسکلنیکف حتی یک بار به شنوندگان خود نگاه نکرد و به شدت تدافعی به خود گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Not once have the workers of our factory succeeded in inventing new machines, but many times.
[ترجمه گوگل]کارگران کارخانه ما نه یک بار بلکه بارها موفق به اختراع ماشین آلات جدید شده اند
[ترجمه ترگمان]حتی یکبار هم کارگران کارخانه ما موفق به اختراع ماشین های جدید نشدند، اما بارها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Not once did they finish a job properly.
[ترجمه گوگل]یک بار هم کاری را به درستی تمام نکردند
[ترجمه ترگمان]حتی یه بار کار رو درست تموم نکردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Not once did she think of giving up.
[ترجمه Gg trnaslt] حتی یکبار هم فکر نکرده بود که تسلیم بشه؟ ( جمله وقتی باnot obce شروع بشه پرسشیه که did هم قبل از she هستش و پرسشیه
|
[ترجمه گوگل]یک بار هم به فکر تسلیم شدن نبود
[ترجمه ترگمان]حتی یک بار هم فکر نکرده بود که تسلیم بشود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Not once, even in the most remote spots and island hideaways, has Diana forgotten to put on her bikini top.
[ترجمه رضا] حتی یک بار، حتی در دورافتاده ترین نقاط و مخفیگاه های جزیره، دایانا فراموش نکرده است که لباس بیکینی خود را نپوشد
|
[ترجمه گوگل]حتی یک بار، حتی در دورافتاده ترین نقاط و مخفیگاه های جزیره، دایانا فراموش نکرده است که لباس بیکینی خود را بپوشد
[ترجمه ترگمان]حتی یکبار، حتی در دورافتاده ترین نقاط و جزایر remote، دایانا را فراموش کرده است تا در بالای bikini قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. And he owed Duncan a favour, not once but many times over.
[ترجمه گوگل]و او مدیون لطفی به دانکن بود، نه یک بار بلکه چندین بار
[ترجمه ترگمان]و این حق را به Duncan بدهکار بود، نه یک بار، نه یک بار دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He remembered that his father had not once asked whether Tess had money or not.
[ترجمه گوگل]او به یاد آورد که پدرش یک بار نپرسیده بود که آیا تس پول دارد یا نه
[ترجمه ترگمان]به یاد آورد که پدرش یک بار از تس سوال نکرده بود که آیا تس پول دارد یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She didn't look at him, not once, not in all the time it took to complete her task.
[ترجمه گوگل]نه یک بار و نه در تمام مدتی که طول کشید تا تکلیفش را تمام کند به او نگاه نکرد
[ترجمه ترگمان]او حتی یک بار هم به او نگاه نکرد، نه یک بار، نه در تمام مدتی که برای تکمیل کردن کارش طول کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not once in all those years had they seen a real smile on his face.
[ترجمه گوگل]در تمام این سال ها حتی یک بار هم لبخند واقعی بر لبان او ندیده بودند
[ترجمه ترگمان]در تمام این سال ها حتی یک لبخند واقعی روی صورتش دیده نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Not once did Richardson miss the flight.
[ترجمه گوگل]ریچاردسون یک بار هم پرواز را از دست نداد
[ترجمه ترگمان] حتی یه بار \"ریچاردسون\" پرواز رو از دست نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Not once did he try to contact his son.
[ترجمه گوگل]یک بار هم سعی نکرد با پسرش تماس بگیرد
[ترجمه ترگمان]حتی یک بار هم سعی نکرد با پسرش ارتباط برقرار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Not once has the driver apologised to Noreen for the accident that wrecked her life.
[ترجمه گوگل]یک بار هم راننده از نورین به خاطر تصادفی که زندگی او را ویران کرد عذرخواهی نکرده است
[ترجمه ترگمان]نه یک بار راننده به خاطر اتفاقی که زندگی اش را خراب کرده از من معذرت خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Not once had she made any attempt to respond to his initiatives.
[ترجمه گوگل]حتی یک بار هم تلاشی برای پاسخ به ابتکارات او نکرده بود
[ترجمه ترگمان]او حتی یک بار هم تلاشی برای پاسخ به ابتکارات خود نکرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• never, don't even do it one time

پیشنهاد کاربران

یکبار هم نه
Adverb :
هرگز
( برای تاکید بر اینکه چیزی هرگز اتفاق نیفتاده است، به کار می رود. )
Never
Never once

بپرس