1. There was not much of a breeze.
[ترجمه ماندانا] نسیم زیادی هم وجود نداشت|
[ترجمه گوگل]نسیم زیادی نمی وزید[ترجمه ترگمان]هیچ نسیمی نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her new boyfriend's not much of a catch really, is he?
[ترجمه M] دوست پسر جدیدش اون قدرام جذاب نیس ، هست ؟|
[ترجمه گوگل]دوست پسر جدید او واقعاً جذاب نیست، آیا او؟[ترجمه ترگمان]دوست پسرش زیاد خوب نیست، مگه نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You're not much of a TV addict, as I remember.
[ترجمه گوگل]همانطور که من به یاد دارم، شما زیاد معتاد تلویزیون نیستید
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم که تو از یک معتاد تلویزیونی نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر دارم که تو از یک معتاد تلویزیونی نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I'm not much of a tea drinker.
[ترجمه تو چی کار داری] من چای زیاد نمی خورم|
[ترجمه گوگل]من زیاد اهل چای خوردن نیستم[ترجمه ترگمان]من چای الکلی زیاد نمی خورم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He is not much of a cricketer.
[ترجمه گوگل]او زیاد اهل کریکت نیست
[ترجمه ترگمان]کریکت بازی خوبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کریکت بازی خوبی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. I'm not much of a dancer, I'm afraid.
[ترجمه گوگل]من زیاد اهل رقص نیستم، می ترسم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه من اهل رقص نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه من اهل رقص نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. He's not much of a cricketer.
[ترجمه گوگل]او خیلی اهل کریکت نیست
[ترجمه ترگمان]بازیکن کریکت زیادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازیکن کریکت زیادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He's not much of a companion for me.
[ترجمه گوگل]او برای من زیاد همدم نیست
[ترجمه ترگمان]او هم صحبت خوبی برای من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هم صحبت خوبی برای من نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There's not much of a market for black and white televisions nowadays.
[ترجمه گوگل]امروزه بازار چندانی برای تلویزیون های سیاه و سفید وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]امروزه بازار سیاه و سفید زیادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]امروزه بازار سیاه و سفید زیادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. His younger brother is not much of a companion for him.
[ترجمه گوگل]برادر کوچکترش چندان برای او همنشین نیست
[ترجمه ترگمان]برادر کوچک ترش هم زیاد دوستش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برادر کوچک ترش هم زیاد دوستش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. His brother is not much of a companion for him.
[ترجمه گوگل]برادرش چندان برای او همنشین نیست
[ترجمه ترگمان]برادرش هم زیاد دوستش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برادرش هم زیاد دوستش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He's not much of a tennis player.
[ترجمه گوگل]او زیاد اهل تنیس نیست
[ترجمه ترگمان]بازیکن تنیس زیادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بازیکن تنیس زیادی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I'm not much of a drinker.
[ترجمه گوگل]من زیاد اهل الکل نیستم
[ترجمه ترگمان]من که الکلی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من که الکلی نیستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She didn't have many friends and not much of a social life.
[ترجمه گوگل]او دوستان زیادی نداشت و زندگی اجتماعی چندانی نداشت
[ترجمه ترگمان]او دوستان زیادی نداشت و زندگی اجتماعی زیادی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او دوستان زیادی نداشت و زندگی اجتماعی زیادی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید