nosepiece

/ˈnoʊzˌpiːs//ˈnəʊzpiːs/

معنی: پوزه بند، رو دماغی، پل عینک
معانی دیگر: بخشی از کلاه خود که بینی را می پوشاند، بینی پوش، رجوع شود به: noseband، پل عینک (اتصال میان دو شیشه ی عینک)، قسمتی از ریز بین که حامل عدسی شیئی است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a protective shield for the nose, as on a helmet.

(2) تعریف: on a pair of glasses, the bridge that fits across the nose.

(3) تعریف: the lower part of a microscope to which the objective lenses are attached.

جمله های نمونه

1. Next nosepiece are corpulent. What drug can you take?
[ترجمه گوگل]دماغه بعدی زبر است چه دارویی می توانید مصرف کنید؟
[ترجمه ترگمان]nosepiece بعدی فربه هستند کدوم دارو رو میتونی بگیری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Position the respirator under you chin with the nosepiece up.
[ترجمه گوگل]ماسک تنفسی را در زیر چانه خود قرار دهید و قطعه بینی را به سمت بالا قرار دهید
[ترجمه ترگمان]دستگاه تنفس مصنوعی رو زیر نظر داشته باش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The location intraoperation is very important and middle nosepiece is good indication.
[ترجمه گوگل]محل حین عمل بسیار مهم است و قسمت میانی بینی نشانه خوبی است
[ترجمه ترگمان]مکان intraoperation بسیار مهم است و nosepiece میانی نشانه خوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. How is nosepiece hypertrophy treated?
[ترجمه گوگل]هایپرتروفی بینی چگونه درمان می شود؟
[ترجمه ترگمان]How چگونه درمان می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If during either step, air leaks around the nose, readjust the nosepiece as described in step
[ترجمه گوگل]اگر در طی هر یک از مراحل، هوا از اطراف بینی نشت کرد، قطعه دماغه را همانطور که در مرحله توضیح داده شد دوباره تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]اگر در طول هر قدم، هوا در اطراف بینی تراوش می کند، nosepiece را همانطور که در مرحله توضیح داده می شود، اصلاح می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If any air flows around the nose, re-adjust the nosepiece as described in step
[ترجمه گوگل]اگر هوا در اطراف بینی جریان دارد، قطعه دماغه را همانطور که در مرحله توضیح داده شد، دوباره تنظیم کنید
[ترجمه ترگمان]اگر هر گونه جریان هوا در اطراف بینی جریان داشته باشد، the را طوری تنظیم کنید که در مرحله شرح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Conlusion: Tumour on the nasal cavity, bone destroy on the nosepiece and he border upon frame, N – NHLshould be hinted.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: تومور روی حفره بینی، استخوان از بین می‌رود و مرز روی قاب، N – NHL باید اشاره شود
[ترجمه ترگمان]Conlusion: Tumour در حفره بینی، تخریب استخوان بر روی nosepiece و مرز در قاب (N - NHLshould)اشاره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion The intilted fixup operation is an effective treatment of solving the mid - nosepiece float after ESS.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری عمل فیکس‌آپ شیبدار، درمان مؤثری برای حل کردن شناور میانی قطعه بینی پس از ESS است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری عملیات fixup an یک روش موثر برای حل مساله میانی شناور بعد از ESS است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Give out a few branch by alar palate ganglion, distributing the mucous membrane in lachrymal, palate and nosepiece, control the exudation of the common sense of mucous membrane and gland body.
[ترجمه گوگل]چند شاخه توسط گانگلیون کام آلار، پخش غشای مخاطی در اشکی، کام و بینی، کنترل ترشح حس مشترک غشای مخاطی و بدن غدد
[ترجمه ترگمان]شاخه کوچکی از غده عصبی alar را بیرون بیاورید و غشا مخاطی را در lachrymal، palate و nosepiece توزیع کنید و کنترل حس مشترک غشا مخاطی و بدن غده دار را کنترل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Result: N-NHL display of CT: Tumour on the nasal cavity, bone destroy on the nosepiece, and the same display on the border upon frame.
[ترجمه گوگل]نتیجه: نمایش N-NHL CT: تومور روی حفره بینی، تخریب استخوان در قسمت بینی، و نمایش مشابه در مرز روی قاب
[ترجمه ترگمان]نتیجه: ان اچ آل ای از CT: Tumour در حفره بینی، تخریب استخوان بر روی nosepiece، و همین نمایش در مرز بر روی کادر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پوزه بند (اسم)
barnacle, muzzle, nosepiece

رو دماغی (اسم)
nosepiece, noseband

پل عینک (اسم)
nosepiece

انگلیسی به انگلیسی

• part of eyeglasses that rest on the nose; part of a helmet that protects the nose; device on a microscope which holds the lenses; nozzle on a pipe

پیشنهاد کاربران

بپرس