nonworking

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of working.

انگلیسی به انگلیسی

• not working; inactive; not functioning

پیشنهاد کاربران

غیرکاربردی، ناکارا، ناکارامد، ناموثر، غیرموثر
غیرمرتبط
غیرفعال؛ nonworking devices
فرد غیر کاری
بیکار
محتاج، وابسته

بپرس