nonviolently

جمله های نمونه

1. If he truly wanted land reform he could have achieved it non-violently during his long 20-year rule.
[ترجمه گوگل]اگر او واقعاً خواهان اصلاحات ارضی بود، می‌توانست در طول 20 سال حکومت طولانی خود، بدون خشونت به آن دست یابد
[ترجمه ترگمان]اگر او واقعا خواهان اصلاحات ارضی بود می توانست در طول حکومت ۲۰ ساله خود به شدت به آن دست یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. To connect nonviolently, first we have to value love and respect for others.
[ترجمه گوگل]برای ارتباط بدون خشونت، ابتدا باید برای عشق و احترام به دیگران ارزش قائل شویم
[ترجمه ترگمان]برای اتصال nonviolently، ابتدا باید عشق و احترام به دیگران را ارج نهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. What teaches Syrians to seek these rights nonviolently and with civil society as a goal?
[ترجمه گوگل]چه چیزی به مردم سوریه می آموزد که به دنبال این حقوق بدون خشونت و با هدف جامعه مدنی باشند؟
[ترجمه ترگمان]چه چیزی به مردم سوریه یاد می دهد که به دنبال این حقوق و با جامعه مدنی به عنوان یک هدف باشند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But as long as one is working nonviolently for justice and equality, King argued, the conflict will yield greater justice and peace for everyone.
[ترجمه گوگل]اما کینگ استدلال کرد تا زمانی که فرد بدون خشونت برای عدالت و برابری کار می کند، درگیری عدالت و صلح بیشتری را برای همه به همراه خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]شاه گفت که اما تا زمانی که یکی از آن ها برای عدالت و برابری کار می کند، این درگیری عدالت و صلح بزرگتری را برای همگان به ارمغان خواهد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The government was overthrown nonviolently, but the dictator was killed.
[ترجمه گوگل]حکومت بدون خشونت سرنگون شد، اما دیکتاتور کشته شد
[ترجمه ترگمان]دولت nonviolently را سرنگون کرد، اما دیکتاتور کشته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the Middle East today, as in 198 extraordinary numbers of ordinary people are courageously and for the most part nonviolently demanding a better future for themselves and their children.
[ترجمه گوگل]در خاورمیانه امروز، مانند سال 198، تعداد خارق‌العاده‌ای از مردم عادی شجاعانه و اکثراً بدون خشونت خواستار آینده‌ای بهتر برای خود و فرزندانشان هستند
[ترجمه ترگمان]در خاور میانه، همانطور که در ۱۹۸ مورد فوق العاده از مردم عادی، شجاعانه و بیشتر خواستار آینده ای بهتر برای خود و فرزندانشان هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These abolitionists were nearly all Christians, and not all of them were committed to pursuing their goal nonviolently.
[ترجمه گوگل]این لغو شدگان تقریباً همگی مسیحی بودند و همه آنها متعهد نبودند که هدف خود را بدون خشونت دنبال کنند
[ترجمه ترگمان]این مخالفین برده داری تقریبا همه مسیحی بودند و همه آن ها متعهد به دنبال کردن هدف خود نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Oprah: And the fact that he was doing it nonviolently.
[ترجمه گوگل]اپرا: و این واقعیت که او این کار را بدون خشونت انجام می داد
[ترجمه ترگمان]اپرا: و این حقیقت که او در حال انجام این کار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Give us the ballot and we will quietly and nonviolently, without rancor or bitterness, implement the Supreme Court's decision of May 1 195
[ترجمه گوگل]رای را به ما بدهید و ما بی سر و صدا و بدون خشونت، بدون کینه و تلخی، تصمیم دیوان عالی کشور در تاریخ 1 می 195 را اجرا خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]قرعه کشی را به ما واگذار کنید و ما بی سر و صدا، بدون کینه و کینه، تصمیم دادگاه عالی در مورد ۱ ماه می را اجرا کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without violence; nonaggressively

پیشنهاد کاربران