northwestern

/ˌnɔːrˈθwestərn//nɔːθˈwestən/

معنی: شمال غربی
معانی دیگر: از شمال غرب، به سوی شمال غرب، به شمال غرب، در شمال غرب، شمال غربی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: located in, coming from, or characteristic of the northwest.

جمله های نمونه

1. a northwestern wind
باد شمال غربی

2. His father ran a farm in Northwestern United States.
[ترجمه گوگل]پدرش مزرعه ای در شمال غربی ایالات متحده داشت
[ترجمه ترگمان]پدرش مزرعه ای در شمال غربی آمریکا را اداره کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It rained in northwestern California during the night and rain was moving into the northern interior early Tuesday.
[ترجمه گوگل]در طول شب در شمال غربی کالیفرنیا باران بارید و باران در اوایل روز سه‌شنبه در حال حرکت به سمت بخش داخلی شمالی بود
[ترجمه ترگمان]در اوایل شب سه شنبه در شمال غربی کالیفرنیا باران می بارید و باران به سمت شمال غربی حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And in the Karoo desert, in the northwestern Cape, a group of whites is trying to build its own homeland.
[ترجمه گوگل]و در صحرای کارو، در شمال غربی کیپ، گروهی از سفیدپوستان در تلاشند تا سرزمین خود را بسازند
[ترجمه ترگمان]و در صحرای Karoo، در شمال غربی کیپ، گروهی از سفیدها تلاش می کنند تا سرزمین خود را بسازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In 197 Debbie Mack, a student at Northwestern University, noticed something strange about the sorority sisters she lived with.
[ترجمه گوگل]در سال 197، دبی مک، دانشجوی دانشگاه نورث وسترن، متوجه چیز عجیبی در مورد خواهران همسرش شد که با آنها زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان]در پرواز ۱۹۷ مک، یکی از دانشجویان دانشگاه غربی، در مورد خواهرهای انجمن خواهری که با آن ها زندگی می کرد توجه عجیبی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The program has been credited with helping many northwestern Minnesota farmers during the current farm crisis.
[ترجمه گوگل]این برنامه به بسیاری از کشاورزان شمال غربی مینه سوتا در طول بحران مزرعه فعلی کمک کرده است
[ترجمه ترگمان]این برنامه با کمک به بسیاری از کشاورزان شمال غربی مینه سوتا در طول بحران جاری کشاورزی شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Jesse Ventura will visit northwestern Minnesota next week as part of a two-day, 12-city bus tour.
[ترجمه گوگل]جسی ونتورا هفته آینده به عنوان بخشی از یک تور اتوبوس دو روزه 12 شهری از شمال غربی مینه سوتا بازدید خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]جسی ونتورا هفته آینده به عنوان بخشی از یک تور دو روزه اتوبوس شهر از شمال غربی آفریقا بازدید خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. About 000 alumni will pay Northwestern $ 565 each for a package of air-fare and game tickets.
[ترجمه گوگل]حدود 000 فارغ التحصیل هر کدام 565 دلار برای یک بسته بلیط هواپیما و بازی به Northwestern پرداخت می کنند
[ترجمه ترگمان]حدود ۱۰۰۰۰ نفر از فارغ التحصیلان به ازای بسته ای از بلیط هواپیما و بلیط های بازی، برابر با ۵۶۵ میلیون دلار می پردازند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This black macaque is found only in northwestern parts of Indonesia mostly on the island of Sulawesi — also known as Celebes .
[ترجمه گوگل]این ماکاک سیاه تنها در بخش های شمال غربی اندونزی و بیشتر در جزیره سولاوسی یافت می شود - همچنین به عنوان Celebes شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]این macaque سیاه تن ها در قسمت های غربی اندونزی و اغلب در جزیره سولاوسی واقع شده است که به نام Celebes نیز شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Nina Kraus is a neurobiologist at Northwestern University in Illinois.
[ترجمه گوگل]نینا کراوس یک عصب‌بیولوژیست در دانشگاه نورث وسترن در ایلینوی است
[ترجمه ترگمان]نینا Kraus یک neurobiologist در دانشگاه Northwestern در ایلینویز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Intersexual goats of Saanen breed of Xinong at Northwestern Agricultural University were studied in anatomy, histology, cytogenetics and genetics.
[ترجمه گوگل]بزهای بین‌جنسی نژاد Saanen از Xinong در دانشگاه کشاورزی Northwestern در آناتومی، بافت‌شناسی، سیتوژنتیک و ژنتیک مورد مطالعه قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]بز Intersexual از نژاد Saanen در دانشگاه کشاورزی Northwestern در کالبدشناسی، histology، cytogenetics و ژنتیک مطالعه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A plain in Greece in the northwestern Peloponnese ; site of the original Olympic Games.
[ترجمه گوگل]دشتی در یونان در شمال غربی پلوپونز سایت اصلی بازی های المپیک
[ترجمه ترگمان]دشتی در یونان در شمال غربی Peloponnese؛ محل بازی های المپیک اصلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Female workers at recreational facilities in northwestern Tanzania who were 16 to 35 years of age were interviewed and underwent serologic testing for HIV and HSV-
[ترجمه گوگل]کارگران زن در مراکز تفریحی در شمال غربی تانزانیا که 16 تا 35 سال سن داشتند مصاحبه شدند و تحت آزمایش سرولوژیک برای HIV و HSV- قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]کارگران زن در تاسیسات تفریحی در شمال غربی تانزانیا که ۱۶ تا ۳۵ سال سن داشتند مورد مصاحبه قرار گرفتند و مورد آزمایش serologic برای بیماری ایدز و اچ آی وی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Northwestern horse trade was directed by the diplomacy strategy, displaying particular features in different stage.
[ترجمه گوگل]تجارت اسب شمال غربی با استراتژی دیپلماسی هدایت می شد و ویژگی های خاصی را در مراحل مختلف نشان می داد
[ترجمه ترگمان]تجارت اسب شمال غربی توسط راهبرد دیپلماسی هدایت شد و ویژگی های خاصی را در مراحل مختلف به نمایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Samuel I. Stupp of Northwestern is pioneering this approach using synthetic molecules that combine into fibers to which bone cells have a strong tendency to adhere.
[ترجمه گوگل]ساموئل I Stupp از نورث وسترن با استفاده از مولکول های مصنوعی که به الیافی ترکیب می شوند که سلول های استخوانی تمایل زیادی به چسبیدن به آنها دارند، در این رویکرد پیشگام است
[ترجمه ترگمان]ساموئل گریفیث Stupp شمال غربی این رویکرد را با استفاده از مولکول های ترکیبی که به فیبرها با هم ترکیب می شوند، نشان می دهد که در آن سلول های استخوانی تمایل شدیدی به پیروی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمال غربی (صفت)
northwest, northwestern

انگلیسی به انگلیسی

• relating to the northwest; situated in the northwest; coming from or proceeding toward the northwest
north-western means in or from the north-west of a region or country.

پیشنهاد کاربران

بپرس