nonviolence

/nanˈvaɪələns//nɒnˈvaɪələns/

احتراز از خشونت، مبارزه ی منفی، آشتی گری، ناپرخاشی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: nonviolent (adj.), nonviolently (adv.)
• : تعریف: the policy or practice of refusing to use violent means to pursue political or social aims.

جمله های نمونه

1. Saro-Wiwa, who espoused nonviolence, did not lack for enemies.
[ترجمه گوگل]سارو-ویوا که طرفدار خشونت پرهیزی بود، دشمنان را کم نداشت
[ترجمه ترگمان]Saro که از عدم خشونت حمایت می کرد، برای دشمنان نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Nonviolence, he said, requires much more courage than violence.
[ترجمه گوگل]او گفت که خشونت پرهیزی به شجاعت بسیار بیشتر از خشونت نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]او گفت که Nonviolence به شجاعت بیشتری نسبت به خشونت نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Oh, sure, nonviolence works against people with conscience.
[ترجمه گوگل]اوه، مطمئنا، خشونت پرهیزی علیه افراد با وجدان کار می کند
[ترجمه ترگمان]اوه، البته، nonviolence علیه مردم با وجدان کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And they heard the message of nonviolence.
[ترجمه گوگل]و پیام عدم خشونت را شنیدند
[ترجمه ترگمان]و آن ها پیام عدم خشونت را شنیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Gandhi advocated nonviolence in India's struggle for freedom from British rule.
[ترجمه گوگل]گاندی از عدم خشونت در مبارزه هند برای آزادی از سلطه بریتانیا حمایت می کرد
[ترجمه ترگمان]گاندی از عدم خشونت در تلاش هند برای رهایی از حکومت بریتانیا حمایت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Followers of the sect espouse pure love and nonviolence.
[ترجمه گوگل]پیروان این فرقه طرفدار عشق خالص و عدم خشونت هستند
[ترجمه ترگمان]Followers فرقه espouse و nonviolence
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A follower of Gandhian nonviolence says, in the spirit of Thoreau, "I am doing what I feel I must do.
[ترجمه گوگل]یکی از پیروان خشونت پرهیز از گاندی به روح ثورو می گوید: «من کاری را انجام می دهم که احساس می کنم باید انجام دهم
[ترجمه ترگمان]یکی از پیروان \"عدم خشونت\" می گوید: \" من آنچه را که احساس می کنم باید انجام دهم انجام می دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A democracy that has nonviolence and peace and peace at roots.
[ترجمه گوگل]دموکراسی که ریشه های خشونت و صلح و صلح دارد
[ترجمه ترگمان]دموکراسی که به خشونت و صلح و صلح منجر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Advocating simplicity and nonviolence, he devoted himself to social reform.
[ترجمه گوگل]او با طرفداری از سادگی و عدم خشونت، خود را وقف اصلاحات اجتماعی کرد
[ترجمه ترگمان]براثر سادگی و عدم خشونت، خود را وقف اصلاح اجتماعی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The most famous exponent of nonviolence in the United States was Dr. Martin Luther King Jr., the great spokesman for the civil rights of African Americans in the 1950s and 1960s.
[ترجمه گوگل]مشهورترین نماینده عدم خشونت در ایالات متحده، دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور، سخنگوی بزرگ حقوق مدنی آمریکایی های آفریقایی تبار در دهه های 1950 و 1960 بود
[ترجمه ترگمان]مشهورترین توان عدم خشونت در ایالات متحده دکتر مارتین لوتر کینگ پسر بود سخنگوی بزرگ حقوق مدنی آمریکایی های آفریقایی در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Buddhist and hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو در مورد خشونت پرهیز از اعتقاد به مقدس بودن همه موجودات زنده
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو بدون خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Nonviolence means avoiding not only external physical violence but also internal violence of spirit.
[ترجمه گوگل]عدم خشونت به معنای پرهیز نه تنها از خشونت فیزیکی بیرونی بلکه از خشونت درونی روحی است
[ترجمه ترگمان]Nonviolence به معنای اجتناب از خشونت فیزیکی خارجی بلکه همچنین خشونت داخلی روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Buddhist and Hindu doctrine of nonviolence expressing belief in the sacredness of all living creatures.
[ترجمه گوگل]دکترین بودایی و هندو در مورد خشونت پرهیزی که بیانگر اعتقاد به مقدس بودن همه موجودات زنده است
[ترجمه ترگمان]آیین هندو و هندو به عدم خشونت، اعتقاد به تقدس همه موجودات زنده را بیان می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They believe in nonviolence, simple living and little contact with the modern world.
[ترجمه گوگل]آنها به خشونت پرهیزی، ساده زیستی و ارتباط اندک با دنیای مدرن اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عدم خشونت، زندگی ساده و ارتباط اندک با دنیای مدرن اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• lack of violence; nonaggressive behavior, passivity
non-violence is the use of peaceful methods to try to bring about change.

پیشنهاد کاربران

Season for nonviolence
"دوران پرهیز از خشونت" جنبشی با رهبری گاندی برای خشونت پرهیزی
عدم خشونت، ( به سانسکریت آهیمسا، که در یوگا زیاد استفاده می شود. )
مسالمت امیز

بپرس