nonresistant


(کسی که این باور را دارد: در مقابل ظلم و جور نباید مقاومت و خشونت به خرج داد) ناپایداری گرای، معتقد به عدم مقاومت، سپرافکن، گردن گذار، وابسته به ناپایداری گرایی یا گردن نهی

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: yielding or submissive, as to disease, force, or influence.
متضاد: resistant
مشابه: submissive
اسم ( noun )
• : تعریف: one who does not resist, esp. one who refuses to use violence or force either in self-defense or in opposition to arbitrary or illegal authority.
متضاد: resister

انگلیسی به انگلیسی

• not resistant

پیشنهاد کاربران

بپرس