nonsignificant


معنی: نا معلوم، غیر مشخص، کم اهمیت، غیر معین
معانی دیگر: غیر مشخص، غیر معین، نامعلوم، کم اهمیت

جمله های نمونه

1. A Syllable is a nonsignificant composite sound, made up of a mute and a Letter having a sound (a vowel or semivowel); for GR, without an A, is just as much a Syllable as GRA, with an A.
[ترجمه گوگل]هجا یک صدای مرکب بی معنی است که از یک قطع و یک حرف دارای صدا (یک مصوت یا نیمه مصوت) تشکیل شده است برای GR، بدون A، به همان اندازه یک هجا است که GRA، با یک A
[ترجمه ترگمان]A یک صدای مرکب بسیار مهم است، از یک حرف گنگ و یک حرف (مصوت یا مصوت)تشکیل یافته است؛ برای GR، بدون A، به اندازه gra، با A، much است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Similar, nonsignificant trends were observed at 8 and 2wk of age.
[ترجمه گوگل]روندهای مشابه، غیر قابل توجهی در سن 8 و 2 هفته مشاهده شد
[ترجمه ترگمان]مشابه، این روند در ۸ و ۲ wk از سن مشاهده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In addition, there was a nonsignificant trend toward females testing worse than males on verbal memory and processing speed.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، روند غیر قابل توجهی نسبت به زنان بدتر از مردان در حافظه کلامی و سرعت پردازش وجود داشت
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، یک روند مهم برای آزمایش زنان بدتر از مردان بر روی حافظه شفاهی و سرعت پردازش وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Howeer, overall mortality data demonstrated a nonsignificant trend toward increased risk with hormone therapy.
[ترجمه گوگل]با این حال، داده های کلی مرگ و میر روند غیر قابل توجهی را به سمت افزایش خطر با هورمون درمانی نشان داد
[ترجمه ترگمان]Howeer، داده های کلی مرگ و میر یک روند مهم را به سمت افزایش ریسک با درمان هورمونی نشان دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Treatment with carvedilol was associated with a nonsignificant risk reduction for mortality compared with metoprolol for diabetic and nondiabetic patients, the researchers note.
[ترجمه گوگل]محققان خاطرنشان کردند که درمان با کارودیلول با کاهش غیر قابل توجهی خطر مرگ و میر در مقایسه با متوپرولول برای بیماران دیابتی و غیردیابتی همراه بود
[ترجمه ترگمان]محققین یادآور می شوند که درمان با carvedilol با کاهش چشمگیر خطر مرگ و میر در مقایسه با metoprolol بیمار دیابتی و nondiabetic همراه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Nonsignificant difference was found in radical degree and ect.
[ترجمه گوگل]در درجه رادیکال و غیره تفاوت معنی داری مشاهده نشد
[ترجمه ترگمان]تفاوت معنی داری در میزان افراطی و نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nonsignificant influence of pressure on the experimental result was further confirmed by the experiment.
[ترجمه گوگل]تأثیر غیر قابل توجه فشار بر نتیجه آزمایش بیشتر توسط آزمایش تأیید شد
[ترجمه ترگمان]تاثیر فشار بر روی نتایج تجربی بیشتر با آزمایش تایید شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A similar nonsignificant trend was observed for total mortality but the risk of stroke was elevated regardless of years since menopause.
[ترجمه گوگل]روند غیر قابل توجه مشابهی برای مرگ و میر کلی مشاهده شد، اما خطر سکته مغزی بدون توجه به سال‌هایی که از یائسگی می‌گذرد، افزایش می‌یابد
[ترجمه ترگمان]یک روند مهم مشابه برای مرگ و میر کامل مشاهده شد، اما بدون توجه به گذشت سال ها از یائسگی، خطر سکته از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Syllable is a nonsignificant composite sound, made up of a mute and a Letter having a sound (a vowel or semivowel ); for GR, without an A, is just as much a Syllable as GRA, with an A.
[ترجمه گوگل]هجا یک صدای مرکب بی معنی است که از یک قطع و یک حرف دارای صدا (یک مصوت یا نیمه مصوت) تشکیل شده است برای GR، بدون A، به همان اندازه یک هجا است که GRA، با یک A
[ترجمه ترگمان]Syllable یک صدای composite مهم است، از یک حرف گنگ و یک حرف (مصوت یا مصوت)تشکیل یافته است؛ برای GR، بدون A، به اندازه gra، با A، much است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The odds ratio of 2 favoring structured care was nonsignificant.
[ترجمه گوگل]نسبت شانس 2 به نفع مراقبت ساختاریافته غیر معنی دار بود
[ترجمه ترگمان]نسبت احتمالات ۲ که برای مراقبت ساختار بندی شده بود، مهم نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Two groups of patients are in the age, the respect nonsignificant difference such as sexual distinction.
[ترجمه گوگل]دو گروه از بیماران در سنین هستند که به تفاوت های غیر معنی دار مانند تمایز جنسی احترام می گذارند
[ترجمه ترگمان]دو گروه از بیماران در این سن قرار دارند، احترامی که به اندازه تمایز جنسی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When data were categorized based on antibiotics used, which included amoxicillin and cotrimoxazole, the differences remained nonsignificant.
[ترجمه گوگل]وقتی داده‌ها بر اساس آنتی‌بیوتیک‌های مورد استفاده، که شامل آموکسی سیلین و کوتریموکسازول بود، دسته‌بندی شدند، تفاوت‌ها قابل توجه نبود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که داده ها براساس آنتی بیوتیک های استفاده شده طبقه بندی شدند که شامل amoxicillin و cotrimoxazole بودند، این تفاوت ها به اندازه کافی مهم نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The differences between control group and two Chinese herb medicine groups were nonsignificant.
[ترجمه گوگل]تفاوت بین گروه کنترل و دو گروه دارویی گیاهی چینی معنی دار نبود
[ترجمه ترگمان]تفاوت های بین گروه کنترل و دو گروه پزشکی گیاهی چینی به اندازه کافی مهم نبودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نامعلوم (صفت)
invisible, hazy, uncertain, unlimited, strange, unclear, inconspicuous, conditional, unknown, uncharted, incalculable, indistinct, nonsignificant, indescribable

غیر مشخص (صفت)
inconspicuous, non-committal, nonsignificant

کم اهمیت (صفت)
nonsignificant

غیر معین (صفت)
nonsignificant

تخصصی

[آب و خاک] نا معین

انگلیسی به انگلیسی

• not significant, not meaningful

پیشنهاد کاربران

بپرس