norwegian

/ˌnɔˈrwiːdʒən//nɔːˈwiːdʒən/

معنی: نروژی، نروژی
معانی دیگر: اهل کشور نروژ

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of or pertaining to Norway or its people, culture, language, or the like.
اسم ( noun )
(1) تعریف: a native or citizen of Norway, or a descendant thereof.

(2) تعریف: any of the languages or dialects of Norway.

جمله های نمونه

1. Norwegian whalers said yesterday they had harpooned a female minke whale.
[ترجمه گوگل]نهنگ‌داران نروژی روز گذشته گفتند که یک نهنگ ماده را به زوبین برده‌اند
[ترجمه ترگمان]کشتی های وال گیر نروژی گفتند که دیروز یک وال سر زا را به زوبین زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She married Norwegian immigrant Niels Larsen who later anglicized his name.
[ترجمه گوگل]او با مهاجر نروژی نیلز لارسن ازدواج کرد که بعداً نام او را انگلیسی کرد
[ترجمه ترگمان]او با مهاجرت نروژی به نام نیلز Larsen ازدواج کرد که بعدها نامش را فاش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. 654 passengers were transferred at sea to a Norwegian cruise ship.
[ترجمه گوگل]654 مسافر در دریا به یک کشتی کروز نروژی منتقل شدند
[ترجمه ترگمان]۶۵۴ مسافر در دریا به یک کشتی مسافرتی نروژی انتقال داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Norwegian and Danish are basically the same.
[ترجمه گوگل]نروژی و دانمارکی اساساً یکسان هستند
[ترجمه ترگمان]basically نروژی و دانمارکی یکی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Michael Meyer translated the play from the original Norwegian.
[ترجمه گوگل]مایکل مایر این نمایشنامه را از اصل نروژی ترجمه کرده است
[ترجمه ترگمان]مایکل میر بازی را از نروژی اصلی ترجمه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The Norwegian cut can provide more dependable advance per round than the plough cut.
[ترجمه گوگل]برش نروژی می تواند پیشروی قابل اعتمادتری را در هر دور نسبت به برش گاوآهن ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]میان بر نروژی می تواند یک پیشرفت قابل اطمینان تری نسبت به گاو آهن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The stronger Norwegian krone vis-a-vis the dollar is also expected to push up prices in dollar terms.
[ترجمه گوگل]همچنین انتظار می‌رود که کرون نروژ قوی‌تر در برابر دلار، قیمت‌ها را بر حسب دلار افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که کرون قوی تر نروژ در مقابل دلار، قیمت ها را به قیمت دلار افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Norwegian Elkhound is a square and athletic member of the northern dog family.
[ترجمه گوگل]الخوند نروژی عضوی چهارگوش و ورزشکار از خانواده سگ های شمالی است
[ترجمه ترگمان]The نروژی یکی از اعضای ورزشی خانواده سگ شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have long argued that the Norwegian krone is a better safe haven play than the Swiss franc.
[ترجمه گوگل]ما مدت‌هاست که بحث کرده‌ایم که کرون نروژ نسبت به فرانک سوئیس پناهگاه امن‌تری است
[ترجمه ترگمان]ما مدت مدیدی است که استدلال کرده ایم که کرون نروژ یک مکان امن بهتر از فرانک سوئیس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They met in Monaco in 200 when Norwegian Carew played for Lyon.
[ترجمه گوگل]آنها در موناکو در سال 200 ملاقات کردند، زمانی که نروژی کارو برای لیون بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها در سال ۲۰۰ در موناکو با هم دیدار کردند و Carew نروژی برای لیون بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She wasn't Norwegian either, but French, and a midwife to boot.
[ترجمه گوگل]او نروژی هم نبود، بلکه فرانسوی بود و یک ماما بود
[ترجمه ترگمان]او نه نروژی، بلکه فرانسوی و یک قابله بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Fishing for grayling in Norwegian lakes has caused a similar pattern in these fish.
[ترجمه گوگل]صید خاکستری شدن در دریاچه های نروژ باعث ایجاد الگویی مشابه در این ماهی ها شده است
[ترجمه ترگمان]ماهیگیری در دریاچه های نروژی نیز باعث ایجاد الگوی مشابهی در این ماهی ها شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Last November, a Norwegian university, Trondheim, became the first to vote on boycotting Israeli universities, though the motion was rejected.
[ترجمه گوگل]نوامبر گذشته، یک دانشگاه نروژی، تروندهایم، اولین دانشگاهی بود که به تحریم دانشگاه‌های اسرائیل رای داد، اما این پیشنهاد رد شد
[ترجمه ترگمان]نوامبر گذشته، یک دانشگاه نروژ، Trondheim اولین کسی شد که به تحریم دانشگاه های اسرائیل رای داد، هر چند که این پیشنهاد رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Uhm, you know, we have a Norwegian pomegranate sparkler, which you will really, really love, okay.
[ترجمه گوگل]اوهوم، می دانید، ما یک جرقه انار نروژی داریم که واقعاً دوستش خواهید داشت، باشه
[ترجمه ترگمان]Uhm، می دانید، ما یک sparkler انار نروژی داریم که واقعا، واقعا دوست دارید، بسیار خوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نروژی (اسم)
norwegian

نروژی (صفت)
norwegian

انگلیسی به انگلیسی

• language spoken in norway
from norway; of or relating to norway
native or resident of norway

پیشنهاد کاربران

بپرس