noodles


معنی: رشته فرنگی

مترادف ها

رشته فرنگی (اسم)
vermicelli, macaroni, noodle, noodles, spaghetti

انگلیسی به انگلیسی

• noodles are long, thin pieces of pasta which usually contain egg. noodles are often used in chinese cookery.

پیشنهاد کاربران

رشته / نودل - ( نوعی غذای نشاسته ای دراز و باریک که از خمیر آرد و آب تهیه می شود. ) - اسم ( معمولا جمع: noodles )
I made some chicken noodles soup.
سر / کله - ( اصطلاح عامیانه و غیر رسمی برای "سر"، به خصوص وقتی خالی از فکر یا اطلاعات تلقی شود ) - اسم ( عامیانه )
...
[مشاهده متن کامل]

Use your noodle! ( از کله ات کار بکش!/فکر کن! )

Noodles means goodbye
احمقها .
noodles
رشته فرنگی
noodle
رشته فرنگی, ماکارونی, احمق
vermicelli
ورمیشل, رشته فرنگی
spaghetti
اسپاگتی, رشته فرنگی, خوراک رشته فرنگی
macaroni
ماکارونی, رشته فرنگی
فکر کردن سطحی به موضوعی
فکردن سطحی به موضوعی
معنی همه درست، اما در این جمله چه معنی میکنید Noodles, don't noodles. . .
نودل - رشته فرنگی - یه جور اسپاگتی یا ماکارونی
ماکارانی
یک نوع رشته ی فرنگی آب پز شده که با فلفل قرمز و کچاپ تند مصرف میشه
رشته فرنگی_پاستا_ماکارونی_نودل ( نودلیت )
نودلیت
نودلیت_نودل
لازانیا
ماکارونی. رشته .
رشته فرنگی - اسپاگتی_ ماکارونی _
اسپاگتی. رشته ی فرنگی. ماکارونی
نودل
رشته ی فرنگی
نودالیت _ رشته ی فرنگی
رشته ی بلند یا غذای شرقی
ماکارونی
اسپاگتی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٣)

بپرس