north korea

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: North Korean (adj.), North Korean (n.)
• : تعریف: a country on the eastern coast of Asia, south of Russia; Democratic People's Republic of Korea.

جمله های نمونه

1. North Korea is one of China's staunchest allies.
[ترجمه گوگل]کره شمالی یکی از سرسخت ترین متحدان چین است
[ترجمه ترگمان]کره شمالی یکی از متحدان ثابت قدم چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Canada and Britain have established diplomatic relations with North Korea.
[ترجمه گوگل]کانادا و بریتانیا روابط دیپلماتیک با کره شمالی برقرار کرده اند
[ترجمه ترگمان]کانادا و بریتانیا روابط دیپلماتیک خود با کره شمالی را برقرار کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He confessed to spying for North Korea.
[ترجمه گوگل]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه ترگمان]او به جاسوسی برای کره شمالی اعتراف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. North Korea is said to be the world's most heavily militarized country, with over 1 million men in the armed forces.
[ترجمه گوگل]گفته می شود کره شمالی با بیش از 1 میلیون سرباز در نیروهای مسلح، به شدت نظامی شده ترین کشور جهان است
[ترجمه ترگمان]گفته می شود کره شمالی با بیش از ۱ میلیون نفر در نیروهای مسلح، به شدت militarized کشور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. There was increased pressure on North Korea to abandon nuclear arms development.
[ترجمه گوگل]فشارهای زیادی بر کره شمالی برای کنار گذاشتن توسعه تسلیحات هسته ای وجود داشت
[ترجمه ترگمان]فشار بیشتری بر کره شمالی برای رها کردن توسعه سلاح های هسته ای وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. North Korea is a secretive nation.
[ترجمه گوگل]کره شمالی کشوری مخفی است
[ترجمه ترگمان]کره شمالی یک ملت مرموز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. North Korea faces severe food shortages.
[ترجمه گوگل]کره شمالی با کمبود شدید مواد غذایی مواجه است
[ترجمه ترگمان]کره شمالی با کمبود شدید مواد غذایی مواجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. North Korea agreed to abandon its nuclear program in exchange for economic aid and security guarantees.
[ترجمه گوگل]کره شمالی موافقت کرد در ازای دریافت کمک های اقتصادی و تضمین های امنیتی، برنامه هسته ای خود را کنار بگذارد
[ترجمه ترگمان]کره شمالی موافقت کرد تا برنامه هسته ای خود را در قبال کمک های اقتصادی و تضمین امنیتی رها کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. North Korea walked out of the talks, accusing the Japanese of insincerity.
[ترجمه گوگل]کره شمالی از مذاکرات خارج شد و ژاپنی ها را به عدم صداقت متهم کرد
[ترجمه ترگمان]کره شمالی از مذاکرات خارج شد و ژاپن را به عدم خلوص نیت متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. North Korea operates various versions of the Soviet Styx missile including the Chinese HY-2 version.
[ترجمه گوگل]کره شمالی نسخه های مختلفی از موشک استایکس شوروی از جمله نسخه چینی HY-2 را اجرا می کند
[ترجمه ترگمان]کره شمالی نسخه های مختلفی از موشک Styx شوروی از جمله نسخه HY - ۲ چینی را اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. North Korea says its leader Kim Jong Il has received a personal letter from President Bush.
[ترجمه گوگل]کره شمالی می گوید کیم جونگ ایل، رهبر این کشور نامه ای شخصی از رئیس جمهور بوش دریافت کرده است
[ترجمه ترگمان]کره شمالی می گوید کیم جونگ ایل، رهبر این کشور، نامه ای شخصی را از رئیس جمهور بوش دریافت کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. North Korea is taking the same approach to its unsanctioned markets.
[ترجمه گوگل]کره شمالی نیز همین رویکرد را در قبال بازارهای تحریم نشده خود در پیش گرفته است
[ترجمه ترگمان]کره شمالی در حال اتخاذ همان رویکرد به بازارهای غیر مجاز خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. "There is a mystery story about North Korea so no one knows what to expect," Wang said.
[ترجمه گوگل]وانگ گفت: «داستانی اسرارآمیز در مورد کره شمالی وجود دارد، بنابراین هیچ کس نمی‌داند چه انتظاری دارد
[ترجمه ترگمان]وانگ گفت: \" یک داستان مرموز در مورد کره شمالی وجود دارد که هیچ کس نمی داند باید انتظار چه چیزی را داشته باشد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The record is clear North Korea has previously committed abandoning its nuclear program.
[ترجمه گوگل]این رکورد واضح است که کره شمالی قبلاً متعهد به ترک برنامه هسته ای خود شده است
[ترجمه ترگمان]این پرونده نشان می دهد که کره شمالی قبلا متعهد به ترک برنامه هسته ای خود بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Xinhua said China was now communicating with North Korea about the crash.
[ترجمه گوگل]شین هوا گفت چین اکنون در حال ارتباط با کره شمالی درباره سقوط هواپیما است
[ترجمه ترگمان]شین هوا گفته است که چین در حال حاضر در حال برقراری ارتباط با کره شمالی در مورد سقوط هواپیما بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• country located in the far east
the democratic people's republic of korea is a country which occupies the northern portion of the korean peninsula in east asia. the korean peninsula was occupied by japan from 1905 until 1945, when northern korea was occupied by soviet troops and southern korea was occupied by us troops. in 1948 the two areas were formally divided into north korea and south korea. north korean forces crossed the 38th parallel in 1950, beginning the korean war, which ended in 1953. marshal kim il sung, who led the korean people's revolutionary army against japan and commanded the north korean army during the korean war, founded the korean workers' party (kwp) in 1945. he led north korea from 1946 until his death in 1994. his son, kim jong il, became an important government leader in the 1980s and was appointed supreme commander of the armed forces in 1991. kang song san became premier in 1992. the kwp is the sole legal party. north korea exports coal, minerals, and metals. in the early 1990s north korea's refusal to allow international inspection of its nuclear facilities became a source of tension.

پیشنهاد کاربران

کره شمالی
مثال:
This was a month when North Korea agreed to dismantle its nuclear facilities.
آن ماهی بود که کره شمالی موافقت کرد تجهیزات هسته ای اش را جمع آوری کند.

بپرس