north sea

/ˈnɔːrθˈsiː//nɔːθsiː/

دریای شمال (بخشی از اقیانوس اطلس که میان شمال انگلیس و اروپای شمالی قرار دارد)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an extension of the Atlantic Ocean between the United Kingdom and the Low Countries and Denmark.

جمله های نمونه

1. The River Tees empties into the North Sea.
[ترجمه گوگل]رودخانه تس به دریای شمال می ریزد
[ترجمه ترگمان]رودخانه Tees به دریای شمال می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Toxic chemicals continue to be dumped in the North Sea.
[ترجمه گوگل]مواد شیمیایی سمی همچنان در دریای شمال ریخته می شود
[ترجمه ترگمان]مواد شیمیایی سمی همچنان در دریای شمال رها می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Good fish abound in the North Sea.
[ترجمه گوگل]ماهی خوب در دریای شمال فراوان است
[ترجمه ترگمان]ماهی خوب در دریای شمال فراوان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With the expanded production of North Sea oil and gas, the UK has become a net exporter of fuel .
[ترجمه گوگل]با افزایش تولید نفت و گاز دریای شمال، بریتانیا به یک صادرکننده خالص سوخت تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]با گسترش گسترده نفت و گاز دریای شمال، بریتانیا تبدیل به یک صادرکننده بزرگ سوخت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The company is drilling for oil in the North Sea.
[ترجمه گوگل]این شرکت در حال حفاری نفت در دریای شمال است
[ترجمه ترگمان]این شرکت حفاری نفت در دریای شمال را آغاز کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Britain's possession of North Sea oil has proved a bonus for British technology.
[ترجمه گوگل]در اختیار داشتن نفت دریای شمال توسط بریتانیا به عنوان یک امتیاز برای فناوری بریتانیا به اثبات رسیده است
[ترجمه ترگمان]مالکیت بریتانیا از نفت دریای شمال یک پاداش برای فن آوری بریتانیا را ثابت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her husband works on a rig in the North Sea for weeks at a time.
[ترجمه گوگل]شوهرش هفته ها در یک دکل در دریای شمال کار می کند
[ترجمه ترگمان]شوهرش چند هفته است که روی یک سکوی نفتی در دریای شمال کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was a diver on a North Sea oil rig.
[ترجمه گوگل]او غواص یک سکوی نفتی دریای شمال بود
[ترجمه ترگمان]او یک غواص در سکوی نفتی دریای شمال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Baltic Sea is a continuation of the North Sea.
[ترجمه گوگل]دریای بالتیک ادامه دریای شمال است
[ترجمه ترگمان]دریای بالتیک ادامه دریای شمال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The River Rhine runs into the North Sea.
[ترجمه گوگل]رودخانه راین به دریای شمال می ریزد
[ترجمه ترگمان]رودخانه راین به سوی دریای شمال می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Rhine empties into the North Sea.
[ترجمه گوگل]رود راین به دریای شمال می ریزد
[ترجمه ترگمان]راین به دریای شمال می ریزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. High tides in the North Sea were funnelled down into the English Channel by a storm.
[ترجمه گوگل]جزر و مد دریای شمال توسط طوفانی به کانال مانش کشیده شد
[ترجمه ترگمان]جزر و مده ای بالا در دریای شمال با یک طوفان به کانال انگلیس سرازیر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. North Sea oil and gas are enjoying a record expansion thanks to our policies of deregulation and low taxation.
[ترجمه گوگل]نفت و گاز دریای شمال به لطف سیاست های مقررات زدایی و مالیات کم ما از رشد بی سابقه ای برخوردار است
[ترجمه ترگمان]نفت و گاز دریای شمال به لطف سیاست های مقررات زدایی و مالیات پایین از یک گسترش بی سابقه برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Radio Caroline used to broadcast from a boat in the North Sea.
[ترجمه گوگل]رادیو کارولین از یک قایق در دریای شمال برنامه پخش می کرد
[ترجمه ترگمان]رادیو کارولین از یک قایق در دریای شمال پخش می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There appears to be another outbreak of sickness among seals in the North Sea.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد شیوع دیگری از بیماری در بین فوک ها در دریای شمال وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد شیوع بیماری دیگری در میان فک ها در دریای شمال وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sea located between great britain and continental europe

پیشنهاد کاربران

بپرس