1. As he became more able to communicate effectively non-verbally, we realised Brian was experiencing panic attacks combined with periods of hypertension.
[ترجمه گوگل]همانطور که او توانایی بیشتری برای برقراری ارتباط موثر غیرکلامی پیدا کرد، متوجه شدیم که برایان حملات پانیک همراه با دوره های فشار خون بالا را تجربه می کند
[ترجمه ترگمان]همانطور که او بیشتر قادر بود به طور موثر غیر کلامی ارتباط برقرار کند، فهمیدیم که برایان دچار حملات عصبی توام با دوره های فشار خون شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همانطور که او بیشتر قادر بود به طور موثر غیر کلامی ارتباط برقرار کند، فهمیدیم که برایان دچار حملات عصبی توام با دوره های فشار خون شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. This being nonverbally asks him a question to make him evaluate his life and shows him a panoramic replay of the major events of his life.
[ترجمه گوگل]این وجود به صورت غیرکلامی از او سوالی می پرسد تا او را وادار به ارزیابی زندگی اش کند و یک بازپخش پانوراما از وقایع مهم زندگی اش را به او نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]این موضوع از او سوالی می پرسد تا او را وادار به ارزیابی زندگی کند و یک پاسخ panoramic از رویداده ای مهم زندگی او را به او نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این موضوع از او سوالی می پرسد تا او را وادار به ارزیابی زندگی کند و یک پاسخ panoramic از رویداده ای مهم زندگی او را به او نشان دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. And just as you gesture and change facial expressions as you talk, dolphins communicate nonverbally through body postures, jaw claps, bubble blowing, and fin caresses.
[ترجمه گوگل]و درست همانطور که هنگام صحبت کردن با حرکات و حالات صورت تغییر میدهید، دلفینها از طریق حالتهای بدن، دست زدن فک، دمیدن حباب و نوازش بالهها به صورت غیرکلامی ارتباط برقرار میکنند
[ترجمه ترگمان]و درست همانطور که با هم حرف می زنید و حالات چهره خود را تغییر می دهید، دلفین ها از طریق وضعیت بدنی، ضربات فک، سوت کشیدن، و نوازش باله با هم ارتباط برقرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و درست همانطور که با هم حرف می زنید و حالات چهره خود را تغییر می دهید، دلفین ها از طریق وضعیت بدنی، ضربات فک، سوت کشیدن، و نوازش باله با هم ارتباط برقرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And individuals are likely to remain blind and unaware of what they are communicating nonverbally, because the hosts will seldom tell them that they have committed a social blunder.
[ترجمه گوگل]و افراد احتمالاً نابینا می مانند و از آنچه به صورت غیرکلامی با هم در ارتباط هستند بی خبر می مانند، زیرا میزبانان به ندرت به آنها می گویند که مرتکب اشتباه اجتماعی شده اند
[ترجمه ترگمان]و افراد به احتمال زیاد کور باقی می مانند و از چیزی که ارتباط برقرار می کنند آگاه نیستند، زیرا میزبانان به ندرت به آن ها می گویند که یک اشتباه اجتماعی مرتکب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و افراد به احتمال زیاد کور باقی می مانند و از چیزی که ارتباط برقرار می کنند آگاه نیستند، زیرا میزبانان به ندرت به آن ها می گویند که یک اشتباه اجتماعی مرتکب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. In more ancient times, our species roamed the earth and communicated with one another and all other kingdoms nonverbally.
[ترجمه گوگل]در زمان های قدیم تر، گونه های ما در زمین پرسه می زدند و با یکدیگر و سایر پادشاهی ها به صورت غیرکلامی ارتباط برقرار می کردند
[ترجمه ترگمان]در زمان های قدیم، گونه های ما روی زمین پرسه می زدند و با یکدیگر و همه کشورهای دیگر ارتباط داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در زمان های قدیم، گونه های ما روی زمین پرسه می زدند و با یکدیگر و همه کشورهای دیگر ارتباط داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Take an acting class. Graceful people are poised and confident, both verbally and nonverbally.
[ترجمه گوگل]در کلاس بازیگری شرکت کنید افراد برازنده، چه به صورت کلامی و چه غیرکلامی، آماده و با اعتماد به نفس هستند
[ترجمه ترگمان]یک کلاس بازیگری در نظر بگیرید افراد Graceful آماده و بااعتماد به نفس هستند، هم به صورت کلامی و هم به صورت شفاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک کلاس بازیگری در نظر بگیرید افراد Graceful آماده و بااعتماد به نفس هستند، هم به صورت کلامی و هم به صورت شفاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید