nonstandard

/nanˈstændərd//nanˈstændərd/

(به ویژه در مورد واژه و دستور زبان و تلفظ و کار برد زبان) غیر معیار، نا استانده، زیر معیار، محلی، خودمانی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: not conforming to some standard.
متضاد: canonical

- nonstandard brake linings
[ترجمه گوگل] لنت های ترمز غیر استاندارد
[ترجمه ترگمان] linings ترمز nonstandard
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: of language, not adhering to forms, usages, and the like that are considered correct by educated speakers and writers.

جمله های نمونه

1. Non-standard dialects of English are regional dialects.
[ترجمه گوگل]لهجه های غیر استاندارد انگلیسی لهجه های منطقه ای هستند
[ترجمه ترگمان]گویش های غیر استاندارد انگلیسی، گویش منطقه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The shop is completely out of non-standard sizes.
[ترجمه گوگل]مغازه کاملاً از اندازه های غیر استاندارد خارج شده است
[ترجمه ترگمان]فروشگاه به طور کامل از اندازه های غیر استاندارد خارج شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The keyboard was fitted with a non-standard plug.
[ترجمه گوگل]صفحه کلید دارای دوشاخه غیر استاندارد بود
[ترجمه ترگمان]صفحه کلید با یک پریز غیر استاندارد نصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The paper was of non-standard size.
[ترجمه گوگل]اندازه کاغذ غیر استاندارد بود
[ترجمه ترگمان]این مقاله دارای اندازه غیر استاندارد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. M., the staff will schedule interviews during non-standard hours as necessary.
[ترجمه گوگل]م, کارکنان در صورت لزوم در ساعات غیراستاندارد مصاحبه را برنامه ریزی می کنند
[ترجمه ترگمان]M کارکنان مصاحبه را در ساعات غیر استاندارد انجام خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Almost every one of the 27non-standard entrants in this sample were 21 years of age or over.
[ترجمه گوگل]تقریباً هر یک از 27 شرکت کننده غیر استاندارد در این نمونه 21 سال یا بیشتر سن داشتند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه ۲۷ نفر از ۲۷ نفر غیر استاندارد در این نمونه ۲۱ سال یا بیشتر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nonstandard speech is appropriated to signify masculinity by even middle-class men.
[ترجمه گوگل]حتی مردان طبقه متوسط، گفتار غیراستاندارد را برای نشان دادن مردانگی به کار می برند
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی برای نشان دادن مردانگی به signify مردان در میان افراد طبقه متوسط اختصاص دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. For it is the non-elite institutions that are in the vanguard of recruiting non-standard students.
[ترجمه گوگل]زیرا این مؤسسات غیرنخبه هستند که در جذب دانشجویان غیراستاندارد پیشتاز هستند
[ترجمه ترگمان]زیرا این نهاد غیر نخبه است که در خط مقدم نیروگیری دانشجویان غیر استاندارد قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Apart from the non-standard flight instruments the Apache has a convenient office and one rapidly feels at home.
[ترجمه گوگل]به غیر از ابزارهای پرواز غیر استاندارد، آپاچی دارای یک دفتر کار راحت است و به سرعت احساس می کنید که در خانه هستید
[ترجمه ترگمان]به غیر از ابزارهای پرواز غیر استاندارد، Apache یک دفتر راحت دارد و فرد به سرعت در خانه احساس می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Large clear span skylights to standard and non-standard configuration.
[ترجمه گوگل]نورگیرهای بزرگ با دهانه شفاف با پیکربندی استاندارد و غیر استاندارد
[ترجمه ترگمان]محدوده شفاف و روشنی برای پیکربندی استاندارد و غیر استاندارد وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The registration statistics revealed only 5% as non-standard entrants, and this may be a slightly exaggerated figure.
[ترجمه گوگل]آمار ثبت نام تنها 5 درصد را به عنوان شرکت کنندگان غیر استاندارد نشان می دهد و این ممکن است کمی اغراق آمیز باشد
[ترجمه ترگمان]آمار ثبت تنها ۵ درصد را به عنوان یک تازه وارد غیر استاندارد نشان می دهد، و این ممکن است یک رقم کمی اغراق آمیز باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Non-standard dialects have the potential to be so developed, but for social and historical reasons they have not been.
[ترجمه گوگل]گویش‌های غیراستاندارد این پتانسیل را دارند که تا این حد توسعه یابند، اما به دلایل اجتماعی و تاریخی چنین نبوده‌اند
[ترجمه ترگمان]گویش های غیر استاندارد، این پتانسیل را دارند که این قدر توسعه یابند، بلکه به دلایلی اجتماعی و تاریخی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Results show that non-standard entrants achieved more good degrees than other students.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می‌دهد که ورودی‌های غیر استاندارد نسبت به سایر دانشجویان درجات بهتری کسب کردند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان می دهد که entrants غیر استاندارد نسبت به سایر دانشجویان درجات خوبی کسب کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It is housed in vertical files which are of non-standard size, and which are no longer manufactured.
[ترجمه گوگل]این در فایل های عمودی که اندازه غیر استاندارد هستند و دیگر ساخته نمی شوند قرار دارد
[ترجمه ترگمان]آن در فایل های عمودی قرار دارد که دارای اندازه غیر استاندارد هستند و دیگر تولید نمی شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Example 91 uses non-standard units to avoid a relationship between different measures being known or guessed.
[ترجمه گوگل]مثال 91 از واحدهای غیر استاندارد استفاده می کند تا از رابطه بین معیارهای مختلف شناخته شده یا حدس زده نشود
[ترجمه ترگمان]مثال ۹۱ از واحدهای غیر استاندارد برای اجتناب از رابطه بین اندازه های مختلف شناخته شده یا حدس زدن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[برق و الکترونیک] غیر استاندارد

انگلیسی به انگلیسی

• not standard, abnormal, not ordinary, atypical

پیشنهاد کاربران

بپرس