normal school

/ˈnɔːrml̩ˈskuːl//ˈnɔːml̩skuːl/

معنی: دانش سرا، دارالمعلمین
معانی دیگر: مدرسه ی تربیت معلم، دانشسرای مقدماتی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: formerly, a two-year school that trained high school graduates to be elementary school teachers.

جمله های نمونه

1. You'll have no trouble getting him into a normal school when you feel he's ready to go.
[ترجمه گوگل]وقتی احساس کردید که آماده رفتن است، برای رفتن او به یک مدرسه عادی مشکلی نخواهید داشت
[ترجمه ترگمان]وقتی احساس می کنی آماده رفتن است هیچ مشکلی نخواهی داشت که او را وارد یک مدرسه معمولی کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Facilities will run after normal school hours to cater for latch-key children.
[ترجمه گوگل]تسهیلات بعد از ساعات عادی مدرسه اجرا می‌شوند تا از کودکانی که کلید قفل دارند استفاده کنند
[ترجمه ترگمان]این امکانات پس از ساعات مدرسه معمولی برای رسیدگی به کودکانی که کلید قفل دارند، اجرا خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their presence in normal schools would be disruptive to the general process of education and an unsuitable environment for the children concerned.
[ترجمه گوگل]حضور آنها در مدارس عادی باعث اختلال در روند عمومی آموزش و محیطی نامناسب برای کودکان مربوطه خواهد شد
[ترجمه ترگمان]حضور آن ها در مدارس معمولی باعث اخلال در روند کلی تحصیل و یک محیط نامناسب برای کودکان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wherever possible, mentally handicapped children should attend normal schools, and thousands of mildly handicapped children do so.
[ترجمه گوگل]در صورت امکان، کودکان معلول ذهنی باید به مدارس عادی بروند و هزاران کودک دارای معلولیت خفیف این کار را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]هر جا که ممکن باشد، کودکان معلول ذهنی باید در مدارس عادی حضور داشته باشند و هزاران کودک معلول به طور ملایم این کار را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The Normal School is responsible for the task of training the teachers of the elementary education.
[ترجمه گوگل]مدرسه عادی وظیفه تربیت معلمان دوره ابتدایی را بر عهده دارد
[ترجمه ترگمان]مدرسه عادی مسیول آموزش معلمان آموزش ابتدایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rouleau, principal of the Laval Normal School, who accompanied Mgr.
[ترجمه گوگل]رولو، مدیر مدرسه نرمال لاوال، که Mgr
[ترجمه ترگمان]rouleau، مدیر مدرسه Laval، که با Mgr همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Zhang Hua left Taicang Normal School eight years ago.
[ترجمه گوگل]ژانگ هوآ هشت سال پیش مدرسه عادی تایکانگ را ترک کرد
[ترجمه ترگمان]ژانگ هوا هشت سال پیش مدرسه عادی را ترک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Room for maintaining normal school teaching is the basic work.
[ترجمه گوگل]اتاق برای حفظ آموزش عادی مدرسه کار اساسی است
[ترجمه ترگمان]جا برای حفظ آموزش مدارس معمولی، کار اصلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I was a student in the normal school for five years.
[ترجمه گوگل]من پنج سال در مدرسه عادی شاگرد بودم
[ترجمه ترگمان]من برای پنج سال در مدرسه معمولی یک دانش آموز بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Yancheng normal school victory river bridge design abstract: This design topic is the Yancheng normal school new school area victory river assembly type hollow plank bridge design.
[ترجمه گوگل]چکیده طراحی پل رودخانه پیروزی مدرسه عادی Yancheng: این موضوع طراحی، طرح پل تخته توخالی مونتاژ رودخانه مدرسه جدید مدرسه جدید Yancheng است
[ترجمه ترگمان]این موضوع طراحی، طرح پل جدید مدرسه جدید در طراحی پل رودخانه در طراحی پل چوبی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. All of a sudden our Normal School career came to an end; and thereby hangs a tale.
[ترجمه گوگل]ناگهان کار مدرسه عادی ما به پایان رسید و از این طریق داستانی را آویزان می کند
[ترجمه ترگمان]ناگهان شغل مدرسه عادی ما به پایان رسید و از آن به بعد داستان را قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Also in 1962 adjusted to the middle Normal School, started in 1975 post - secondary classes.
[ترجمه گوگل]همچنین در سال 1962 به مدرسه متوسطه عادی تعدیل شد، در سال 1975 کلاس های پس از متوسطه آغاز شد
[ترجمه ترگمان]همچنین در سال ۱۹۶۲ به دبیرستان عادی رفت و در سال ۱۹۷۵ در کلاس های بعد از دبیرستان شروع به کار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Methods 181 normal school students were investigated by test anxiety scale(TAS), trait coping style questionnaire(TCSQ) and self acceptance questionnaire(SAQ).
[ترجمه گوگل]روش‌ها: 181 دانش‌آموز مدارس عادی با مقیاس اضطراب امتحان (TAS)، پرسشنامه سبک مقابله با صفات (TCSQ) و پرسشنامه پذیرش خود (SAQ) مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]روش ها ۱۸۱ نفر از دانش آموزان مدارس معمولی با سنجش میزان اضطراب (TAS)، پرسشنامه سبک مقابله با کیفیت (TCSQ)و پرسشنامه پذیرش (SAQ)مورد بررسی قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This university grew out of the Women's Normal School.
[ترجمه گوگل]این دانشگاه از مدرسه عادی زنان رشد کرد
[ترجمه ترگمان]این دانشگاه از مدرسه عادی زنان خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. When I was small, everyday after normal school I went to dance school.
[ترجمه گوگل]وقتی کوچک بودم، هر روز بعد از مدرسه عادی به مدرسه رقص می رفتم
[ترجمه ترگمان]وقتی کوچک بودم، هر روز پس از مدرسه معمولی به مدرسه می رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دانش سرا (اسم)
normal school, training college, teacher's college

دارالمعلمین (اسم)
normal school

پیشنهاد کاربران

بپرس