زحمت انجام کاری را به خود ندادن
جان آنقدر تنبل بود که حتی زحمت عوض کردن لباسش را به خودش نمی داد.
تمایل به انجام کاری نداشتن
به خود زحمت ندادن برای کاری
برای مثال: آلن به خودش زحمت نداد برود و برای خانه نان بخرد! ( یعنی آلن تمایلی به نان خریدن نداشته )
به خود زحمت ندادن برای کاری
برای مثال: آلن به خودش زحمت نداد برود و برای خانه نان بخرد! ( یعنی آلن تمایلی به نان خریدن نداشته )