nonprofessional

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of professional.
متضاد: professional
مشابه: amateur

جمله های نمونه

1. I would particularly recommend this book to the non-professional reader, including industrial managers, journalists, teachers and politicians.
[ترجمه گوگل]من این کتاب را به ویژه به خوانندگان غیرحرفه ای از جمله مدیران صنعتی، روزنامه نگاران، معلمان و سیاستمداران توصیه می کنم
[ترجمه ترگمان]من به طور خاص این کتاب را به خوانندگان غیر حرفه ای، از جمله مدیران صنعتی، روزنامه نگاران، آموزگاران و سیاستمداران توصیه می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For non-professional staff further training was likely to be envisaged as internal courses, or City and Guilds/BEC courses.
[ترجمه گوگل]برای کارکنان غیرحرفه‌ای، احتمالاً آموزش‌های بیشتر به‌عنوان دوره‌های داخلی یا دوره‌های City and Guilds/BEC در نظر گرفته می‌شود
[ترجمه ترگمان]برای کارکنان غیر حرفه ای، آموزش بیشتر به عنوان دوره های داخلی، یا شهر و دوره های Guilds \/ BEC در نظر گرفته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The doctor paid me a nonprofessional visit.
[ترجمه گوگل]دکتر یک ویزیت غیرحرفه ای به من داد
[ترجمه ترگمان] دکتر بهم یه سری nonprofessional داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Objective To explore the nonprofessional roles and workload of head nurses.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی نقش‌های غیرحرفه‌ای و حجم کاری سرپرستاران
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی نقش های محوری و حجم کاری پرستاران
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. My uncle is a nonprofessional archaeologist.
[ترجمه گوگل]عمویم یک باستان شناس غیرحرفه ای است
[ترجمه ترگمان]عمویم یک باستان شناس اهل nonprofessional است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. British unit of nonprofessional soldiers organized for defense of GB.
[ترجمه گوگل]واحد بریتانیایی از سربازان غیرحرفه ای برای دفاع از GB سازماندهی شد
[ترجمه ترگمان]واحد انگلیسی سربازان nonprofessional برای دفاع از گیگابایت ها سازمان دهی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The coverage of important events by nonprofessional jour - nalists is only part of the story.
[ترجمه گوگل]پوشش رویدادهای مهم توسط روزنامه نگاران غیرحرفه ای تنها بخشی از ماجرا است
[ترجمه ترگمان]پوشش رویداده ای مهم به وسیله nonprofessional jour تنها بخشی از داستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And as manufacturing jobs and semiskilled office positions disappear, much of this vast, nonprofessional middle class is drifting downward.
[ترجمه گوگل]و با ناپدید شدن مشاغل تولیدی و موقعیت های اداری نیمه ماهر، بسیاری از این طبقه متوسط ​​گسترده و غیرحرفه ای در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]و همانطور که مشاغل تولیدی و مشاغل اداری ناپدید می شوند، بیشتر این طبقه متوسط و متوسط رو به پایین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• not professional

پیشنهاد کاربران