1. Susskind Eikhl said, and snorted through one nostril.
 [ترجمه گوگل]ساسکیند ایخل گفت و از یک سوراخ بینی خرخر کرد 
[ترجمه ترگمان]Susskind Eikhl گفت: و از درون یک سوراخ بینی اش را بالا کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. Once he ambled into a nostril of sand, that sneezed and sneezed to expel him.
 [ترجمه گوگل]زمانی که به سوراخی از شن رفت، عطسه کرد و عطسه کرد تا او را بیرون کند 
[ترجمه ترگمان]وقتی وارد سوراخ بینی شد، عطسه کرد و عطسه کرد تا او را اخراج کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. She pokes the other end inside her nostril.
 [ترجمه گوگل]سر دیگرش را داخل سوراخ بینی فرو می برد 
[ترجمه ترگمان]و از ته بینی اش بیرون می زند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. Blow your nose by holding one nostril shut and forcing the mucus to shoot out the other.
 [ترجمه گوگل]با بسته نگه داشتن یک سوراخ بینی و وادار کردن مخاط به بیرون زدن از سوراخ دیگر، بینی خود را باد کنید 
[ترجمه ترگمان]بینی خود را با نگه داشتن یک سوراخ بینی بسته و مخاط را وادار به شلیک به طرف دیگر کنید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. The following is a simple nostril breathing exercise.
 [ترجمه گوگل]در زیر یک تمرین تنفسی ساده از سوراخ بینی آورده شده است 
[ترجمه ترگمان]در زیر یک تمرین تنفس مصنوعی ساده وجود دارد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. Right nostril is masculine, heat, competitive and force.
 [ترجمه گوگل]سوراخ راست بینی مردانه، گرما، رقابتی و نیرومند است 
[ترجمه ترگمان]سوراخ بینی راست، نرینه، حرارت، رقابت و نیرو است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. DATA : Not ready reading right nostril. Abort, Retry, Fail?
 [ترجمه گوگل]داده ها: آماده خواندن سوراخ راست بینی نیست لغو، تلاش مجدد، شکست؟ 
[ترجمه ترگمان]دیتا: آماده خواندن یک سوراخ بینی صحیح نیستند دوباره سعی کنید، سعی کنید شکست بخورید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
8. Repeat with left nostril, exhale through the right.
 [ترجمه گوگل]با سوراخ چپ بینی تکرار کنید، از سمت راست بازدم کنید 
[ترجمه ترگمان]با بینی چپ خود تکرار کنید و از سمت راست بیرون بکشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. Combining with the information of nostril, it presented a lip feature extraction method lip feature points.
 [ترجمه گوگل]با ترکیب اطلاعات سوراخ بینی، یک روش استخراج ویژگی لب، نقاط ویژگی لب را ارائه می دهد 
[ترجمه ترگمان]ترکیب با اطلاعات سوراخ بینی، روش استخراج ویژگی لب را نشان می دهد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. Has more yellow on bill than smaller Bewick's Swan, reaching below nostril at an acute angle.
 [ترجمه گوگل]دارای رنگ زرد بیشتری نسبت به قو کوچکتر Bewick است که با زاویه حاد به زیر سوراخ بینی می رسد 
[ترجمه ترگمان]رنگ زرد بیشتری نسبت به سو ان کوچک تر دارد و به سوراخ بینی در زاویه حاد می رسد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Watery nasal discharge and obstruction goes from left to right nostril.
 [ترجمه گوگل]ترشحات آبکی و انسداد بینی از سمت چپ به سمت راست بینی می رود 
[ترجمه ترگمان]تخلیه بینی و انسداد بینی از چپ به سوراخ بینی راست حرکت می کند 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. She crouched over the stuff like a child and drew it into her nostril.
 [ترجمه گوگل]مثل یک بچه روی چیزها خم شد و آن را به سوراخ بینی خود کشید 
[ترجمه ترگمان]او مثل یک بچه خم شد و آن را در بینی اش کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. Susskind Eikhl emitted a snort of laughter through a single nostril.
 [ترجمه گوگل]سوسکیند ایخل از یک سوراخ بینی خرخری از خنده منتشر کرد 
[ترجمه ترگمان]از میان یک سوراخ بینی غرشی به گوش رسید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. She raised a finger to her nose and blew air through the free nostril.
 [ترجمه گوگل]انگشتش را به سمت بینی بلند کرد و هوا را از سوراخ آزاد بینی دمید 
[ترجمه ترگمان]او انگشتش را روی بینی اش برد و هوا را از میان سوراخ بیرون کشید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید