1. The Northern Hemisphere is the part of the world north of the equator, and the Southern Hemisphere is south of the equator.
[ترجمه گوگل]نیمکره شمالی بخشی از جهان در شمال استوا است و نیمکره جنوبی در جنوب استوا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]نیم کره شمالی بخشی از شمال خط استوا و نیم کره جنوبی در جنوب خط استوا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The mammals of the northern hemisphere have a quite different way of going about things.
[ترجمه گوگل]پستانداران نیمکره شمالی روشی کاملاً متفاوت برای انجام امور دارند
[ترجمه ترگمان]پستانداران نیم کره شمالی روش کاملا متفاوتی برای رفتن به چیزهای دیگر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Atmospheric carbon dioxide in the northern hemisphere is increasing measurably.
[ترجمه گوگل]دی اکسید کربن اتمسفر در نیمکره شمالی به طور قابل اندازه گیری در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]دی اکسید کربن اتمسفر در نیم کره شمالی به طور محسوسی در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It ranges throughout the Northern Hemisphere in both fresh and saltwater habitats, including the Caspian Sea.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر نیمکره شمالی هم در زیستگاه های شیرین و هم آب شور، از جمله دریای خزر قرار دارد
[ترجمه ترگمان]این منطقه در سراسر نیم کره شمالی در زیستگاه تازه و هم آب شور از جمله دریای خزر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Winds in the northern hemisphere circulate anti-clockwise around low pressure.
[ترجمه گوگل]بادها در نیمکره شمالی در خلاف جهت عقربه های ساعت در اطراف فشار کم می چرخند
[ترجمه ترگمان]بادها در نیم کره شمالی در جهت عقربه های ساعت در جهت عقربه های ساعت گردش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Levels in the northern hemisphere were 9 percent below normal in December 1992 and 11-12 percent below normal in April.
[ترجمه گوگل]سطوح در نیمکره شمالی در دسامبر 1992 9 درصد زیر نرمال و در آوریل 11-12 درصد زیر نرمال بود
[ترجمه ترگمان]سطوح در نیم کره شمالی ۹ درصد پایین تر از نرمال در دسامبر ۱۹۹۲ و ۱۱ - ۱۲ درصد کم تر از نرمال در ماه آوریل بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Voice over Not only birds from the chilly Northern hemisphere live at Slimbridge.
[ترجمه گوگل]صدای بلند نه تنها پرندگانی از نیمکره شمالی سرد در اسلیبریج زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]تن ها پرندگان از نیم کره شمالی سرد در Slimbridge زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In various places in the Northern Hemisphere, for example, marine stickleback fish were scattered among landlocked lakes as the last Ice Age ended.
[ترجمه گوگل]برای مثال، در نقاط مختلف نیمکره شمالی، با پایان آخرین عصر یخبندان، ماهیهای چسبنده دریایی در میان دریاچههای محصور در خشکی پراکنده شدند
[ترجمه ترگمان]برای مثال در مناطق مختلف نیم کره شمالی، ماهی های stickleback دریایی در میان دریاچه های محصور در خشکی به عنوان آخرین عصر یخ بندان پراکنده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The wintertime Northern Hemisphere atmospheric response to SST in EEP is the zonal mode structure which is different from PNA.
[ترجمه گوگل]پاسخ جوی نیمکره شمالی زمستانی به SST در EEP ساختار حالت ناحیه ای است که با PNA متفاوت است
[ترجمه ترگمان]واکنش جوی نیم کره شمالی به SST در eep یک ساختار حالت منطقه ای است که با PNA متفاوت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. As seen from the northern hemisphere, Orion precedes Sirius the Dog Star into the sky.
[ترجمه گوگل]همانطور که از نیمکره شمالی دیده می شود، شکارچی پیش از سیریوس ستاره سگ در آسمان قرار دارد
[ترجمه ترگمان]همان طور که از نیم کره شمالی دیده می شود، اوریون از سیریوس استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They are laid as eggs in river tributaries all over the northern hemisphere.
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان تخم در شاخه های رودخانه در سراسر نیمکره شمالی گذاشته می شوند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان تخم مرغ در شاخه های رودخانه در سرتاسر نیم کره شمالی به خاک سپرده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. All of the eruptions except Krakatoa happened in the northern hemisphere, and together they show a clear pattern of behaviour.
[ترجمه گوگل]همه فوران ها به جز کراکاتوآ در نیمکره شمالی رخ داده اند و با هم الگوی رفتاری واضحی را نشان می دهند
[ترجمه ترگمان]همه of به جز Krakatoa در نیم کره شمالی اتفاق می افتند و با هم الگوی واضحی از رفتار را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Brown and McCormick's skuas and Wilson's petrels fly as far as temperate latitudes of the northern hemisphere.
[ترجمه گوگل]اسکواهای براون و مک کورمیک و پترل های ویلسون تا عرض های جغرافیایی معتدل نیمکره شمالی پرواز می کنند
[ترجمه ترگمان]skuas و McCormick ویلسون و petrels ویلسون تا دورترین مناطق نیم کره شمالی پرواز می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Mile after mile, country after country, the sun ripens grass stems and seeds across the northern hemisphere.
[ترجمه گوگل]مایل به مایل، کشور به کشور، خورشید ساقه ها و دانه های علف را در سراسر نیمکره شمالی می کند
[ترجمه ترگمان]مایل پس از یک مایل، کشور بعد از کشور، خورشید ripens ساقه و دانه ها در نیم کره شمالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. This pattern is repeated in the route of the sun's progress in the northern hemisphere today.
[ترجمه گوگل]این الگو امروزه در مسیر پیشروی خورشید در نیمکره شمالی تکرار می شود
[ترجمه ترگمان]این الگو در مسیر پیشرفت خورشید در نیم کره شمالی امروز تکرار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید