northerner

/ˈnɔːrðərnər//ˈnɔːðənə/

معنی: ساکن شمال، اهل شمال
معانی دیگر: (آدم) شمالی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: (often cap.) a native or inhabitant of a northern area or region.

جمله های نمونه

1. The southerners prefer rice and the northerners prefer food made from flour.
[ترجمه گوگل]جنوبی ها برنج را ترجیح می دهند و شمالی ها غذاهایی که از آرد تهیه می شوند
[ترجمه ترگمان]جنوبی ها برنج را ترجیح می دهند و شمالی ها غذاهای تهیه شده از آرد را ترجیح می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That Northerners should feel superior on the racial issue was understandable.
[ترجمه گوگل]اینکه شمالی ها باید در موضوع نژادی احساس برتری کنند قابل درک بود
[ترجمه ترگمان]اینکه Northerners باید احساس برتری نسبت به مساله نژادی داشته باشد قابل درک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I like the openness and directness of northerners.
[ترجمه گوگل]من صراحت و صراحت شمالی ها را دوست دارم
[ترجمه ترگمان]از صراحت و صراحت جنوبی ها خوشم می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The report dispels the myth that Northerners have a fattier diet than people in the south.
[ترجمه گوگل]این گزارش این افسانه را که مردم شمالی نسبت به مردم جنوب رژیم غذایی چرب تری دارند، رد می کند
[ترجمه ترگمان]در این گزارش این افسانه وجود دارد که Northerners رژیم غذایی fattier نسبت به مردم جنوب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Three Northerners were killed, three Southerners captured.
[ترجمه گوگل]سه شمالی کشته شدند، سه جنوبی اسیر شدند
[ترجمه ترگمان]، سه تا از شمالی ها کشته شدن سه نفر از جنوبی ها دستگیر شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The other two were both northerners.
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر هر دو شمالی بودند
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر شمالی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Northerners stick to brands, but hunt for bargains.
[ترجمه گوگل]شمالی ها به برندها پایبند هستند، اما به دنبال معامله هستند
[ترجمه ترگمان]Northerners به مارک های تجاری پایبند هستند، اما به دنبال خرید و فروش کالاهای ارزان قیمت هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The alacrity with which northerners enlisted for military service whenever warfare flared up on the Border speaks for itself.
[ترجمه گوگل]شهوتی که مردم شمالی با آن هر زمان که جنگ در مرز شعله ور می شد برای خدمت سربازی نام نویسی می کردند، خود گویای آن است
[ترجمه ترگمان]The که شمالی برای خدمت سربازی به خدمت گرفته بودند هر زمان که جنگ بر سر مرز شعله ور می شد برای خودش حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They're mostly Northerners, and they don't want to muck about.
[ترجمه گوگل]آنها اکثراً شمالی هستند و نمی خواهند در مورد آنها مسخره کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها بیشتر از شمالی ها حرف می زنند، و دلشان نمی خواهد کثیف کاری بکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. To the northerner, the apparently clockwise movement of the Sun and the stars results from an anticlockwise rotation of the earth.
[ترجمه گوگل]در شمال، حرکت ظاهراً در جهت عقربه‌های ساعت خورشید و ستارگان ناشی از چرخش خلاف جهت عقربه‌های ساعت زمین است
[ترجمه ترگمان]برای شمالی، حرکت در جهت عقربه های ساعت خورشید و ستاره ها از خلاف جهت عقربه های ساعت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some are transplanted northerners who just got tired of waiting an extra two months each year for spring.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها شمالی های پیوندی هستند که از انتظار دو ماه اضافی در سال برای بهار خسته شده اند
[ترجمه ترگمان]برخی از اهالی شمال غربی هستند که از انتظار کشیدن دو ماه اضافی در هر سال برای بهار خسته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He might pass as a northerner in Westminster, but he would be a southerner in Leeds.
[ترجمه گوگل]او ممکن است به عنوان یک شمالی در وست مینستر عبور کند، اما او یک جنوبی در لیدز خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او ممکن است به عنوان شمالی در وست مینیستر رد شود، اما او جنوبی در (لیدز)خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can't mistake him: he's a northerner and he always shouts. "
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید او را اشتباه بگیرید: او شمالی است و همیشه فریاد می زند "
[ترجمه ترگمان]شما نمی توانید او را اشتباه بگیرید: او شمالی است و همیشه فریاد می زند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Are you most abhor of northerner?
[ترجمه گوگل]آیا شما بیشتر از مردم شمالی متنفر هستید؟
[ترجمه ترگمان]شما از شمال متنفرید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Northerner answers: "North is cold rise, piddle should take a club, scatter freeze, follow along with aspic knock, otherwise person and wall want aspic to be in one place. "
[ترجمه گوگل]شمالی پاسخ می دهد: "شمال خیز سرد است، پیدل باید چماق بگیرد، یخ بزند، با ضربه آسپیک همراه شود، در غیر این صورت فرد و دیوار می خواهند آسپیک در یک جا باشد "
[ترجمه ترگمان]Northerner پاسخ می دهد: \" کره شمالی در حال افزایش است، piddle باید یک باشگاه را انتخاب کند، یخ بزند، به همراه aspic knock کند، در غیر این صورت فرد و دیوار می خواهند aspic در یک مکان باشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ساکن شمال (اسم)
northerner

اهل شمال (اسم)
northerner

انگلیسی به انگلیسی

• native or resident of the north
a northerner is a person who was born in or who lives in the north of a country.

پیشنهاد کاربران

بپرس