1. a northeastern wind
بادی که از شمال شرق می وزد
2. the mongols depopulated northeastern iran
مغولان شمال غربی ایران را از جمعیت تهی کردند.
3. The northeastern, central, southeastern and southwestern regions of the city showed readings below 250.
[ترجمه گوگل]مناطق شمال شرقی، مرکزی، جنوب شرقی و جنوب غربی شهر خوانش زیر 250 را نشان دادند
[ترجمه ترگمان]مناطق شمال شرقی، مرکزی، جنوب شرقی و جنوب غربی شهر readings را در زیر ۲۵۰ سال نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. the northeastern states of the U. S.
5. The Northeastern markets, though, are more susceptible to severe winter weather.
[ترجمه گوگل]با این حال، بازارهای شمال شرقی بیشتر مستعد آب و هوای شدید زمستانی هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال، بازارهای شمال شرقی در معرض هوای سرد زمستانی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The talks were held in the northeastern state of Nuevo Leon, on the border with the US.
[ترجمه گوگل]این مذاکرات در ایالت نووو لئون در شمال شرقی این کشور در مرز با ایالات متحده برگزار شد
[ترجمه ترگمان]مذاکرات در ایالت شمال شرقی of لئون در مرز با ایالات متحده برگزار شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And meteorologists in Guwahati, the capital of the northeastern state of Assam, warned that more heavy rain was forecast.
[ترجمه گوگل]و هواشناسان در گواهاتی، مرکز ایالت شمال شرقی آسام، هشدار دادند که باران شدید بیشتری پیش بینی می شود
[ترجمه ترگمان]و هواشناسان در Guwahati، مرکز ایالت شمال شرقی آسام، هشدار دادند که بارش باران شدیدتر پیش بینی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Daley Ranch is in the rugged hills of northeastern Escondido.
[ترجمه گوگل]دیلی رنچ در تپه های ناهموار شمال شرقی اسکوندیدو قرار دارد
[ترجمه ترگمان]Daley رنچ در تپه های ناهموار شمال شرقی Escondido قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Already over the potato fields of northeastern Maine the harvest moon is rising.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر بر فراز مزارع سیب زمینی شمال شرقی مین، ماه برداشت در حال طلوع است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر در مزارع سیب زمینی شمال شرقی مین، ماه برداشت در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. They are among hundreds of northeastern North Dakota farmers with crops damaged by the worst rain and rural flooding in living memory.
[ترجمه گوگل]آنها در میان صدها کشاورز شمال شرقی داکوتای شمالی هستند که محصولاتشان در اثر بدترین باران و سیل روستایی آسیب دیده است
[ترجمه ترگمان]آن ها در میان صدها کشاورز شمال شرقی داکوتای شمالی با محصولاتی آسیب دیده از بدترین باران و سیل روستایی در حافظه زنده، قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They farmed in northeastern North Dakota.
[ترجمه گوگل]آنها در شمال شرقی داکوتای شمالی کشاورزی می کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها در شمال شرقی داکوتای شمالی پرورش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Northeastern Brazil's climate is largely driven by the Intertropical Convergence Zone—an equatorial region where northern and southern hemisphere easterly trade winds converge.
[ترجمه گوگل]آب و هوای شمال شرقی برزیل عمدتاً تحت تأثیر منطقه همگرایی بین گرمسیری است - یک منطقه استوایی که در آن بادهای تجاری شرقی نیمکره شمالی و جنوبی همگرا می شوند
[ترجمه ترگمان]شمال شرقی برزیل تا حد زیادی توسط منطقه هم گرایی Intertropical - یک منطقه استوایی که در آن نیم کره جنوبی و جنوبی شرقی با باده ای تجارتی به هم نزدیک می شوند، هدایت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Gazetteer Western Atlantic: northeastern Florida, USA and northern Gulf of Mexico to Bay of Campeche .
[ترجمه گوگل]Gazetteer Western Atlantic: شمال شرقی فلوریدا، ایالات متحده آمریکا و شمال خلیج مکزیک تا خلیج Campeche
[ترجمه ترگمان]gazetteer غربی: شمال شرقی فلوریدا، آمریکا و شمال خلیج مکزیک تا خلیج of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The northeastern part of the fault zone in Longmen Mountains is a compress-torsional overthrust zone developed from the transition zone between the geosyncline and the massif.
[ترجمه گوگل]بخش شمال شرقی ناحیه گسلی در کوههای لانگمن، یک ناحیه فشاری-پیچشی برآمده است که از ناحیه گذار بین ژئوسنکلین و توده توسعه یافته است
[ترجمه ترگمان]بخش شمال شرقی منطقه خطا در کوهستان Longmen، ناحیه overthrust - پیچشی است که از ناحیه گذار بین the و the ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Maginot Line, Elaborate defensive Barrier in northeastern France Built in the 1930s. Named after its principal creator, Andre Maginot.
[ترجمه گوگل]خط ماژینو، سد دفاعی پیچیده در شمال شرقی فرانسه که در دهه 1930 ساخته شد به نام خالق اصلی آن، آندره ماژینو نامگذاری شده است
[ترجمه ترگمان]خط Maginot، مانع دفاعی Elaborate در شمال شرقی فرانسه است که در دهه ۱۹۳۰ ساخته شده است به نام خالق اصلی اش، آندره Maginot نام گذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید