normal distribution

/ˈnɔːrməlˌdɪstrəˈbjuːʃən//ˈnɔːməlˌdɪstrɪˈbjuːʃən/

(آمار) پخش هنجاری، توزیع نرمال، پخش زنگوله ای

جمله های نمونه

1. IQs within the population show a normal distribution.
[ترجمه گوگل]ضریب هوشی در جامعه توزیع نرمال را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]IQs در جمعیت یک توزیع نرمال را نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In Figure 7 half of the normal distribution is drawn.
[ترجمه گوگل]در شکل 7 نیمی از توزیع نرمال رسم شده است
[ترجمه ترگمان]در شکل ۷، نیمی از توزیع نرمال کشیده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A normal distribution has a kurtosis measure of and a leptokurtic distribution occurs when the kurtosis is well over
[ترجمه گوگل]توزیع نرمال دارای اندازه کشش است و توزیع لپتوکورتیک زمانی رخ می دهد که کشش به خوبی تمام شده باشد
[ترجمه ترگمان]یک توزیع نرمال، یک اندازه کشیدگی دارد و یک توزیع leptokurtic وقتی رخ می دهد که کشیدگی خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Variables with normal distribution and homogeneous variance were compared by means of parametric tests, otherwise their non-parametric counterparts were used.
[ترجمه گوگل]متغیرهای با توزیع نرمال و واریانس همگن با استفاده از آزمون های پارامتریک مقایسه شدند، در غیر این صورت از همتایان ناپارامتریک آنها استفاده شد
[ترجمه ترگمان]متغیرهای با توزیع نرمال و واریانس همگن با استفاده از آزمون های پارامتری مقایسه شدند، در غیر این صورت همتایان غیر پارامتری آن ها مورد استفاده قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The shadow affect is logarithmic normal distribution, and the multi-path fading is Rayleigh distribution.
[ترجمه گوگل]تأثیر سایه توزیع نرمال لگاریتمی است و محو شدن چند مسیره توزیع ریلی است
[ترجمه ترگمان]سایه بر توزیع نرمال لگاریتمی است، و محوشدگی چند مسیره توزیع رایلی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Results:The frequency of blood pressure presented a normal distribution and twin peak sign through the twinborn analytical method and group investigation.
[ترجمه گوگل]یافته‌ها: فراوانی فشار خون با استفاده از روش تحلیلی دوقلویی و بررسی گروهی، توزیع نرمال و علامت پیک دوقلویی را نشان داد
[ترجمه ترگمان]نتایج: فراوانی فشار خون یک توزیع نرمال و دو نقطه پیک را از طریق روش تحلیلی twinborn و بررسی گروهی ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The nuclei can relax to their normal distribution.
[ترجمه گوگل]هسته ها می توانند تا توزیع نرمال خود شل شوند
[ترجمه ترگمان]هسته می تواند به توزیع نرمال آن ها تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If obeying logarithmic normal distribution, the reliable life of rolling bearings presents in an analytic form.
[ترجمه گوگل]در صورت تبعیت از توزیع نرمال لگاریتمی، عمر قابل اعتماد یاتاقان های غلتشی به صورت تحلیلی ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]اگر از توزیع نرمال لگاریتمی پیروی کنید، زندگی قابل اعتماد of در شکل تحلیلی ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Analysis and simulation show that normal distribution is a simple, achievable and reasonable description.
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل و شبیه سازی نشان می دهد که توزیع نرمال یک توصیف ساده، قابل دستیابی و معقول است
[ترجمه ترگمان]تحلیل و شبیه سازی نشان می دهد که توزیع نرمال یک توصیف ساده، دست یافتنی و منطقی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The alluvial deposit and coastal deposit follow normal distribution, they are straight lines in normal cumulative diagram.
[ترجمه گوگل]نهشته های آبرفتی و نهشته های ساحلی از توزیع نرمال پیروی می کنند که در نمودار تجمعی نرمال خطوط مستقیم هستند
[ترجمه ترگمان]رسوبی و رسوب coastal، توزیع نرمال را دنبال می کنند، خطوط مستقیم در نمودار تجمعی طبیعی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The ordinate scaling is derived by dividing the area beneath a normal distribution curve into columnar segments of equal area.
[ترجمه گوگل]مقیاس بندی اردیتی با تقسیم ناحیه زیر منحنی توزیع نرمال به بخش های ستونی با مساحت مساوی به دست می آید
[ترجمه ترگمان]ساختار مقیاس بندی با تقسیم مساحت زیر یک منحنی توزیع نرمال به بخش های ستونی ناحیه برابر استخراج می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Part four introduces multiple discriminant analysis as an individual-directed technique based on normal distribution assumptions.
[ترجمه گوگل]بخش چهارم تجزیه و تحلیل تفکیک چندگانه را به عنوان یک تکنیک هدایت‌شده فردی بر اساس مفروضات توزیع نرمال معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]بخش چهار، آنالیز افتراقی چندگانه را به عنوان یک تکنیک مبتنی بر فرد براساس فرضیات توزیع نرمال معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For continuous variables medians were used because the results lacked normal distribution.
[ترجمه گوگل]برای متغیرهای پیوسته از میانه استفاده شد زیرا نتایج فاقد توزیع نرمال بودند
[ترجمه ترگمان]برای متغیرهای پیوسته از میانه های به این دلیل استفاده شد که نتایج فاقد توزیع نرمال بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It was proved that the size distribution obeys log normal distribution law.
[ترجمه گوگل]ثابت شد که توزیع اندازه از قانون توزیع نرمال ورود به سیستم پیروی می کند
[ترجمه ترگمان]ثابت شده است که توزیع اندازه از قانون توزیع نرمال تبعیت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حسابداری] توزیع نرمال
[شیمی] توزیع بهنجار
[عمران و معماری] توزیع نرمال - پخش نرمال
[برق و الکترونیک] توزیع نرمال
[زمین شناسی] توزیع نرمال
[بهداشت] توزیع نرمال
[صنعت] توزیع نرمال، توزیع زنگی شکل
[نساجی] توزیع فراوانی نرمال
[ریاضیات] توزیع نرمال، توزیع گاوسی
[معدن] توزیع طبیعی (زمین آمار)
[آمار] توزیع نرمال

انگلیسی به انگلیسی

• graph which shows the majority of a population to be concentrated around the average and fewer people located at the extremes, bell curve graph

پیشنهاد کاربران

توزیع بهنجار یا گاوسی ( ا ) : یک توزیع پیوسته که حولِ مقدار میانگین، متقارن بوده و در آن اکثر مشاهدات در هر جهت، درون یک انحراف استاندارد از میانگین قرار می گیرند. چنین توزیعی، هنگامی که روی نمودار رسم می شود منحنیِ آشنای زنگ متقارن را تشکیل می دهد.
فاتَریبش نرمال
( Fātaribeshe normāl )

بپرس