nook

/ˈnʊk//nʊk/

معنی: گوشه، بر امدگی، قطعه زمین پیش امده، مامن
معانی دیگر: (به ویژه دراتاق) گوشه، کنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a corner or small recessed area, esp. in a room.
مترادف: alcove
مشابه: bay, cavity, corner, cove, cranny, niche, recess

جمله های نمونه

1. nook and cranny
سوراخ سنبه

2. he was sitting in a nook and reading
او درکنجی نشسته و کتاب می خواند.

3. We found a seat in a little nook, and had some lunch.
[ترجمه گوگل]در گوشه ای کوچک صندلی پیدا کردیم و ناهار خوردیم
[ترجمه ترگمان]ما یک صندلی در گوشه کوچکی پیدا کردیم و ناهاری خوردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They searched every nook and corner.
[ترجمه گوگل]هر گوشه و کناری را جستجو کردند
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و گوشه اتاق را می گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Boxes are stacked in every nook and cranny at the factory.
[ترجمه گوگل]جعبه ها در هر گوشه و کنار کارخانه روی هم چیده می شوند
[ترجمه ترگمان]Boxes در هر گوشه و کنار کارخونه روی هم چیده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've looked in every nook and cranny but I can't find it.
[ترجمه گوگل]هر گوشه و کناری را گشتم اما پیدا نکردم
[ترجمه ترگمان]به هر گوشه و دیوار نگاه کرده ام، اما نمی توانم آن را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She has searched every nook and cranny.
[ترجمه گوگل]او هر گوشه و کناری را جستجو کرده است
[ترجمه ترگمان]اون هر گوشه و دیوار رو جستجو کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I've searched every nook and cranny but I still can't find the keys.
[ترجمه گوگل]من هر گوشه و کناری را جست‌وجو کردم اما هنوز کلیدها را پیدا نکردم
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و دیوار را جستجو کرده ام، اما هنوز نمی توانم کلیدها را پیدا کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We searched every nook and cranny.
[ترجمه گوگل]هر گوشه و کناری را جستجو کردیم
[ترجمه ترگمان]ما همه گوشه و شکاف رو گشتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Every nook and cranny of the house was stuffed with souvenirs of their trips abroad.
[ترجمه گوگل]گوشه و کنار خانه پر از سوغات سفرهای خارج از کشورشان بود
[ترجمه ترگمان]هر گوشه و دیوار خانه پر از خاطراتی بود که از خارج به خارج سفر می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There were small plants growing in every nook and cranny of the wall.
[ترجمه گوگل]در هر گوشه و کنار دیوار گیاهان کوچکی روییده بودند
[ترجمه ترگمان]گیاهان کوچک در هر گوشه و دیوار دیوار روییده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She knows every nook and cranny of the city, so she's the perfect guide.
[ترجمه گوگل]او هر گوشه و کنار شهر را می شناسد، بنابراین او راهنمای کاملی است
[ترجمه ترگمان]او هر گوشه و دیوار شهر را می شناسد، پس او یک راهنمای عالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She had found herself in the safe nook between Fenna's sail-like wing and the crenellated and fantastic fortress of his spine.
[ترجمه گوگل]او خود را در گوشه ای امن بین بال بادبان مانند فنا و قلعه خرواردار و فوق العاده ستون فقرات او پیدا کرده بود
[ترجمه ترگمان]او خود را در گوشه ای امن میان بادبان کشتی، مثل بال و عظیم کوه های عظیم و عظیم ستون فقراتش پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. For a brief time, this nook of County Durham was quite a fashionable holiday resort among the health-conscious.
[ترجمه گوگل]برای مدت کوتاهی، این گوشه از کانتی دورهام یک استراحتگاه شیک برای تعطیلات در میان افراد آگاه به سلامت بود
[ترجمه ترگمان]برای مدت کوتاهی، این گوشه شهر دوره ام یک پیست مد روز در میان the بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گوشه (اسم)
recess, quip, angle, corner, nook, quoin, lobe, jest, cantle

بر امدگی (اسم)
eminence, nook, projection, excrescence, mound, bulge, protuberance, protuberancy, granulation, bump, overhang, knob, knop, nub, stigma, promontory, ledge, burr, tumor, convexity, ganglion, node, nodule, knurl, eminency, turgescence, excrescency, ridge, gibbosity, outgrowth, knur, verruca, whaleback

قطعه زمین پیش امده (اسم)
nook

مامن (اسم)
nook, resort

انگلیسی به انگلیسی

• corner; hideaway; cranny (colloquial)
you use every nook and cranny or nooks and crannies to emphasize that you are talking about every part of a place.

پیشنهاد کاربران

در معماری به کنج یک خانه یا زیر یک راه پله داخل خانه که دکوراسیون می شود اطلاق می شود در واقع همان کنج یا گوشه معنی میشود

بپرس